روسیه دشمنِ دشمن ما

روسیه دشمنِ دشمن ما

احمد قویدل

 فعال مدنی

 

در صحنه سیاسی ایران هر اندیشه‌پای که داشته باشیم بی‌تردید این دانایی را داریم که موازنه بین المللی قدرت در سطح جهان یک سه ضلعی است که ساق‌هایش باهم برابر نیستند. آمریکا، روسیه و چین با تکیه بر قدرت اقتصادی و نظامی نقش تعیین کننده‌ای در موازنه قدرت در جهان ایفا می‌نمایند. هر نوع تهدید این موازنه می‌تواند نائره جنگ جهانی سوم را شعله‌ور کند. 

تا قبل از لشگرکشی روسیه به اوکراین باورش برایمان سخت بود در قرن بیست دو، علیرغم صدها پیمان مودت و دوستی بین کشورها و تسلط گفتمان صلح در بین کشورهای جهان، جنگ‌جهانی سوم شعله ور شود. اما جنگ اوکراین و ویرانی و آوارگی ملت اوکراین ضربه اساسی بر این باور وارد کرد. ناتوانی سازو کارهای سازمان ملل متحد برای جلوگیری از جنگ دو عضو خود یکبار دیگر نشان داد که مناسبات و ساختار این دستاورد جامعه متمدن جهان نیازمند بازنگری جدی است. لذا دیگر خطر جنگ سوم جهانی هم دور از ذهن نیست.  

کشور روسیه با ۱۴ کشور همسایه است. مرزهای پهناوری دارد که حفاظت از آن، گذشته از آنکه نیروی ارتش نیرومند روسیه را می‌طلبد در گرو حمایت پیمان ورشو نیز است.

شعله‌ور شدن آتش جنگ با تصمیم اوکراین برای پیوستن به پیمان ناتو آغاز شد. روسیه اساسا چنین تصمیمی را برنمی‌تابد. نمی‌تواند بپذیرد کنار گوشش پایگاه‌های ناتو استقرار یابد. این انگیزه اساسی‌ترین انگیزه روسیه برای شروع جنگ با اوکراین است. پوتین مکررا شرط جلوگیری از جنگ را بازگشت اوکراین از این تصمیم اعلام کرد که محقق نگردید و جنگ در جلوی چشم‌های ناباور مردم جهان آغاز شد. شرط پایان جنگ هم از طرف پوتین انصراف از پیوستن اوکراین به پیمان ناتو است.‌ این اصرار پوتین به این دلیل است که در هدف گذاری‌های سیستم‌های راهبردی آمریکا پایان دادن به قدرت روسیه تا پایان ریع اول قرن ۲۲ قرار داده شده است.

علاوه بر انگیزه اصلی روسیه در حمله به اوکراین، اینکه این کشور اولین کشور استقلال یافته از شوروی سابق است، عزم پوتین که رویای روسیه بزرگ را در سر دارد برای این حمله را جزم‌تر نموده است. 

قضاوت درباره تهاجم روسیه به اوکراین در سپهر قوانین بین المللی و مقرارت سازمان ملل متحد به شدت محکوم و غیر قابل دفاع است. آوارگی بیش از ۲ میلیون نفر از مردم این کشور، کشته شدن غیر نظامیان در قرن ۲۲ بسیار غم‌انگیز و ضدبشری و تهدید جدی صلح جهانی است.

کلیه رسانه‌های غربی تمام تلاش خود را می‌نمایند که افکار عمومی جهان از این سپهر به جنگ اوکراین نگاه کنند.‌ اندیشه‌های ضد روسیه در ایران به شدت تحت تأثیر این نگاه است که سوابق تاریخی عملکرد روس‌ها این نگاه را تشدید می‌کند.‌ انتشار مطالبی تحت عنوان خیانت‌های روس‌ها به برجام به اعتقاد من ساده لوحانه و با هدف تحریک حس ناسیونالیستی ایرانیان منتشر می‌شود. جایگاه اصلی روسیه مخالفت با برجام است.

اما در سپهر دوم یعنی موازنه قدرت در حوزه بین المللی واقعیت مسلم این است که روسیه از حریم پیمان ورشو دفاع می‌کند و در این سپهر اساسا اگر هم بخواهد سیاست آشتی پذیر و نرمش داشته باشند، نمی‌توانند.‌ دقت کنیم حتی اگر بخواهد. اقتدار خود را در بین کشورهای پیمان ورشو از دست خواهد داد.‌

در این سپهر نابودی یک کشور دیگر اهمیتی نداشته و هر حرکت در تقابل با روسیه توسط کشورهای دیگر به خصوص اعضای پیمان ناتو هزینه‌ای سنگین برای دو طرف خواهد داشت. در این سپهر (موازنه قدرت جهانی) حمله روسیه به اوکراین برای آمریکا و هم‌پیمانانش کاملا قابل پیش بینی بوده اما امیدوار بوده‌اند با سیاست‌های تنبیهی بین المللی سازمان ملل از یکسو و تحریم‌های یکجانبه روسیه شانس خود را برای تسلط ناتو به اوکراین امتحان کند. 

با نگاه عمیق به این‌ سپهر واقعیت تلخی را آشکار می‌کند و آن اینکه برای دولت اوکراین و آمریکا و متحدینشان در ناتو سرنوشت مردم اوکراین اساسا فاقد اهمیت بوده است.‌ آن‌ها شانس خود را در نمایش یک جنگ با صحنه‌های کشته شدن غیر نظامیان، آوارگان اوکراینی، بمباران‌های مناطق مسکونی، سپرهای انسانی و ... امتحان می‌کنند.

 

اطلاع رسانی خبرگزاری‌های آمریکایی و متحدین آن در ناتو در سپهر اول است. اساسا از تحلیل سپهر دوم‌ که دلیل اصلی این جنگ خانمان‌سوز است پرهیز می‌کنند. وجود تجهیزات اتمی در اوکراین نیز به تحقق سناریوهای رسانه‌های غربی و دراماتیک نمودن صحنه‌ها کمک می‌کند. آن‌ها به گونه‌ای این اخبار را پوشش می‌دهند که انگار درک قبلی از آن ندارند. واقعیت این است که مجموعه‌ تاسیسات اتمی موجود در اوکراین یکی از ظرفیت‌های ایجاد جنگ روانی برای جلب توجه جامعه جهانی به سپهر اول است.‌

نگارنده براین اعتقاد است که در سپهر اول حمله روسیه به اوکراین یک اقدام تجاوزکارانه و محکوم است. اما فورا به خاطر می‌آورم که حتی اگر شورای امنیت سازمان ملل بخواهد تصمیمی بگیرد متجاوز خود دارای حق وتو است.

پس بی‌تردید بزرگترین زمین بازی ناتو و اوکراین تحریک افکار عمومی جهان است. فارغ از دروغ‌پردازی‌های رایج در تبلیغات جنگ، بی‌تردید چهره جنگ زشت و ترسناک است و هر قاب تصویری، هر ناله‌ای، جان باختن هر کودکی حمایت جامعه جهانی را از اوکراین جلب می‌نماید. 

اما اصل داستان جنگ اوکراین در سپهر دوم‌ یعنی بیم بر هم خوردن موازنه قدرت در جهان است. در یک نگاه بدبینانه آمریکا و متحدینش بدون احساس مسئولیت نسبت به مردم اوکراین در حال وزن‌کشی برای برهم زدن موازنه قدرت در جهان است.

در سناریوی ناتو هر سرنوشتی جنگ اوکراین داشته باشد وزن‌کشی لازم را انجام و اقدام بعدی را برنامه‌ریزی می‌کند. اینکه دولت ایران در کنار روسیه دیده می‌شود کاملا امر بدیهی است.‌

سیاست اگر چه عرصه پیچیده‌ای است اما دو دو تا چهارتایی هم دارد. دشمنِ دشمن دوست است. ایرانی که سال‌هاست تحت تحریم‌های یکجانبه آمریکاست لامحاله جایش کنار روسیه و چین است.

اینکه برخی از ایرانیان یا اصلا اکثریت ایرانیان این را دوست ندارند، اما نشستن ایران در این جایگاه لامحاله و ناچار است. برخی از اصول‌گرایان این نشست اجباری کنار روسیه را با طرح یهودی بودن رئیس جمهور اوکراین، "اینکه گفته خانه‌اش اسرائیل است" و یا القابی مانند "دلقک کمدین" و یا بی‌اخلاق بودن و اهل لهو لعب بودن رئیس جمهور اوکراین نرمتر می‌کنند.

 

اما واقعیت این است این بازی در زمین روسیه اجباری و در عالم سیاست درست است. باید این حقیقت را پذیرفت و هوشیار بود این جایگاه اجباری موجب دادن امتیازهای جدیدی به روسیه نشود. جبهه روسیه به عنوان دشمنِ دشمن می‌تواند مامن امن اجباری برای کشور ما در فرآیند موازنه قدرت جهانی باشد. اما باور این دوستی با واسطه به جای دوستی اصیل مخاطره اصلی است که مدافعین منافع ملی ایران را می‌ترساند. 

در پایان باید خاطر نشان کنم که جنگ اوکراین دقیقا در سپهر دوم تحلیل این جنگ بر کنفرانس وین هم تاثیرگذار است. بدیهی است که روسیه‌ای که در سر رویای روسیه بزرگ را در سر دارد نمی‌تواند به توافق وین بی‌اعتنا باشد. 

به همان اندازه که بازی ایران در زمین روسیه در جنگ‌ اوکراین یک اقدام اصولی سیاسی است، به همان اندازه هم مخالفت روسیه با تحقق برجام منطقی و اصولی است.‌  

نشستن اجباری ایران در زمین روسیه می‌تواند با به نتیجه رسیدن مذاکرات وین، تغییر کند. فرار از کمند "تله روسیه" در مذاکرات وین که قطعا توطئه نیست و موضع اصولی منطبق با منافع خودش است، نیازمند هوشمندی تیم مذاکره کننده و طرف غربی دارد. منافع ملی ایران در احیای برجام و خروج ایران از تحریم‌های همه جانبه آمریکا است. توجه کنیم وزن‌کشی ناتو با تحریم‌های همه جانبه روسیه تداوم خواهد داشت. زمین دشمنِ دشمن در عالم سیاست همیشه امن نیست.‌

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها