احمد خرم عضو کابینه خاتمی، در گفتگو با مستقل:

اگر حکومتی اعتماد مردمش را جلب کند، در مقابل کشورهای جهان دستِ بالا را دارد

خرم می‌گوید: اگر نظامی بتواند اعتماد مردمش را جلب کند، در مواجهه با کشورهای جهان می‌تواند دستِ بالا را داشته باشد و جهان هم می‌داند که با نظامی رو‌به‌رو است که مردمش پشتش هستند و به‌همین دلیل نمی‌توانند اعمال فشار کنند.

اگر حکومتی اعتماد مردمش را جلب کند، در مقابل کشورهای جهان دستِ بالا را دارد

این روزها فضای جامعه ایران چنان ملتهب و پرتنش است که نمی‌توان به سادگی عاقبت این فضای دوقطبی را پیش‌بینی کرد.

اگر چنانچه گفتگویی مسالمت‌آمیز و از سر خیرخواهی بین معترضان و حاکمیت درنگیرد، بعید است نتیجه نهایی این وضع، خیر عمومی را به همراه داشته باشد.

منافع ملی و اعتماد اجتماعی مواردی هستند که باید در تعامل میان ملت و حاکمیت مود توجه قرار گیرند.  

«احمد خرم» وزیر دولت خاتمی و رئیس سابق سازمان نظام مهندسی در گفتگو با «مستقل» تاکید کرد، هر تصمیم و اجرای برنامه‌ای باید با واقع‌بینی و ارزیابی شرایط، پتانسیل و همچنین نیازها باشد تا از این طریق، کاستی‌ها کمرنگ و توسعه پررنگ شود.

وزیر راه دولت خاتمی در ادامه گفت: در حکومت‌‌های دموکراتیک که مبتنی به نظر مردم و خواستِ مردم حرکت می‌کنند، در تئوری به مردم تکیه می‌کنند. اما در قدرت‌های دیکتاتوری تکیهِ حکومت بر حاکمان است. همچنین فارغ از اینکه حکومت دستوری و دیکته‌ای یا دموکراتیک است، می‌خواهیم ببینیم منافع در جامعه چطور تعریف می‌شود؟ مبنا مردم، حکومت، احزاب و ... هستند؟ یا اینکه در حکومت‌داری منافع کدام گروه باید تضمین شود. در اسلام حکومت باید در راستای منافع مردم حرکت کند. در واقع هر تصمیمی که توسط تصمیم‌گیران حاکمیت گرفته شود، اگر با منافع و مصالح مردم کوچه‌وبازار که بدنه اجتماعی را تشکیل می‌دهند در تضاد باشد، باطل است.

او افزود: متاسفانه در جامعه‌ای که در آن زیست می‌کنیم،‌ تصمیم‌هایی گرفته شده و کارهایی انجام می‌شود که به‌طور کاملاً ملموسی معلوم است، نه‌تنها تضمین‌کننده مصالح عموم نیست، بلکه اسباب سلب‌ آرامش‌ جامعه را فراهم می‌کنند. دقیقاً به‌همین دلیل، مردم ناراضی و همچنین نسبت به کارآمدی سیستم بی‌اعتماد شده‌اند. این بی‌اعتمادیِ پررنگ در حالی است که در فروردین 58 همین مردمِ ناراضی با راًی 98 درصدی اعتمادشان به مسئولان را علنی کرده بودند. اما امروز مردم در انتخابات رغبتی برای مشارکت نشان نمی‌دهند و آمار مشارکت از 40 درصد بالاتر نمی‌رود. پس باید پرسید دلیل افت 60 درصدی چیست؟

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب ادامه داد: این توضیح‌ها سوالی با این مضمون طرح می‌‌کند که چرا اعتماد بیشتر از نیمی جامعه سلب شده است؟

ببینید حاکمان باید اولین اولویت‌شان را این بدانند که اعتماد مردم جلب شود. بازهم این سوال پیش می‌آید که اعتماد مردم چه توقعاتی را بر می‌انگیزد ؟

در پاسخ باید گفت، نیاز اول مردم معیشت است. معیشت یعنی خوراک، پوشاک، مسکن و البته بهداشت و آموزش. با نگاهی اجمالی می‌توانیم به این نتیجهِ تاًسف‌برانگیز برسیم که حال و روز مردم در این موارد مهم بدتر شده است.

وی توضیح داد: عوامل زیادی می‌توانند در نابسامانی‌ها نقش داشته باشند. اما حاکمیت با هیچ عذر و بهانه‌ای نمی‌تواند نسبت به معیشت مردم بی‌تفاوت باشد.

من در سال‌های اول انقلاب با درآمدم می‌توانستم در ماه 6 سکه تمام بخرم. اما الان 14 میلیون دریافتی دارم و سکه بیش از 15 میلیون تومان است. معلوم است، معیشت من نسبت به آن دوره در چه شرایطی قرار دارد؟

وظیفهِ دوم حکومت تامین امنیت است که شامل امنیت جانی، امنیت مالی و امنیت شغلی می‌شود. کدام‌یک از این موارد در وضعیتی هستند که خیال مردم را راحت کنند؟

با این توضیح که امنیت حداقل‌ترین مطالبه مردم است که متاسفانه این مطالبه جدی برآورده نشده است.

سومین نیاز مردم نیاز به احترام است که با عرض تاسف باید گفت، هر روز شاهد بی‌احترامی دستگاه‌های مختلف به مردم هستیم و باید گفت این مهم هم مغفول مانده است.

احمد خرم در پایان گفت: اگر نظامی بتواند اعتماد مردمش را جلب کند، در مواجهه با کشورهای جهان می‌تواند دستِ بالا را داشته باشد و جهان هم می‌داند که با نظامی رو‌به‌رو است که مردمش پشتش هستند و به‌همین دلیل نمی‌توانند اعمال فشار کنند. این نشان می‌دهد، اگر در راستای ترمیم فضا و کاهش مشکلات تلاش‌هایی برای آرامش جامعه نداشته باشیم، شرایط روزبه‌روز بدتر خواهد شد. اساساً تداوم هر سیستمی باید بر عشق واعتماد مردم باشد.

منافع ملی چیست؟

 منافع ملی (National Interest) یکی از بنیادی ترین و رایج ترین مفاهیم و واژه های سیاسی کنونی به ویژه در ادبیات مربوط به سیاست خارجی کشورهاست.

این مفهوم از ترکیب دو واژه منافع (Interest) و ملی (National) تشکیل شده است که هر کدام از آن‌ها به نوبه خود از گستردگی معنایی زیاد برخوردار هستند. این امر از جهاتی باعث ابهام در مفهوم منافع ملی گردیده است. با این وجود منافع ملی آن دسته از منافعی تلقی می‌شوند که دولت‌ها به عنوان یک مجموعه و به نمایندگی از ملت‌هایشان در روابط خود با سایر کشورها در پی تحقق آن می‌باشند.

اگرچه در عصر کنونی واژه منافع ملی و توجه به آن جزو الفبای سیاست خارجی و نظام دیپلماسی کشورها محسوب می‌شود اما سابقه کاربرد این مفهوم به عنوان اصول راهنمایی روابط دیپلماتیک کشورها به مراحل اولیه تحول دولت مدرن در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی بازمی‌گردد.

این مفهوم در قرن هجدهم بروز بیشتری یافت و در قرن نوزدهم تحت تاثیر جنگ‌های ناپلئونی عینیت بیشتری را شاهد بود. در دهه‌های اولیه قرن بیستم نیز با گسترش ادبیات مرتبط با این امر تلاش زیادی برای تمایز بین منافع عمومی که به سیاست های داخلی دولت‌ها اشاره دارد با منافع ملی که راهنمای آن‌ها در روابط خارجی‌شان است صورت گرفت.

مفهوم منافع ملی در سیاست خارجی کشورها در دوران پس از جنگ جهانی دوم و تحت تاثیر آموزه‌های مکتب واقع‌گرایی مورد توجه شدید واقع شد. در این دوران هانس جی مورگانتا یکی از بزرگترین نظریه‌پردازان روابط بین الملل، نظریه واقعگرایی سیاست‌های بین المللی را بر مبنای مفهوم منافع ملی بنا نهاد. مورگانتا منافع ملی را آن دسته از منافعی تلقی می‌کند که دولت‌ها در یک برهه زمانی خاص و در پرتو شرایط سیاسی و فرهنگی و اقتصادی سیاست خارجی خود را بر مبنای آن تنظیم می کنند و در روابط خود با سایر کشورها در پی تحقق آن هستند.

اگر چه هر ملت متشکل از تک تک شهروندان خود است اما منافع ملی حاصل جمع منافع کلیه شهروندان یک کشور که همچون تخم مرغ‌های جداگانه در کنار هم در یک سبد گذاشته شده‌اند نیست. منافع ملی کشورها اگرچه در کل منافع عمومی جامعه و کشور را مد نظر قرار داده اما از سوی دیگر با نوع نظام سیاسی حاکم نیز مرتبط است.

در نظام بین الملل کشورهای با نظام‌های سیاسی مختلف اهداف متفاوتی دارند که تحقق این اهداف نیز نیازمند شیوه‌های مختلف سیاست خارجی می‌باشد. البته بسیاری از جمله مورگانتا و طرفداران مکتب واقعگرایی در سیاست بین الملل معتقدند که مفهوم منافع ملی از عینیت برخوردار است و برای تمامی کشورها صرف نظر از ارزش‌های مطلوب آن‌ها یکسان می‌باشد.

در این دیدگاه مفهوم منافع بر پایه مفهوم قدرت تعریف می‌شود که بر مبنای آن اهداف سیاست خارجی هر کشور نباید فراتر از قدرت آن کشور تعریف شود؛ چرا که منابع تحقق خواسته‌های ملی برای کشورها در نظام بین الملل به شدت محدود است.

با این وجود، جیمز روزنا یکی از بزرگترین نظریه پردازان اخیر روابط بین الملل از این نگرش انتقاد می‌کند و تاکید دارد که منافع ملی کشورها ریشه در ارزش‌ها دارند و در محاسبه قدرت آن‌ها ارزش‌های مطلوب آن‌ها نیز دخیل هستند و در نتیجه کشورهای مختلف اهداف متفاوتی را دنبال می‌کنند.

 

 

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها