قدیری ابیانه فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با مستقل:

مذاکره با آمریکا سم مهلک است

به جهت نگاهی به وقایع و احتمالات انتخابات ریاست جمهوری گفتگو کردیم با دکتر محمدحسن قدیری ابیانه فعال سیاسی اصولگرا، سفیر سابق ایران در مکزیک و استرالیا که مشروح آن را می‌خوانید:

مذاکره با آمریکا سم مهلک است

در شرایط فعلی که هنوز نامزدهای ریاست جمهوری مشخص نیستند بنظر شما تعلل جناح‌ها در این‌باره بخاطر چیست؟

عده‌ای البته اعلام آمادگی کرده‌اند و به این لیست هم اضافه خواهند شد اما وقتی صحبت از جناح سیاسی می‌شود، یک جناح شکل گرفته از احزاب و گروه‌ها و اقشار مختلف است. بنابراین مثل نامزدی فردی نیست و احزاب باید نظرات را کسب کنند تا به یک جمع بندی برسند که مقداری طول می‌کشد. مثل غرب نیست که دو حزب از یک سال قبل درون خودشان رقابت کنند و دو نفر نامزد شوند، اینجا جناح‌های مختلف باید در نهایت کاندیدا خود را معرفی کنند. یکی دیگر از عوامل پیرامون شخصیت‌هایی‌ست که هنوز برای حضور در انتخابات تصمیم نگرفته‌اند مثل آقای رئیسی که اصولگرایان منتظرند ایشان اعلام نامزدی کنند و دیگر افراد به نفع ایشان کنار بکشند، اما ایشان تا کنون اعلام آمادگی نکرده است و این اتفاق در انتخابات گذشته هم افتاد و دیگران به حضور او اصرار کردند. من فکر می‌کنم در نهایت این بار هم ایشان به میدان بیایند. در جناح اصلاح‌طلب نیز ضمن اینکه گروه‌های متعددی هستند طبیعی است خیلی از آن‌ها مایل به کاندیداتوری باشند اما افراد کمی هستند که بتوانند تائید شورای نگهبان را بگیرند، این‌ها کارشان سخت است. در ۸۸ هم اصلاح‌طلبان منتظر حمایت غربی‌ها و سازمان‌های جاسوسی بودند. مردم حس می‌کنند جناح اصلاح‌طلب نیز چه خیانت‌هایی کرده‌اند. جناح‌ها  حتی اگر روی فردی نظر داشته باشند می‌دانند که اگر فرد را زودتر معرفی کنند تخریب علیه او آغاز خواهد شد وقتی هم مشخص شد آقای رئیسی نامزد جبهه انقلاب است تخریب علیه او شروع شد و دروغ‌هایی علیه ایشان درست کردند؛ مثلا می‌گفتند او در کوچه‌ها دیوار می‌کشد تا زن و مرد از هم جدا باشند و دلار پنج هزار تومان خواهد شد... ولی مردم در این دوره فعالیت‌های ضدفساد آقای رئیسی را دیده‌اند و متوجه دروغ‌پردازی‌ها شده‌اند.

آیا رفتار برجامی بایدن و رفع نسبی تحریم‌ها میتواند بر انتخابات تاثیرگذار باشد؟

قطعا بایدن و هر دو جناح آمریکا مایلند که اصلاح‌طلبان در ایران حاکم باشند آن هم به خاطر اینکه می‌دانند اصلاح‌طلبان تسلیم پذیرند و می‌دانند این‌ها غرب زده هستند و آمریکا می‌تواند با فشار بیشتر آن‌ها را تسلیم کند. آن‌ها ارزیابی‌شان این است که اگر اصلاح‌طلبان در ایران حاکم شوند به ضرر ملت ایران خواهد بود. کما اینکه رئیس جمهور شدن روحانی و مشارکت اصلاح‌طلبان در حکومت به ضرر ملت تمام شد. در دشمنی با مردم ایران بین ترامپ و بایدن تفاوتی وجود ندارد. یکی از راهکارهای کمک آمریکا به اصلاح‌طلبان این است که در آستانه انتخابات گشایش مختصری ایجاد کنند که اینها حرفی برای گفتن داشته باشند. مثل حرف‌های ظریف؛ تا اصلاح‌طلبان با فریبکاری پیروز شوند و سپس فشار بسیار زیادی به ملت ایران وارد خواهند کرد. تا کنون ۱۵۰۰ تحریم علیه ایران وضع شده است، مذاکرات قرار بود تحریم‌ها را رفع کند و اینکه دستاورد برجام را بی‌آبرویی آمریکا مطرح کنند فرار از پاسخگویی است زیرا آمریکا بی‌آبرو بود. من در سال ۹۶ اعلام کردم که اگر روحانی رئیس جمهور شود اقتصاد کشور مثل ساختمان پلاسکو فروخواهد پاشید. الان هم اعلام می‌کنم اگر اصلاح‌طلبان حاکم شوند تحریم‌ها افزایش پیدا خواهد کرد و بر اثر بی‌اعتمادی این‌ها به مردم، دلار به صد هزار تومان هم می‌رسد و این چیزیست که غربی‌ها می‌خواهند.

 اینها هم چند صباحی دیگر بر قدرت سوار می‌شوند و با غارت مملکت و منافع جناحی به منافع نامشروع می‌رسند و هر بلایی سر کشور بخواهد بیاید برایشان مهم نیست. آن‌ها نیز اشاره کردند که قبل از انتخابات باید گشایش‌هایی انجام دهند، تا تاثیر در انتخابات داخلی بگذارند. ظریف هم به خارجی‌ها چنین پیامی را داده بود که جرم است و باید مجازات شود. یعنی دعوت از بیگانگان برای انجام اقداماتی که منجر به تاثیرگذاری در انتخابات داخلی شود جرمی علیه استقلال کشور است و دیگران هم پنهانی این پیام‌ها را داده‌اند.

اگر رئیس جمهور بعدی با رای حداقلی انتخاب شد صحنه سیاسی چه تغییری می‌کند و در روابط بین المللی چه تاثیری دارد؟

از نظر قانونی کسی که رئیس جمهور با حداقل آرا می‌شود اختیاراتش با رئیس جمهور با حداکثر آرا تفاوتی ندارد، نمایندگان مجلس و شورا هم همینطور هستند. تعداد آرا در اختیارات و مسئولیت‌ها تاثیری ندارد اما اگر مشارکت بالا باشد، کسانی که در این انتخاب شرکت کرده‌اند خودشان را به نوعی مسئول حمایت از کسی می‌دانند که انتخابش کرده‌اند. در صحنه بین المللی هم در زمانیکه ما اوج مشارکت را داشتیم سعی می‌کردند مشارکت را کم جلوه دهند و به خودشان دلداری دهند که حکومت سرنگون می‌شود. مثلا در راهپیمایی‌ها هم همینطور است و جمعیت را نشان نمی‌دهند که به نفع نظام مردم جمع شده‌اند منتهی اگر واقعا مشارکت کم باشد امیدوار می‌شوند اما سرشان به سنگ می‌خورد.

پیش بینی می‌شود مشارکت امسال کمتر از گذشته باشد که البته باید برای افزایش آن تلاش کنیم، اما علت مشارکت کمتر این است که مردم از رای به روحانی پشیمانند. وضع معیشت مردم هم بد شده است، تبلیغات زیادی می‌شود که مردم را از بهبود اوضاع ناامید کنند. اینکه مردم از رای خودشان پشیمان هستند نتیجه‌اش نباید عدم شرکت در انتخابات باشد. هر ایرانی که به سن قانونی رسیده یک رای دارد و ملاک هم در همه کشورها اکثریت شرکت کنندگان است نه اکثریت دارندگان حق رای؛ در خیلی از کشورهای اروپایی ۲۵_۲۰ درصد مردم در انتخابات شرکت می‌کنند ولی مشروعیت نظام را به درصد شرکت کنندگان نسبت نمی‌دهند. مردم ما نظام را قبول دارند اما از فریبکاری نامزدها ناراحتند و از اینکه چنین افرادی از فیلتر شورای نگهبان عبور کرده‌اند ناراحتند. یا مثلا چرا وقتی شورای نگهبان متوجه می‌شود این‌ها در طول انتخابات فریبکاری می‌کنند آن‌ها را وسط راه عزل نمی‌کند، البته قانون چنین اختیاری را به شورای نگهبان نداده است. من معتقدم شورای نگهبان نه تنها در طول انتخابات بلکه در اواسط راه نیز اگر (کاندیداها) صلاحیتشان را از دست دهند باید بتواند آن‌ها را عزل کند که نیاز به اصلاح قانون اساسی دارد. کسی که در انتخابات شرکت نمی‌کند حق رای خودش را به آن‌هایی که شرکت کرده‌اند داده است. اگر مثلا ۵۰ درصد مردم شرکت کنند به جای ۵۰ درصد دیگر هم تصمیم می‌گیرند بنابراین قهر با صندوق کار درستی نیست.

بحث ارتباط با چین این روزها خیلی مطرح است چرا واکنش‌ها به این واقعه تا حد زیادی منفی‌ است؟ عمده ارتباط تجاری چین با آمریکاست؟ در صورت تحریم و فشار از سوی غرب ممکن است چین به تفاهم‌نامه عمل نکند؟

این نشان می‌دهد که دشمن توانسته جنگ روانی راه بیندازد و هنوز موثر است و افرادی هم ساده لوح هستند و این موارد را می‌پذیرند و نشان می‌دهد تبلیغات ما ضعیف است. تفاهم ایران و چین اثر استراتژیک زیادی دارد هر چند هنوز تعهدی داده نشده است. مثلا در زمینه پتروشیمی و.. سرمایه‌گذاری کنند و سال‌هاست گفته می‌شود چرا خام فروشی کنیم؟ و فرآورده نفروشیم؟ باید پالایشگاه داشته باشیم و چین در این زمینه سرمایه‌گذاری می‌کند که سود خود از کالای تولید شده را تا حدودی ببرد. البته این مختص چین نیست و ما بارها از غربی‌ها هم برای سرمایه‌گذاری دعوت کرده‌ایم. در همه کشورهای خارجی بخش خصوصی یا خارجی‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند و پول و سودشان را از محل درآمد تامین می‌کنند. منتهی غربی‌ها نمی‌آیند و آمریکا تهدید کرده اگر کشوری در ایران سرمایه‌گذاری کند آن‌ها را تحریم می‌کند. حتی چین را تهدید به تحریم بیشتر در صورت سرمایه گذاری در ایران کرده است. ما که نباید به چین بگوئیم چون غربی‌ها حاضر و راضی به سرمایه‌گذاری در ایران نیستند شما هم ما را تحریم کنید. البته چین قبلا در سرمایه‌گذاری در ایران ملاحظاتی داشت چون می‌دانست آمریکایی‌ها بازار بزرگی‌اند و می‌خواست اجناس خودش را در بازارهای جهانی بفروشد. اما الان که غربی‌ها شمشیر را از رو برای چین بسته‌اند و بر مسیر واردات کالاهای چینی مانع گذاشته‌اند صورت مسئله برای چین فرق کرده است. همین الان آمریکا و سایر کشورها خواستار سرمایه‌گذاری چین در کشورشان هستند نه اینکه کشورشان مملو از کالاهای تولید چین شود. یکی از نگرانی‌های بایدن این است که بازار مصرف کالاهای پیشرفته در کشورشان را چین گرفته است امسال در تراز تجاری آمریکا و چین بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار چین نسبت به آمریکا جلو است و آمریکا ناراحت است و شمشیر را از جلو کشیده است.

آمریکایی‌ها برای ورود کالاهای چینی تعرفه‌های سنگین در نظر گرفته‌اند که خلاف قواعد سازمان تجارت جهانی‌ است. البته آمریکا که مخالف فروش کالاهای چینی در آمریکاست خواستار سرمایه‌گذاری چین در آمریکا هستند تا برای آمریکایی‌ها ایجاد شغل و ثروت شود. سرمایه‌گذاری چین در آمریکا حدود ۲ هزار میلیارد دلار است. اگر فرض کنیم قرارداد ما با چین چهار بار دیگر تمدید شود و بشود ۱۰۰ ساله هنوز به میزان سرمایه‌گذاری‌ای که چین در آمریکا انجام داده نخواهد شد. آمریکا سرمایه‌گذاری چین برای خودشان را می‌خواهند برای ما نمی‌خواهند چون ساختار تحریم‌ها شکسته می‌شود. در این راستا دروغ هم می‌گویند که کیش و قشم را واگذار کردند و... که همه دروغ است. ما باید چه کنیم؟ اولا این تفاهم کلی‌ست و یک سند حقوقی نیست و هنوز پیگرد حقوقی وجود ندارد. چین هم به خاطر ما این کار را نکرده است برای خودش این کار را کرده است. هر کدام به دنبال منافع خودمان هستیم. در معامله هم باید فرض را بر این بگذاریم که طرف بخواهد کلاه سر ما بگذارد. در حالیکه اروپا و آمریکا کلاه‌های زیادی بر سر ما گذاشتند از جمله در برجام. برجام بر اساس اعتماد انجام شد و گفتند امضای کری ضمانت است. اگر ما بتوانیم با چین برسیم بهتر است. آمریکا می‌خواهد ما نفت نفروشیم. ما الان روزی ۱ میلیون بشکه نفت به چین می‌فروشیم چین با ۳۵ کشور رابطه مالی مستقل از سوئیفت دارد. اینکه ظریف گفته است عدم پذیرش اف.ای.تی.اف در مذاکرات باچین اشکال ایجاد می‌کند حرف درستی نیست. چین به عنوان یک قدرت بزرگ لازم نمی‌داند نظر آمریکا را جلب کند و این فرصتی برای ماست. در ایران عده‌ای غرب زده تحت تاثیر فرهنگ غرب هستند. این تاثیرپذیری فرهنگی در رابطه با چین وجود ندارد. بلکه حتی یک نوع تنفری از سبک خوراک چینی‌ها دارند. لذا این‌ها نمی‌تواند بر فرهنگ عمومی تاثیرگذار باشند و نگرانی فرهنگی از چین نداریم.

چین ۱/۳ میلیارد جمعیت دارد و بیش از ۳۰۰ میلیون نفر فقط در حال تولید‌ند و آمریکا می‌خواهد جلوی رشد آن‌ها را بگیرد. چین به نفت و گاز نیاز دارد. لذا قرارداد ۲۵ ساله با روسیه برای انرژی بسته است اما کافی نیست و از کشورهای خاورمیانه نفت و گاز می‌خرد. چین می‌داند ایران تحت امر آمریکا نیست و لذا وقتی قرارداد ۲۵ ساله می‌بندد اطمینان پیدا می‌کند که جریان نفت و گاز به کشورش ادامه خواهد داشت و از تهدید خودش را دور می‌کند. لذا تفاهم‌نامه خوب است اما تبلیغات منفی نشان از این است که ما باید از طریق مدارس و دانشگاه‌ها و صدا و سیما سواد رسانه‌ای مردم را افزایش دهیم تا فریب تبلیغات را نخورند. تبلیغات منفی و فریبکارانه علیه ایران ۱۸۰ برابر تبلیغات فریب‌کارانه علیه سایر کشورهاست. این یعنی ما یک ضعفی داریم که آن‌ها فکر می‌کنند این کارشان اثرگذار است.

این روزها بحث رفراندوم پیرامون سیاست خارجی از سوی دو جناح شنیده می‌شود، نظر شما در این باره چیست و در صورت وقوع رفراندوم به نظر شما مردم خواهان ادامه مبارزه با آمریکا و فشار بیشتر هستند؟

یکی از ضعف‌های دولت فعلی که می‌گفت زبان دنیا را می‌فهمد این است که مذاکره بلد نیست. وقتی وسط مذاکره می‌گویید اب خوردن ما به مذاکره بند است به دشمن گرا می‌دهید که ما محتاجیم. محتاج نشان دادن خود به ضرر کشور است. اینکه ظریف گفت هر توافقی بهتر از عدم توافق است به ضرر ماست. جان کری وزیر خارجه آمریکا می‌گفت عدم توافق بهتر از توافق بد است. این نشان می‌دهد که هیات مذاکره کننده ما مذاکره بلد نیست. فرض کنید رفراندوم گذاشتیم مردم هم گفتند باید مذاکره کنیم این از همه بدتر است، یعنی مردم ایران گفته‌اند باید به تفاهم برسیم. آمریکا هم همه چیز را می‌خواهد. یکی هم این است که یکی مثل بن سلمان حاکم ایران شود و آمریکا مثل قبل از انقلاب بر کشور حاکم شوند. طرح این مواضع در رابطه با مذاکره با خارج حماقت است و برای مذاکره سم مهلک است. حتی اگر نظرمان بر مذاکره با آمریکا باشد نباید خود را مشتاق مذاکره نشان دهیم و باید بگوییم ما مخالفینی برای توافق داریم، کاری که آمریکا می‌کرد و می‌گفتند کنگره مخالف است و باید امتیاز دهید تا آن‌ها هم راضی شوند. سیاست کلان دست رهبری‌ست و رفراندوم نمی‌خواهد، روحانی نمی‌تواند قبول نداشته باشد. مثلا یک وزیر بگوید با نظر رئیس جمهور مخالفم رفراندوم بگذاریم، مگر رئیس جمهور می‌پذیرد؟ این حرف‌های آقای روحانی را اگر خیانت ندانیم، باید پای ندانم‌کاری بگذاریم. من باور نمی‌کنم که ندانند. نزدیک ۸ سال است رئیس جمهور از اول گفت من بلدم و ۱۰۰ روزه مشکل اقتصاد را حل می‌کنم و حالا می‌گوید به همه وعده.ها عمل کردیم، کجا عمل کردید؟ او می‌خواهد در ادامه ضرباتی که به اقتصاد زده باز هم ضربه بزند روحانی که به مجلس نمی‌رود به خاطر کرونا، راه مسافرت در نوروز را باز می‌کند، داد وزارت بهداشت را هم درآورده و حالا از آن‌ها خواسته مصاحبه هم نکنند. معتقدم روحانی باید محاکمه بشود.

شما در عمده بحث‌هایتان طیف احمدی نژادی را انحرافی تحلیل می‌کنید ریشه این طیف به کجا می‌رسید و انحراف آن‌ها در چیست؟

من از سال ۸۶ توسط احمدی نژاد به سفارت ایران در مکزیک منصوب شدم و متوجه انحراف فکری از سوی مشایی شدم، آنجا نمایشگاه بزرگی برگزار شده بود و آثار تاریخی زیادی از ایران آورده بودند و بازدید کننده‌های زیادی داشت و مشایی آن را افتتاح کرده بود. آن جا متوجه شدم در بین آثار عمدتا متعلق به قبل از اسلام کلی مجسمه‌های کاملا عریان هم آورده‌اند و تعجب کردم ما در تاریخمان همچین چیزی نداریم در تخت جمشید هم زنان محجبه‌اند. این‌ها نماد تاریخ ایران نیستند. برای دور بعدی نمایشگاه که قرار بود در شهر دیگری برگزار شود من به عنوان سفیر مخالفت کردم. بعد از سوی مشایی پیام آمد که سخت‌گیری نکنید. بعدها هم که بررسی کردم و به وزارت اطلاعات هم گزارش کردم معلوم شد شخص مشایی این مجسمه‌ها را انتخاب کرده است. به هر حال این ماجرا باعث شد من به سازمان میراث فرهنگی و مشایی اعلام جنگ کنم، بعد از اینکه برگشتم فرصتی پیش آمد و از طریق یکی از دوستان عکس‌های این نمایشگاه را برای احمدی نژاد فرستادم و گفته بود این‌ها در خارج اثر منفی ندارد، مگر قرار است ما خودمان را طوری جلوه دهیم که آن‌ها بپسندند؟ این مال آدم‌های خودکم‌بین است، یعنی کارهایی بکنند که غربی‌ها بپسندند. احمدی نژاد هم برای اینکه آن‌ها خوششان بیاید سالگرد تولد مایکل جکسون، رقاص آمریکایی را تبریک می‌گوید چون او محبوبیت دارد. احمدی نژاد بسیار قدرت طلب است، لاریجانی‌ها را مورد انتقاد قرار می‌داد که چرا دو برادر باید رئیس قوه باشند در حالیکه مشایی پدرزن پسر احمدی نژاد است و او می‌خواست مشایی را رئیس جمهور کند و معاون اولش شود و فامیل بازی کند.

حرف‌های بی‌اساس و دروغ‌های مکرر و انحرافات اساسی از دین هم در این‌ها وجود دارد. مثلا می‌گفت قوه قضاییه چرا باید ۶۷ حساب داشته باشد در حالیکه همه نهادها اینطور هستند و برای این است که کنترل بهتر شود. یک زمانی پول‌هایی که دستگاه‌ها در بانک‌ها داشتند در حساب جاری بود که سود نمی‌داد و سود را بانک می‌برد و پول‌ها را به حساب سپرده انتقال دادند تا سود آن را در راستای مصالح کشور خرج کنند که برای سازمان‌های مختلف اتفاق افتاد و سودش را زیر نظر شخص اول دستگاه هزینه کنند مثلا در قوه قضاییه از این پول برای الکترونیکی کردن خیلی از بخش‌ها استفاده کردند، حالا احمدی نژاد باید بگوید ۵ هزار میلیارد تومان بودجه خاص فرهنگی را که در اختیار مشایی قرار داد چه شد؟ در حالیکه مسئول فرهنگی وزیر ارشاد بود و مشخص نیست این پول چه شد. من معتقدم هزینه‌های سفر و تبلیغات احمدی نژاد از این پول است که خیلی پول‌های دیگر هم بوده است. برای اینکه نظر هنرپیشه‌ها را برای حمایت از مشایی جلب کنند تصویب کردند ۲۰۰ میلیون تومان آن زمان در اختیار خانم هدیه تهرانی برای برگزاری نمایشگاه عکس‌های ایشان از آب قرار دهند و مشایی هم در افتتاحیه‌اش میگوید وقتی این عکس‌ها را میبینم یاد توحید می‌افتم. برای اینکه خانم تهرانی و دیگران از مشایی در انتخابات حمایت کنند. رهبری در دوره دوم گفتند مشایی را معاون اول نگذارید و احمدی نژاد با تاخیر او را رئیس دفترش کرد و آنقدر به او اختیارات داد که عملا معاون اول او بود. بعد هم او را به عنوان رئیس جمهور علم کرد. او می‌گوید اگر مردم طرفدار ضدارزش‌ها بودند حکومت باید تابع باشد که با منطق اسلام نمی‌خواند. او اگر زمان حضرت لوط بود به او می‌گفت نظر مردم را بپذیر. ایشان از اصول اعتقادی به نظام مقدس جمهوری اسلامی خارج شده است و دم از عدالت می‌زند! تو چرا ۱۶ میلیارد از حساب ریاست جمهوری برداشتی و به حساب دانشگاه تاسیس نشده خود ریختی؟ از زمانی که رهبری رئیس جمهور بودند هدایایی که از کشورهای مختلف می‌رسید هدایا را به موزه سپردند و رئیس جمهورهای بعدی هم این کار را کردند اما احمدی نژاد همه هدایایی را که به او داده بودند را با خودش برد. البته مجبور شد برگرداند. امروز احمدی نژاد حرف‌های گذشته‌اش را هم منکر می‌شود. من او را فریبکار می‌دانم. من این افتخار را دارم که از روزیکه انحراف آن‌ها را تشخیص دادم با صدای بلند گفتم و هر وقت از او انتقاد می‌کنم طرفدارانش فحاشی می‌کنند و بنده را تهدید به قتل هم کرده‌اند ولی من از آن‌ها نمی‌ترسم.

صحنه سیاسی انتخابات ١٤٠٠ چقدر متنوع خواهد بود؟ آیا شورای نگهبان در تایید صلاحیت‌ها صحنه سیاسی را محدود می‌کند؟

در کشورصهای دیگر که نظام حزبی وجود دارد از هر حزب یک نفر جلو می‌آید، در ایران ثبت نام فردی‌ست و نمی‌توانیم صد نفر کاندیدا داشته باشیم و مثل مجلس نیست به‌خصوص که در سطح ریاست جمهوری صدا و سیما بستری برای تبلیغات فراهم کرده است، اگر این امکان صدا و سیما نبود کسانی ممکن بود پیروز شوند که هزینه زیادی کنند و آن وقت پیروز انتخابات کسی می‌شد که پول بیشتری داشته باشد مثل آمریکا که نامزدها بیش از یک میلیارد دلار هزینه می‌کنند. صدا و سیما این فضا را رایگان قرار داده اما نمی‌تواند برای صد نفر قرار دهد. البته مثل غرب نیست که انتخابات بین دو نفر برگزار شود، لذا شورای نگهبان ناچار است بین نامزدها تعدادی را وارد مرحله نهایی کند. 

سه دلیل می‌تواند داشته باشد که افراد تایید نشوند. اول اینکه شخص صلاحیت ندارد و سابقه فساد دارد، دوم اینکه عدم احراز صلاحیت یعنی در توانایی فرد در این سمت مطمئن نیستیم و مثلا سابقه اجرایی ندارد. و سوم اینکه حتی اگر صد نفر توانایی داشته باشند امکان رقابت بین صد نفر عملا وجود ندارد. بنظرم اگر میان نیروهای اصلاح‌طلب کسانی باشند که فساد نداشته باشند و گرا به دشمن نداشته باشند و ظرفیت‌های لازم را داشته باشند می‌توانند تایید شوند و آقای عارف هم تایید شد اما ۷ درصد رای بیشتر نداشت. در این دوره هم آقای عارف اگر شرکت کند شاید بتواند تایید شود. اما علی مطهری که برای مجلس هم تایید صلاحیت نشد می‌گوید برای ریاست جمهوری می‌خواهد شرکت کند! یا خانم فائزه هاشمی که گفته ای کاش ترامپ پیروز شده بود تا تحریم‌ها علیه ایران تشدید می‌شد، تایید صلاحیت نمی‌شود. لذا به‌نظر من صحنه رقابت شکل خواهد گرفت اما مشخص است که اصلاح‌طلبان رای ندارند در مجلس هم گروه‌های مختلف اصلاح‌طلب لیست دادند و سر لیست مشترکشان مجید انصاری حدود 70 هزار رای آورد و در این فاصله وضعشان بدتر هم شده است. رسانه‌های بیگانه هم اگر احساس کنند که اصلاح‌طلبان جایی برای پیروزی دارند به نفعشان اقدام می‌کنند و مردم را دعوت به شرکت می‌کنند اما الان خط تحریم انتخابات را پیش می‌برند چون می‌دانند این‌ها رای ندارند.

نکته آخر

نامزدها می‌خواهند رای بیاورند و باید از شورای نگهبان عبور کنند و برای کسب رای وعده می‌دهند، احمدی نژاد هم وعده می‌دهد اما نباید این وعده‌ها را پذیرفت. البته او رد صلاحیت می‌شود و با قاطعیت این حرف را گفته‌ام. او می‌گوید ۲/۵ میلیون یارانه می‌دهم، سوال اینجاست که از کجا می‌آوری؟ من هم معتقدم می‌شود ۲/۵ میلیون یارانه داد به شرطی که قیمت سوخت لیتری ۲۵ هزار تومان بشود و برق و آب چند ده برابر ارزش پول به شدت کاهش یابد مقدور است و او باید بگوید که منبع تامین مالی این یارانه‌های مورد ادعا کجاست.

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها