خانه به دوشان بی وطن

مستقل آنلاین/ صباعرب زاده- پناهندگان را گریزی از مهاجرت نیست، و در این میان کودکان پناهنده آسیب پذیر ترین قشری هستند که به همراه والدین شان از بین می روند.

ای کاش/ای کاش، آدمی وطنش را/مثل بنفشه‌ها(در جعبه‌های خاک)/یک روز می‌توانست/هم‌راه خویشتن ببرد هر کجا که خواست/در روشنای باران /در آفتاب پاک...

در این سال های اخیر مهاجرت رنگ و بوی تازه ای پیدا کرده است. در کشور ایران نیز شاهد وفور این ماجرا هستیم، کافی است به یک کتابخانه پا بگذارید بیش از نیمی از جوانانی که در کتابخانه ها مشغول درس خواندن هستند خیال مهاجرت را در سر می پرورانند. به فکر گرفتن نمره قبولی زبان هستند و حاضرند برای مهاجرت خود را به آب و آتش بزنند. مقصد نهایی سفرشان هم اکثرا آمریکا است. جوانانی با هوش با انگیزه که یا مهندسی خوانده اند یا پزشکی به سرعت می توانند به آمریکا و کانادا مهاجرت کنند. اما آنها با برنامه ریزی و به صورت دقیق می دانند که کجا باید بروند، محل اسکانشان کجاست و به احتمال زیاد یک بورسیه خوب نیز از محل تحصیلشان دریافت کرده اند. ودر ضمن کشورهایی که از آنجا پذیرش گرفته اند با دمشان گردو می شکنند که جوانان و نیروی تحصیل کرده و باهوشی که برای بزرگ کردنشان هیچ هزینه ای نکرده اند به کشور آنها مهاجرت کرده است. اما این یک روی مهاجرت است. روی دیگر شکل پناهندگی به خود می گیرد. پناهجو یا متقاضی پناهندگی ممکن است یک پناهنده ، یک فرد  آواره  یا یک مهاجر اقتصادی  باشد. متقاضی پناهندگی کسی است که یک فرم درخواست رسمی را برای گرفتن حق اقامت در کشور دیگری پرکند و این حق یا موقعیت قانونی را مادامی که درخواست نامه پناهندگی اش تحت بررسی است و به پایان نرسیده حفظ می‌کند.

مقامات مربوط به بخش  مهاجرت کشور پناهندگی تعیین می‌کنند که یا متقاضی پناهندگی، پناهندگی اش مورد پذیرش قرار می‌گیرد و به‌طور رسمی موقعیت پناهندگی کسب می‌کند یا اینکه پناهندگی او رد می‌شود که در نتیجه این شخص مهاجر غیرقانونی است و مجبور است آن  کشور را ترک کند و حتی ممکن است اخراج گردد.

اما داستان مشکل دار از آنجا آغاز می شود که در یکسری کشورها قحطی و بیکاری و گرسنگی بیداد می کند. در آفریقا و آمریکای لاتین،  از قحطی و فقر که بگذریم در خاورمیانه  جنگ بیداد می کند! افغانستانی که سال هاست با آشوب و جنگ داخلی دست و پنجه نرم می کند و سوریه ای که نه سال اسیر جنگ داخلی خانمان برانداز است تا عراقی که تازه از زیر چکمه نظامیان آمریکایی بیرون آمده است.  مردمان این کشورها بر اساس شرایط نا به سامانشان ناگزیر از رفتن هستند. و در این میان هیچکدام  مزایای مهاجران نامبرده را نیز ندارند. در این میان نقش سازمان ملل متحد نیز در رسیدگی به حال این پناهجویان اسفبار است. هر روز با خبرهای جانکاهی از مرگ هزاران هزار پناهجو روبرو می شویم. پناهجویانی که اگر در کشورشان بمانند هیچ تضمینی برای زنده ماندنشان نیست و اگر هم بروند باز هم هیچ معلوم نیست سر از کجا در بیاورند پس ناگزیر جان را بر کف دستانشان می گذارند و راهی می شوند.

مهاجرت از قدیم الایام در بین نسل بشر وجود داشته است. همین قوم خودمان آریایی ها زمانی که دیدند آب و هوای سرزمین شان مناسب نیست به فکر مهاجرت افتادند. مهاجرت کردند و هر کدام به سویی رفتند تا بتوانند به زیست خود ادامه دهند، مسلما اگر مهاجرت نمی کردند و به دنبال مکان مناسب برای زندگی نمی گشتند از بین می رفتند!

جهان کنونی اما به شدت دگرگون شده است. سرزمین ها مرزبندی شده اند ، در هر خطه از خاکی که خداوند برای زندگی بشر آفریده است دولت و ملتی مستقر شده اند که مرزهای سفت و سختی نیز برای خودشان ایجاد کرده اند و از مرزهایشان به شدت دفاع می کنند. و هیچ غریبه ای را به آن راه نمی دهند!

در جریان جنگ خانمان بر انداز داخلی در سوریه هزاران هزار سوری آواره شدند. در بین همه کشورهای اروپایی تنها کشوری که درهایش را باز کرد و پناه جویان را پذیرفت آلمان بود، آنهم به دلیل رافت مادرانه آنگلا مرکل، که با موج مخالفت های شدید دست راستی ها مواجه شد! آنچنان که در شب عید پاک واقعه شومی اتفاق افتاد و به اسم مسلمانان پناهنده  تمام شد. اما  پناهنده گان را گریزی از مهاجرت نیست، و در این میان کودکان پناهنده  آسیب پذیر ترین قشری هستند که به همراه والدین شان از بین می روند.

عکس جنازه کودک سوری در سواحل یونان هنوز از خاطره ها محو نشده  که عکس تاثر بر انگیز دیگری همه ما را تکان داد، عکس پدر و دختری که در رودخانه ریو گرانده  پیدا شد.  عکسی که باز هم مردمان دنیا را تکان داد اما سیاست مداران  کاخ نشین هنوز تکان نخورده اند و گویا هیچگاه تکان نخواهند خورد! همین امروز بازهم خبر مرگ نوجوان 16 ساله گواتمالایی همه جا پیچیده است.

زمانی که ترامپ مرزهایش را به روی مردمان مکزیک بست و با افتخار بر ملیت آمریکایش تاکید کرد ، ملت آمریکا برایش کف زدند! سیاست های دولت های قدرتمند اروپایی و آمریکایی جنگ های خاورمیانه را به وجود آورده است. سیاست هایی که جنگ های خانمان برانداز و هزاران هزار آواره  جنگی به همراه آورده است.

و در پایان این ماجرا تنها عکس ها هستند که می توانند از عمق فاجعه سخن بگویند. عکس مردی تنها که کودکش را در آغوش گرفته و در آبهای مرزی بین آمریکا و مکزیک آخرین فریاد خاموشش را با مرگ خود و عزیزترین کسش فریاد می زند شاید که شرمی بر پیشانی ترامپ و امثال او بنشیند.

 

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها