زنان خاورمیانه؛ نگهبانان آتش و روایتگران خاکستر

زنان نه تنها قربانیان اصلی خشونت، آوارگی و بمباران‌ها بوده‌اند، بلکه نقش کلیدی در حفظ انسجام اجتماعی، امدادرسانی، مقاومت غیرمسلحانه و ثبت وقایع ایفا کرده‌اند.

زنان خاورمیانه؛ نگهبانان آتش و روایتگران خاکستر

 

خاورمیانه طی چند دهه اخیر همواره درگیر جنگ، بحران‌های مسلحانه و درگیری‌های داخلی و منطقه‌ای بوده است. این درگیری‌ها از مرزهای ایران و عراق آغاز شد و به سوریه، لبنان، فلسطین، افغانستان، یمن و دیگر مناطق جنگ‌زده این سرزمین گسترده شد. در تمام این عرصه‌ها، زنان نه تنها قربانیان اصلی خشونت، آوارگی و بمباران‌ها بوده‌اند، بلکه نقش کلیدی در حفظ انسجام اجتماعی، امدادرسانی، مقاومت غیرمسلحانه و ثبت وقایع ایفا کرده‌اند. حضور آنان محدود به خانه و خانواده نبوده؛ بسیاری از زنان در خطوط مقدم امداد و دفاع، در بیمارستان‌های صحرایی، مراکز درمانی و بهداشتی، اردوگاه‌های پناهندگان، مدارس موقت و حتی پشت دوربین‌های عکاسی و فیلم‌برداری یا قلم‌های روزنامه‌نگاری، نقش‌آفرینی کرده‌اند. این زنان در شرایطی فعالیت کردند که جانشان در معرض خطر مستقیم قرار داشت. آنان شاهد بمباران شهرها، محاصره اردوگاه‌ها، کشته شدن خانواده و دوستان و از دست رفتن خانه‌ها و منابع معیشتی بودند. برخی از آنان خود زخمی یا جانباز شدند، بسیاری مورد اسارت و شکنجه قرار گرفتند، و گروهی از آنان مجبور به مهاجرت یا زندگی مخفیانه شدند، اما هیچ‌گاه دست از ثبت وقایع و روایت حقیقت برنداشتند. از ثبت خاطرات روزمره مردم در خرمشهر و آبادان ایران گرفته تا ضبط مستندات تصویری مقاومت زنان کرد در کوبانی و شنگال، از روایتگری زنان فلسطینی در غزه و کرانه باختری تا گزارش‌های خبرنگاران و فعالان زن در افغانستان و یمن، همگی نمونه‌هایی از حضور فعال زنان در میدان جنگ هستند. آنان تاریخ جنگ، خشونت، رنج و امید را به گونه‌ای ثبت کرده‌اند که نه تنها نسل‌های آینده بلکه جامعه جهانی بتواند واقعیت‌های جنگ و پیامدهای انسانی آن را درک کند. این گزارش با استفاده از منابع مستند، خاطرات ثبت‌شده و مصاحبه‌های مستند، تلاش دارد نقش زنان را در صحنه‌های مختلف جنگ خاورمیانه به تصویر بکشد؛ زنانی که همزمان شاهد، حافظ و راوی بوده‌اند و نشان داده‌اند که حتی در میان ویرانی و خشونت، اراده انسانی و توان مقاومت می‌تواند استمرار یابد.

ایران؛ زنان در جبهه‌های جنگ ایران و عراق

جنگ ایران و عراق (۱۳۵۹–۱۳۶۷) شرایطی بی‌سابقه برای زنان ایرانی ایجاد کرد و آنان را در موقعیت‌های غیرمنتظره و خطرناک قرار داد. هزاران زن، از نوجوانان تا زنان مسن، در پشت جبهه‌ها، بیمارستان‌های صحرایی، اردوگاه‌های امدادی و حتی در مناطق عملیاتی حضور یافتند. نقش آنان تنها محدود به کمک‌های پزشکی و پرستاری نبود؛ بسیاری مسئول آموزش کودکان و نوجوانان، مراقبت از خانواده‌های آواره، آماده‌سازی غذا و دارو، و حتی انتقال تجهیزات و تدارکات به جبهه‌ها بودند. حضور زنان در چنین نقش‌هایی، نمونه‌ای از مقاومت غیرمسلحانه اما حیاتی در دل جنگ محسوب می‌شود. یکی از نمونه‌های ثبت‌شده، سیده زهرا حسینی است که خاطرات روزانه او در کتاب "دا" منتشر شده است. او در دفترچه‌های کوچک خود، وقایع روزمره شهرهای خرمشهر و آبادان را ثبت کرد؛ از بمباران‌های مداوم گرفته تا لحظاتی که زنان مجبور بودند میان گلوله و آتش، از جان خود و دیگران حفاظت کنند. خاطرات او نه تنها به ثبت تاریخ جنگ کمک کرد، بلکه تصویری واقعی از رنج و مقاومت زنان در شرایط بحرانی ارائه داد. زنان بسیاری در این جنگ، به ویژه در مناطق مرزی و شهرهایی که مورد حمله شیمیایی قرار گرفتند، مانند سردشت و بخش‌هایی از خوزستان، دچار جانبازی و صدمات جسمی شدید شدند. بسیاری از آنان پوست و ریه خود را از دست دادند و سال‌ها با عوارض شیمیایی زندگی کردند. در همین حال، برخی دیگر در اردوگاه‌های اسرای عراقی اسیر شدند و با شکنجه، بازجویی‌های طولانی و محرومیت‌های شدید مواجه شدند. با وجود این، بسیاری از این زنان خاطرات و وقایع زندگی خود را ثبت کردند تا تاریخ جنگ و رنج مردم حفظ شود و آیندگان بدانند که مقاومت در دل ویرانی چگونه امکان‌پذیر بود. در شهرهای ویران‌شده و مناطق جنگ‌زده، زنان مسئولیت دفن جان‌باختگان، مراقبت از کودکان یتیم و پشتیبانی از خانواده‌های از دست‌رفته را بر عهده داشتند. آنان بیمارستان‌های صحرایی را با امکانات محدود مدیریت می‌کردند، دارو و غذا توزیع می‌نمودند و حتی در برخی مواقع، خودشان به عنوان پرستار و امدادگر به خط مقدم می‌رفتند تا مجروحان را به مناطق امن منتقل کنند. این فعالیت‌ها در حالی انجام می‌شد که خطر بمباران هوایی، مین‌های زمینی و حملات توپخانه‌ای همیشه آنها را تهدید می‌کرد. زنان همچنین نقش بسیار مهمی در ثبت تاریخ جنگ داشتند. بسیاری از آنان خاطرات روزانه، مشاهدات مستقیم و روایت‌های شفاهی خود را در دفترچه‌ها، یادداشت‌ها و نامه‌ها ثبت کردند و با وجود محدودیت‌های شدید، این اسناد را مخفی نگه داشتند تا پس از جنگ منتشر شود. این ثبت وقایع، نشان‌دهنده اهمیت حضور زنان در حافظه جمعی ملت ایران و نقشی است که فراتر از مرزهای خانه و خانواده دارد؛ آنان با فعالیت‌های خود بخشی از مقاومت مردمی و تاریخی ایران در طول جنگ را شکل دادند.

عراق؛ زنان در برابر سرکوب و داعش

در عراق، زنان به ویژه در مناطق کردنشین، دو بار با خشونت و جنگ مواجه شدند: ابتدا در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ تحت حکومت صدام حسین و سرکوب حلبچه و سپس در دهه ۲۰۱۰ در نبرد با داعش. در جریان حمله شیمیایی حلبچه، هزاران زن قربانی گاز خردل و سارین شدند. بازماندگان روایت کرده‌اند که چگونه زنان برای نجات کودکان و سالمندان تلاش کردند، خود را در معرض خطر مرگ قرار دادند و بسیاری جان خود را از دست دادند یا دچار جانبازی شدند. ظهور داعش، شرایطی تازه و پیچیده ایجاد کرد. هزاران زن ایزدی و کرد شاهد قتل‌عام خانواده‌ها و اسارت دختران جوان بودند. بسیاری از این زنان پس از فرار از اسارت، با آموزش نظامی به یگان‌های دفاعی پیوستند و علیه داعش جنگیدند. نادیه مراد، یکی از بازماندگان اسارت، با روایت تجربیات خود در سازمان ملل و جهان، صدای زنان خاموش‌شده را به جهانیان رساند و جایزه صلح نوبل دریافت کرد. روایت او سندی زنده از مقاومت و ثبت تاریخ توسط زنان است.

سوریه؛ زنان خبرنگار، امدادگر و مبارز

در جنگ داخلی سوریه، زنان نقشی دوگانه داشتند: هم قربانی جنگ و هم حافظ و راوی وقایع. خبرنگاران زن، امدادگران و پرستاران، در مناطق جنگ‌زده مانند حلب، حمص و دیرالزور فعالیت کردند و صدای مردم خود را به جهان منتقل کردند. در شمال سوریه، یگان‌های مدافع زنان (YPJ)، متشکل از هزاران زن، علیه داعش جنگیدند. زنان این یگان، در نبردهایی مانند کوبانی، جان خود را فدای دفاع از مردم کردند و وقایع را با دوربین و قلم ثبت نمودند. بسیاری از این زنان شکنجه، تهدید یا کشته شدند، اما اطلاعات و تصاویر آنها همچنان به عنوان مدارک مستند مقاومت زنان سوری باقی مانده است. زنان سوری همچنین در اردوگاه‌های پناهندگان فعالیت کرده و مدارس کوچک، مراکز درمانی و رسانه‌های محلی را راه‌اندازی کردند. آنان با محدودیت‌های شدید، مراقبت از کودکان یتیم و ثبت خاطرات مردم را ادامه دادند و به شکل مستند، حقیقت جنگ را به جهانیان نشان دادند.

فلسطین؛ زنان پیشاهنگ اطلاع‌رسانی

در فلسطین، زنان نه تنها در فعالیت‌های امدادی و مقاومت مردمی حضور داشتند، بلکه نقش مهمی در اطلاع‌رسانی و ثبت وقایع داشتند. خبرنگارانی مانند شیرین ابوعاقله، بیش از دو دهه از بمباران‌ها، تخریب خانه‌ها و شرایط مردم گزارش کردند. ابوعاقله در سال ۲۰۲۲ هنگام پوشش خبری هدف گلوله قرار گرفت و جان خود را از دست داد. مرگ او نمادی از خطراتی بود که زنان خبرنگار فلسطینی برای انتقال حقیقت تحمل می‌کنند. در غزه، زنان با کمبود دارو، غذا و برق مواجه هستند و بسیاری خانواده خود را از دست داده‌اند. با وجود این، آنان همچنان در مدارس موقت، مراکز خیریه و کارگاه‌های تولیدی فعالیت می‌کنند و مقاومت خود و جامعه‌شان را حفظ می‌کنند.

افغانستان؛ زنان در میان خشونت و محرومیت

در افغانستان، زنان همواره با جنگ و سرکوب روبه‌رو بوده‌اند. در دوران اشغال شوروی، بسیاری از زنان افغان در اردوگاه‌های مهاجر در پاکستان و ایران فعالیت امدادی و آموزشی داشتند. دوران طالبان، محدودیت شدیدی بر آموزش و فعالیت زنان اعمال کرد، اما زنان شجاعی مانند ملاله یوسف‌زی و معصومه حبیبی با خطر جانی، آموزش دختران را ادامه دادند. خبرنگاران زن افغان نیز بارها تهدید شدند و برخی مجبور به مهاجرت شدند. با این حال، روایت‌های آنان از خشونت‌ها، بمب‌گذاری‌ها و محرومیت‌های زنان، بخش مهمی از حافظه تاریخی افغانستان را شکل داده است.

یمن؛ زنان میان بمباران و فقر

در یمن، جنگ داخلی و تجاوز خارجی، زندگی زنان را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. بمباران مداوم، کمبود دارو و غذا و آوارگی، شرایط سختی ایجاد کرده است. بسیاری از زنان یمنی خانواده‌های خود را از دست داده‌اند، اما همچنان در مراکز امدادی، آموزش و بازسازی جامعه فعالیت می‌کنند. این زنان نه تنها قربانی شرایط هستند، بلکه نقش مهمی در بازسازی امید و زندگی در میان ویرانه‌ها ایفا می‌کنند.

زنان خاورمیانه بیش از هر گروه دیگری با جنگ زیسته‌اند. آنان نه تنها قربانی جنگ بودند، بلکه شاهد، حافظ و راوی تاریخ ملت‌های خود بوده‌اند. حضور فعال آنان در بیمارستان‌ها، خطوط مقدم، اردوگاه‌های پناهندگان، رسانه‌ها و مراکز آموزشی، موجب ثبت وقایع و حفظ حافظه جمعی شده است. در ایران، عراق، سوریه، فلسطین، افغانستان و یمن، زنان شاهد شکنجه، اسارت، مرگ عزیزان و ویرانی خانه‌ها بوده‌اند. با این حال، مقاومت و ثبت تاریخ توسط آنان، صدای خاموش نسل‌های بعد را حفظ کرده و نشان می‌دهد که حتی در میان جنگ، انسانیت و حقیقت می‌تواند زنده بماند. زنان خاورمیانه در میان خاکستر، بذر روایت و حقیقت کاشته‌اند تا روزی که صلح بیاید، جهان بداند چگونه رنج کشیدند، مقاومت کردند و تاریخ را ثبت نمودند.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها