دو نفر دو نفر ما را با زنجیر و قفل به هم بسته بودند

محمد شریف از نحوه نجات خود و سرنوشت صیادانی می‌گوید که خانواده‌های‌شان پنج سال است از آنها بی‌خبرند. موقعی‌که اسیر شد ۹۰کیلوگرم بود، حالا ۴۸ کیلوگرم است. یک مشت استخوان با یک روکش پوست. تمام آن چیزی است که از محمد شریف پناهنده ۴۰‌ساله، یکی از ۲۱ صیادی‌ که حدود پنج سال پیش اسیر دست دزدان دریایی سومالی شد، باقی مانده است.

دو نفر دو نفر ما را با زنجیر و قفل به هم بسته بودند

نه غذا، نه آب و نه دارو و بهداشت در اختیارمان بود. امروز صبح غذا می‌دادند تا صبح روز بعد. مقدار خیلی کمی برنج می‌دادند که در آب می‌جوشاندیم و می‌خوردیم. به‌خاطر نداشتن غذای‌ کافی، هر ۱۵ روز یک‌بار اجابت مزاج داشتیم. بعضی وقت‌ها از شدت گرسنگی حتی نمی‌توانستیم صحبت‌ کنیم. برگ درختان را می‌خوردیم‌ که خیلی تلخ بود و نمی‌توانستیم طعم‌شان را تحمل‌کنیم. دزدان دریایی‌ که می‌دیدند برگ می‌خوریم، به ما شلیک می‌کردند. وقتی سردمان می‌شد، یک گونی به ما می‌دادند تا بکشیم روی‌مان و گرم شویم. دو نفر دو نفر ما را با زنجیر و قفل به هم بسته بودند و به همین دلیل نمی‌توانستیم راحت بخوابیم. یک‌سال و هفت ماه همین وضعیت را داشتیم.

چون زنجیرمان را باز نمی‌کردند، کمی آن‌طرف‌تر چاله کوچکی می‌کندیم و اجابت مزاج می‌کردیم. آب هم‌ که نداشتیم حمام کنیم. سه سال تمام یک لباس تن‌مان بود. بعضی وقت‌ها که از عرق خیس می‌شد، از تن‌مان در می‌آوردیم، خشک می‌کردیم و دوباره می‌پوشیدیم. به خاطر این شرایط به شدت بیمار شده بودم.

به خاطر جیره غذایی نامناسب، فشارهای روحی و روانی و کم‌خونی، بیمار شده بودم. رفتارشان با ما بسیار بد بود. صبح که می‌شد، مثل طلبکارها جلوی‌مان می‌نشستند. تلفن همراه به ما می‌دادند و می‌گفتند به خانواده، دولت ایران، سازمان ملل یا هر کشور دیگری زنگ بزنید و بگویید برای‌مان پول بفرستند تا شما را نکشیم.

تا می‌خواستیم حرف بزنیم، چند خشاب گلوله دوروبرمان خالی می‌کردند یا با با قنداق سلاح به بدن و پاهای‌مان ضربه‌های شدید می‌زدند. اگر خانواده‌مان جواب نمی‌داد، به سمت ما تیراندازی می‌کردند. می‌گفتند شما به همه جا مثل سازمان ملل دسترسی دارید و می‌توانید پول بگیرید، اما نمی‌خواهید تماس بگیرید. روزی چند بار به خاطر این وضعیت غش می‌کردم و نیم ساعت بعد به هوش می‌آمدم.

۲۵ تا ۳۰ دزد بودند و ابتدا یک میلیون دلار می‌خواستند، اما بعد به ۵۰۰‌ هزار دلار رسید.

من به‌شدت بیمار بودم. قبیله دزدان با دیدن وضعیت من به آنها گفتند با سازمان ملل تماس بگیرید، چون حال این مرد خیلی خراب است. دزدان به مدت 10 روز مرا از سه نفر دیگر جدا کردند. می‌خواستند با فرستادن عکس ما به سازمان ملل، آنها را تهدید کنند و بگویند اگر پول نفرستند، ما را می‌کشند. اگر چند روز دیگر آنجا می‌ماندم، قطعا جانم را از دست می‌دادم. سازمان ملل هم با هماهنگی دولت ایران وارد عمل شد و من آزاد شدم./روزنامه جام جم

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها