پرونده قاتل قهرمان رزمی کشور در زندان رجایی شهر بسته شد
پسری جوان که قهرمان یکی از ورزشهای رزمی کشور بود در جریان یک درگیری در رستورانی در دربند به قتل رسید و قاتل او پس از گذشت دو سال از جنایت، در زندان رجایی شهر به دار مجازات آویخته شد.
ماجرای این جنایت به شامگاه بیست و سوم مرداد 98 برمی گردد. آن شب ماموران کلانتری 122 دربند در جریان قتل پسری 19 ساله در یک رستوران در منطقه دربند قرار گرفتند و راهی محل حادثه شدند. مقتول مقابل رستوران غرق در خون روی زمین افتاده و دوستانش بالای سر او ایستاده و شوکه بودند.
یکی از آنها به ماموران گفت: مقتول از دوستان و همشهریانم بود و با هم برای کار از شهرستان به تهران آمده بودیم. چند روزی بود که در جست و جوی یافتن کاری مناسب بودیم تا اینکه شب حادثه تصمیم گرفتیم برای تفریح و صرف شام به رستورانی در دربند برویم.
وی ادامه داد:وارد رستوران شدیم و منتظر غذا بودیم که دو دختر به همراه دو پسر جوان وارد رستوران شدند و پشت میز رو به روی ما نشستند. بعد از دقایقی ناگهان یکی از دو پسر جوان به سراغ دوستم (مقتول) آمد و با لحن تندی گفت که چرا چپ چپ نگاه می کنی؟ همین جمله او باعث شد درگیری میان آنها شد. صاحب رستوران که متوجه دعوای دوستم با قاتل شده بود از شاگردش خواست همه ما را از رستوران بیرون کند. به همین دلیل درگیری بیرون از رستوران ادامه پیدا کرد تا اینکه قاتل چاقویی از جیبش بیرون آورد و به دوستم ضربه ای زد و بعد به همراه دوستش و دخترانی که همراهشان بودند فرار کردند.
به دنبال این حادثه تلاش برای بازداشت قاتل شروع شد و ماموران با استفاده از سرنخهای بهجا مانده متهم را دستگیر کردند. او وقتی مقابل تیم جنایی قرار گرفت به قتل اعتراف کرد و مدعی شد که چون مقتول چپ چپ به او و دخترموردعلاقهاش نگاه کرده بود با وی درگیر شده بود.
متهم به قتل پس از بازسازی صحنه جنایت روانه زندان شد و مدتی بعد در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت. در جلسه دادگاه مادر مقتول درخواست قصاص قاتل پسرش را کرد وبا گریه رو به قضات گفت:ما ساکن اهواز هستیم و پسرم برای پیدا کردن کار به تهران آمده بود. دوستش می گفت در یک رستوران در حوالی میدان امام حسین(ع) کار پیدا کرده بود. او قهرمان رزمی کار بود و 16 مدال طلا و نقره و مقام کشوری داشت. پسر من بی آنکه گناهی مرتکب شود به قتل رسیده و قاتل با بی رحمی جانش را گرفته است. جان پسرقهرمان مرا که سالها بود برای بزرگ کردن او زحمت زیادی کشیده بودم و نمی توانم از قصاص قاتل فرزندم گذشت کنم. متهم در جلسه دادگاه گفت: همانطور که گفتم درگیری ما زمانی رخ داد که متوجه شدم مقتول به ما زل زده است و وقتی اعتراض کردم او ناراحت شد و فحاشی کرد. وقتی کارگر رستوران داشت ما را بیرون می کرد با مقتول دست به یقه شدیم و او با مشت ضربه ای به من زد که سرم گیج رفت. به همین دلیل بیرون از رستوران وقتی دوباره با او درگیر شدم با چاقو به او ضربه زدم که به قیمت جانش تمام شد.
پس از پایان جلسه قضات حکم قصاص قاتل را صادر کردند و در دیوان عالی کشور قطعی شد. پس از آنکه حکم مرگ قاتل تایید شد و پرونده در اختیار شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران قرار گرفت شمارش معکوس برای اجرای حکم شروع شد.سرانجام چند روز قبل و پس از گذشت دو سال از ماجرای جنایت، عامل درگیری مرگبار در زندان رجایی شهر پای چوبه دار رفت و با قصاص او، این پرونده جنایی بسته شد.
ارسال نظر