علیرضابیگی: شورای نگهبان گفت مواضع شما در خصوص فوت خانم مهسا امینی در مسیر مصالح نظام نبود/ وزیر کشور در موضوع ردصلاحیتم دخیل بوده

۶۰ درصد از مردم ایران در انتخابات اخیر مشارکتی نداشتند و ۴۰ درصدی هم که مشارکت کردند ۱۵ درصد، رأی باطله دادند که اگر این ۱۵ درصد به آن ۶۰ درصد اضافه شود، آمار ۷۵ درصدی به دست می‌آید/ به من گفتند که مواضع شما در خصوص فوت خانم مهسا امینی در مسیر مصالح نظام نبوده است.

علیرضابیگی: شورای نگهبان گفت مواضع شما در خصوص فوت خانم مهسا امینی در مسیر مصالح نظام نبود/ وزیر کشور در موضوع ردصلاحیتم دخیل بوده

گویا وزیر کشور در موضوع ردصلاحیتم دخیل بوده و بسیاری از مصاحبه‌هایم خطاب من به وزیر کشور بوده است

 

احمد علیرضابیگی در گفتگو با خبرآنلاین به دلایل رد صلاحیت خود اشاره کرد و از استیضاح وزیر کشور و مشارکت پایین در انتخابات پرده برداشت.

بخشی از این گفتگو را بخوانید:

درباره علت رد صلاحیت من، هیات اجرایی اعلام کرد، محکومیت به دلیل ارتکاب جرم اقدام علیه امنیت ملی در کارنامه دارم در صورتی که اصلاً محکومیتی نداشتم. لذا در مرحله اعتراض به رأی هیات اجرایی، مدرک فقدان سوءپیشینه کیفری خودم را به آن‌ها دادم و گفتم که من اصلاً محکومیتی ندارم، حالا چه برسد به اینکه به دلیل اقدام علیه امنیت ملی محکومیت داشته باشم.

نکته دیگر اینکه مرحله هیات نظارت استان در مورد احراز صلاحیت نمایندگان حذف شد و این مرحله را به هیات مرکزی نظارت سپردند یعنی صلاحیت‌ها در تهران رسیدگی شود، لذا از آنجا با من تماس گرفتند و گفتند شما اینجا تشریف بیاورید. گفتم که برای چه من بیایم؟ من که بیکار نیستم، شما هم بیکار نیستید.

اینجا عنوان شده ارتکاب جرم علیه امنیت ملی، اما سوءپیشینه کیفری من که به روز است، نشان می‌دهد من اصلاً محکومیتی ندارم. قضیه مانند این است که به شخصی بگویند شما سربازی نرفته‌اید، او هم می‌گوید این هم کارت پایان خدمت من و دیگر جای سوالی نیست.

مدتی از این قضیه گذشت تا اینکه هیات مرکزی نظارت این بار اعلام کرد که صلاحیت شما به استناد بند ۲ و ۴ ماده ۳۱ قانون انتخابات یعنی عدم التزام به جمهوری اسلامی، عدم اظهار وفاداری به قانون اساسی و اصل مترقی ولایت فقیه، رد شده است. بنابراین مجدداً یک دفاعیه مفصلی نوشتم چراکه موضوع فرق کرده بود.

در ردصلاحیت قبلی علت رأی دادگاه بود و در این ردصلاحیت موارد دیگری که اشاره کردم مطرح شد که نیازمند توضیح بود. برهمین اساس مدارک و مستنداتم را ارائه کردم و بعد هم گفتم در هر مرجعی لازم باشد من پاسخگو هستم.

بعد از این به من خبری داده نشد تا اینکه نظر نهایی شورای نگهبان اعلام شد که شما رد صلاحیت شدید. بعد هم آقای طحان نظیف مصاحبه کرد و گفت ما همه نمایندگانی که رد صلاحیت شدند را خواستیم و دلیل رد صلاحیت‌شان را به آن‌ها گفتیم که من مصاحبه کردم که به من کسی چیزی نگفته، من هنوز نمی‌دانم که دلیل رد صلاحیت من چیست.

بعد از آن سخنگوی شورای نگهبان گفت که همه را خواستیم الّا یک نفر، آن یک نفر نیامده، آن یک نفر من بودم چون کسی به من چیزی نگفته بود.

بعد از یک هفته یعنی یک هفته مانده بود به انتخابات، تماس گرفتند که تشریف بیاورید و من هم رفتم در جلسه‌ای که آقایان طحان نظیف، صادقی مقدم و ره‌پیک بودند، یک مورد مطرح شد که مواضع شما در جریان فوت خانم مهسا امینی در مسیر مصالح نظام نبوده است.

بعد مصادیقی هم ذکر کردند به عنوان مثال اشاره کردند شما گفتید فوت خانم مهسا امینی می‌تواند انگیزه همگرایی ملی باشد و من توضیح دادم بله، من در مورد هر چه که توئیت زدم یا مصاحبه کردم می‌توانم پاسخگو باشم اما این یک مطلب را هم گفتم که واقعیت این است کردستان چسبندگی ضعیفی به ایران دارد، در شرایطی که دختری از کردستان به رحمت خدا رفته، کل ایران متأثر شده و رهبر اظهار تاسف کرده، رئیس جمهور هم با خانواده او تماس گرفته، این به معنای همبستگی ملی است.

علاوه بر این در همان جلسه به من گفتند که شما در مورد گشت ارشاد مصاحبه کردید و گفتید گشت ارشاد یک نان‌دانی است که همه از آن نان می‌خورند. هم اصلاح‌طلب نان می‌خورد، هم اصولگرا نان می‌خورد، هم نیروی انتظامی نان می‌خورد.

باز من توضیح دادم که برای من در این مورد مصادیقی وجود دارد. گفتند شما مصاحبه کردید گفتید ۲۲۷ نفر نماینده طومار امضا کردند و از رئیس قوه قضاییه درخواست کردند که با دستگیر شدگان یا متهمان حوادث ۱۴۰۱ به اشدّ مجازات برخورد شود و این را برای مجلس ناپسند ارزیابی کردید، من هم گفتم بله. این برازنده مجلس نیست که وکلای مجلس برای موکلین خودشان درخواست مجازات کنند.

مثل این می‌ماند که یک وکیل در محکمه و دادگاه به آقای قاضی می‌گوید که آقای قاضی این موکل من را می‌بینی، پدرش را دربیاورید و تیربارانش کنید. در صورتی که وکیل باید از عوامل مخففه استفاده کند برای اینکه سبب تخفیف مجازات یا فرار از مجازات موکل شود و این سزاوار نبود.

ضمن اینکه موضعی که من گرفتم در راستای مواضع رهبری بوده، چراکه رهبری همه را عفو کردند، همین نکته نشان می‌دهد که مشی مجلس با مشی رهبری در تعارض بوده است. البته در مورد علت ردصلاحیت بنده امکان دارد موارد دیگری پشت پرده بوده باشد اما در آن جلسه که فیلمبرداری هم شد و ثبت هم شد فقط همین مطلب را به من گفتند که مواضع شما در خصوص فوت خانم مهسا امینی در مسیر مصالح نظام نبوده است.

مردم به بنده محبت داشتند و تصور می‌کردند من نماینده شایسته‌ای برای آن‌ها هستم، لذا از ردصلاحیتم اظهار تاسف می‌کردند.


گویا وزیر کشور در موضوع ردصلاحیتم دخیل بوده و بسیاری از مصاحبه‌هایم خطاب من به وزیر کشور بوده است، چنانچه در مصاحبه‌ها به موضوع استیضاح وزیر کشور و نسبت دادن زد و بند وزیر کشور با قالیباف اشاره کردم.

در جریان استیضاح وزیر کشور بالاخره قالیباف به تفاهمی با وحیدی رسید، به این ترتیب که رئیس مجلس، وزیر کشور را وادار کرد که در ازای انصراف از اعلام وصول استیضاح وزیر کشور، معاونش را بردارد.

 

یعنی قالیباف از فشار نمایندگان برای برکناری معاون وزیر کشور استفاده کرد و به نوعی او را وادار کرد.

در نتیجه وزیر کشور هم با وجود اینکه رهبری فرموده بودند نمایندگان در عزل و نصب‌ها و انتصابات دخالت نکنند اما او تسلیم نمایندگان شد.

به واسطه مشارکت ضعیف مردم و فراوانی آرای باطله انتخابات در حوزه انتخابیه تبریز به دور دوم کشیده شد، چنانچه گفته می‌شود مشارکت تبریز در این انتخابات کمتر از ۲۲ تا ۲۳ درصد بود.

نتیجه اقداماتی که دولت انجام داد، این بود که مشارکت تنزل پیدا می‌کند و در شرایط کاهش مشارکت مردم عملاً یک طیف خاصی می‌توانستند به مجلس راه پیدا کنند که همه اینها هماهنگ با هم پیش رفته است. چه حذف کاندیداهایی که رأی‌آوری داشتند و چه تلاش برای کاهش از مشارکت.

در نتیجه ۶۰ درصد از مردم ایران در انتخابات اخیر مشارکتی نداشتند و ۴۰ درصدی هم که مشارکت کردند ۱۵ درصد، رأی باطله دادند که اگر این ۱۵ درصد به آن ۶۰ درصد اضافه شود، آمار ۷۵ درصدی به دست می‌آید.

اساساً مردم نسبت به کارسازی نهاد انتخابات مأیوس و ناامید بودند لذا مشارکت هم نکردند. به عبارت دیگر مردم حس نمی‌کردند از رهگذر مشارکت در انتخابات و رأی دادن، این تغییر در وضعیت اداره کشور و روابط خارجی حاصل می‌شود.

پیش‌بینی‌ام این بود که علی‌رغم تلاشی که قالیباف برای ایران سربلند انجام می‌دهد و این زد و بندهایی هم که دارد اتفاق می‌افتد، او اقبالی نخواهد داشت. ضمن اینکه دست یافتن به لیست واحد هم عملاً میسور نبود.


پیش‌بینی می‌کردم قالیباف ریزش رأی داشته باشد ضمن اینکه پیش‌بینی دقیق من این بود که دولت در غیاب مردم خواهد توانست مجلسی سازماندهی کند که آن مجلس موی دماغش نباشد و این اتفاق هم افتاد.

قالیباف حداقل رأی را برای اینکه رئیس شود به دست خواهد آورد اما دیگر نمی‌تواند ریاست کند. به این معنی که قالیباف رئیس می‌شود ولی ریاستی که در مجلس یازدهم داشت را نمی‌تواند در مجلس دوازدهم داشته باشد چرا که آن پیوندها از بین رفته است.

شرایط مدیریت مجلس سخت‌تر خواهد شد چراکه اکثریتی وجود ندارد. در مجلس چند گروه خواهند بود که بیشتر تلاش خواهند کرد یکدیگر را خنثی کنند و مجلس مرکز چالش‌های قابل توجهی خواهد بود.

ویژگی‌های شخصی قالیباف مانع از این می‌شود که بتواند کاراکتر جامعی از خودش ارائه دهد و در نتیجه بتواند همه را قانع کند.

قالیباف آدم کم تحمل و کم طاقتی است که بهترین مصداقش آن مواجهه‌ ای بود که با موضوع شاسی بلند گیت، داشت، به این ترتیب که یک نماینده مجلس می‌گوید من در حال خروج از کمیسیون صنایع و معادن که در آن جلسه استیضاح وزیر سمت مطرح است، مشاهده کردم که در حیاط مجلس کشنده‌ها دارند شاسی بلند خالی می‌کنند.

چه نسبتی بین این استیضاح و آن شاسی‌بلندها وجود دارد؟ این پرسش یک پاسخ منطقی طلب می‌کند که بگویند ما بررسی می‌کنیم و به این نماینده جواب می‌دهیم که نسبتی وجود دارد یا ندارد اما به جای اینکه پاسخ دهند، با نماینده برخورد کردند، میکروفن و سامانه رأی‌اش را بستند، مصونیت پارلمانی‌اش را از بین بردند، او را به دادگاه معرفی کردند که نتیجه دادگاه یک سال حبس برای این نماینده شد که این در واقع نشانه کم‌ظرفیت و کم‌طاقت بودن قالیباف است.

بعد هم وقتی یکی از نمایندگان، صباغیان، به این برخورد با یک نماینده اعتراض مطرح می‌کند می‌گوید که سامانه رأی همکار من را برای چه و با کدام اختیار قانونی بستید، چه کسی چنین اختیاری به شما داد؟ قالیباف با جسارت فراوان می‌گوید که مصوبه هیات نظارت بر رفتار نمایندگان این بوده که سامانه رأی این نماینده بسته شود. در صورتی که آن‌ها هیچ اختیار قانونی نداشتند.

قالیباف به نحوی با روحیه نظامی با مسائل برخورد می‌کند، البته بنده هم پیشینه نظامی دارم اما به این ترتیب برخورد نمی‌کنم چراکه پنج سال معاون قالیباف بودم.

الان شرایطی پیش آمده که به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان و مستقلین از ترس نبویان و رسایی زیر عَلَم آقای قالیباف می‌روند.

نتیجه انتخابات قابل پیش‌بینی بود کما اینکه وضعیت مشارکت قابل پیش‌بینی بود اینکه افرادی نظیر رسایی و نبویان بالا خواهند آمد، قابل پیش‌بینی نبود.

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها