انتقاد صریح اصلاحطلبان و اصولگرایان از پزشکیان
حقیقت پور: اگر اصلاحطلبان واقعا از قدرت و پایگاه اجتماعی گستردهای برخوردار بودند، میتوانستند اکثریت مجلس را به دست آورند؛ حتی در شرایط فعلی نیز برای تصاحب شورای شهر اقدام کنند. رأیی که به آقای پزشکیان داده شد، بیش از آنکه محصول حمایت تشکیلاتی اصلاحطلبان باشد، ناشی از رویکرد مردمی و انتخاب جامعه بود. مگر اصلاحطلبان در انتخابات قبلی مجلس چه میزان رأی کسب کردند؟ واقعیت این است که نباید این آرا را به حساب جریان خود بگذارند
برخی از جریانهای اصولگرا هم ضمن انتقاد به دولت پزشکیان از او خواستند که ساختار کابینه را ترمیم کند و انتقاد اصلاحطلبان از دولت را پروژه عبور از دولت توصیف کردند
گروه سیاسی مستقل آنلاین- یکهفته پس از برگزاری جلسه با فعالان سیاسی دو جریان اصلی کشور با رئیس جمهور جبهه اصلاحات ایران در نامهای به مسعود پزشکیان، با برشمردن نگرانی های خود اعلام آمادگی کرد که حاضر است در چارچوب سازوکارهای مشورتی، مسئولانه و شفاف، برای کمک به پیشبرد این اصلاحات با دولت همکاری کند.
در نامه جبهه اصلاحات ایران به رئیس جمهوری با یادآوری اینکه جبهه اصلاحات ایران که در جریان انتخابات ریاستجمهوری، با صراحت و از سر احساس مسئولیت ملی از جنابعالی حمایت کرد، بر خود فرض میداند در شرایط خطیر کنونی کشور، نکاتی اساسی، صریح و مسئولانه را به استحضار برساند، آمده است: انتخاب جنابعالی با امید به اصلاح حکمرانی، بازسازی اعتماد عمومی، کاهش تنشهای داخلی، گشودن مسیر تعامل سازنده با جهان و احیای سرمایه اجتماعی در فرآیند تصمیمگیری صورت گرفت.
این تشکل سیاسی در ادامه با برشمردن نگرانی های خود با عناوینی مانند وضعیت نگرانکننده «وفاق بدون اصلاح»، ضرورت بازنگری روشن در سیاست خارجی، هشدار درباره فرسایش پایگاه اجتماعی دولت به بیان دیدگاههای خود در این موارد که از نظر جبهه اصلاحات ایران در این شرایط نگرانی محسوب میشود پرداخت.
همزمان برخی از جریانهای اصولگرا هم ضمن انتقاد به دولت پزشکیان از او خواستند که ساختار کابینه را ترمیم کند و انتقاد اصلاحطلبان از دولت را پروژه عبور از دولت توصیف کردند.
منصور حقیقتپور، فعال سیاسی، درباره این موضوع گفت: «ابتدا باید دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا از نظر ساختاری و تشکیلاتی شناخته شود تا بتوان به درک درستی از موقعیت آنها در عرصه سیاسی کشور رسید. نه اصلاحطلبان یک جریان یکدست و تکطیفی هستند و نه اصولگرایان؛ بلکه هر دو جریان از چندین طیف فکری و سیاسی متفاوت تشکیل شدهاند. دلیل اصلی این وضعیت نیز آن است که این جریانها فاقد احزاب قدرتمند، پایدار و دارای ساختار آموزشی و آییننامههای منسجم و مشترک هستند».
او ادامه داد: «در میان اصلاحطلبان، طیفهای میانهرویی مانند کارگزاران و توسعه و عدالت هست و یک طیفی تندرو هم در این جریان وجود دارد. در جریان اصولگرایی نیز وضعیت به همین شکل است و از یک سمت میانهروهایی مثل جامعه اسلامی مهندسین، جامعه روحانیت مبارز و حزب مؤتلفه وجود دارند و از آن سو هم یک طیف رادیکال به نام جبهه پایداری فعالیت میکند. افرادی که معمولا خطوط قرمز را نادیده میگیرند یا از آن عبور میکنند، تندروهای اصلاحطلبان و اصولگرایاناند و همینها هستند که به دولت حمله میکنند».
این فعال سیاسی همچنین بیان کرد: «در جریان اصلاحطلب، طیف تندرو عمدتا توسط افرادی مانند آقای جواد امام و خانم آذر منصوری هدایت میشود. در مقابل، طیف آقای مرعشی در عین حال که ممکن است انتقاداتی به وضعیت موجود داشته باشد، اما از دولت عبور نمیکند و رویکرد تقابلی ندارد. ریشه اصلی این تندرویها، تخریبها و حرکت برخلاف نظر رهبری را باید در روحیه تمامیت خواهی طیفی از اصلاحطلبان جستوجو کرد. پیشتر، بخشی از اصولگرایان تندرو هم زمانی که احساس کردند به سهم مورد انتظار خود از قدرت نرسیدهاند، فضا را رادیکال و ملتهب کردند. اکنون نیز برخی اصلاحطلبان با این تصور که سهمشان تأمین نشده است، به اعتراضهای تند علیه دولت و هیاهوی رسانهای روی آوردهاند. افزون بر این، بخشی از این افراد سالهاست از قدرت دور بودهاند و بازگشت به قدرت برایشان جذابیت و لذت خاصی دارد. با این حال، تأکید میکنم که این رفتارها بههیچوجه قابل تعمیم به همه اصولگرایان یا همه اصلاحطلبان نیست».
حقیقتپور در پایان گفت: «باید از رادیکالهای اصلاحات پرسید بهای یکی-دوهفته تبلیغات انتخاباتی برای دولت، چیست؟ اگر اصلاحطلبان واقعا از قدرت و پایگاه اجتماعی گستردهای برخوردار بودند، میتوانستند اکثریت مجلس را به دست آورند؛ حتی در شرایط فعلی نیز برای تصاحب شورای شهر اقدام کنند. رأیی که به آقای پزشکیان داده شد، بیش از آنکه محصول حمایت تشکیلاتی اصلاحطلبان باشد، ناشی از رویکرد مردمی و انتخاب جامعه بود. مگر اصلاحطلبان در انتخابات قبلی مجلس چه میزان رأی کسب کردند؟ واقعیت این است که نباید این آرا را به حساب جریان خود بگذارند. همانگونه که برخی تلاش میکنند سرمایه اجتماعی یا دستاوردهایی مانند همبستگی و وجدان جمعی شکلگرفته در جنگ ۱۲روزه را به نام خود مصادره کنند، در حالی که این سرمایه متعلق به ایران و همه مردم است، نه یک جریان یا گروه خاص. در نتیجه، چنین مصادره به مطلوبی قابل قبول نیست».
ارسال نظر