رهبر انقلاب: به غنیسازی ادامه میدهیم / ترامپ: جمهوری اسلامی نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد
به گفته رهبر انقلاب مذاکره با دولت آمریکا هیچ سودی ندارد؛ به غنیسازی ادامه میدهیم.

سخنرانی رهبر انقلاب در تلویزیون بازتاب گستردهای در محافل سیاسی و رسانهای داشت و بار دیگر مرزبندیهای داخلی و خارجی را به وضوح نشان داد.
به گزارش مستقل آنلاین، در این سخنرانی ایشان با لحنی هشدارآمیز گفت: «هدف دشمن جمهوری اسلامی بود، مختل کردن نظام بود که من در یک صحبت دیگری گفتم که اینها حتی برای بعد از جمهوری اسلامی نشسته بودند، نقشه کشیده بودند و فکر کرده بودند. میخواستند فتنههای خیابانی درست کنند، دستهجاتی را راه بیاندازند و ریشه اسلام را در کشور بِکَنند. این هدف دشمن بود. کار را مردم به جایی رساندند که دشمن، آن کسانی که در بیرون مرزها هستند، به عوامل خودشان گفتند بیعرضهها، ما دیگر چه کار میتوانستیم برای شماها بکنیم که نکردیم؟ زمینهها را فراهم کردیم، بمباران کردیم، عدهای را ترور کردیم، کشتیم. چرا کاری نمیکنید؟»
مذاکره با آمریکا بیفایده است
رهبر انقلاب در ادامه تاکید کرد: «مذاکره با آمریکا هیچ کمکی به ما نمیکند و هیچ ضرری از ما دفع نمیکند. ما احتیاج به سلاح [هستهای] نداریم. ما بمب هستهای نداریم و نخواهیم داشت و بنا نداریم که از سلاح هستهای استفاده کنیم اما غنیسازی را داریم. در وضع کنونی مذاکره با دولت آمریکا هیچ سودی برای ما ندارد، هیچ ضرری را هم از ما دفع نخواهد کرد. در اظهارات اهل سیاست، مسئله مذاکره با آمریکا زیاد مطرح میشود نظرات مختلفی هم هست. بعضیها این را مفید میدانند، لازم میدانند، بعضیها مضر میدانند، بعضیها نظرات میانهتری دارند، حرفها مختلف است. من آنچه را که تا حالا در این سالهای متمادی فهمیدم، دیدم، احساس کردم و تجربه کردم را به ملت عزیزمان عرض میکنم: حرف من این است که در حال حاضر با وضعیتی که وجود دارد، حالا ممکن است ۲۰ سال دیگر، ۳۰ سال دیگر وضعیت دیگری وجود داشته باشد با او کاری نداریم، در وضع کنونی مذاکره با دولت آمریکا هیچ کمکی به منافع ملی ما نمیکند، هیچ سودی برای ما ندارد، هیچ ضرری را هم از ما دفع نخواهد کرد. یعنی کاری است بدون سود بدون اینکه برای کشور فایدهای داشته باشد، بدون اینکه ضرری را دفع کند. مطلقاً چنین تأثیری ندارد.»
این سخنان رهبر هم نفی ضمنی مسیر مذاکره با آمریکا را تکرار کرد و هم تأکیدی روشن بر حفظ خط غنیسازی اورانیوم؛ دو موضوعی که به سرعت در محور بحثهای دیپلماتیک و امنیتی قرار گرفتند. سخنرانی رهبر انقلاب بلافاصله به برآوردهای ناظران درباره پیامدهای بینالمللی منتهی شد؛ از یک سو پرسشها درباره توان دفاعی و سمتوسوی بازدارندگی مطرح شد و از سوی دیگر، این سوال پدید آمد که آیا این بیانیه میتواند مانع از فشارهای سیاسی و نظامی خارجی شود یا بالعکس اجماع علیه تهران را تشدید خواهد کرد.
ایران هرگز به سلاح هستهای نمیرسد
در سمت دیگر دونالد ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل، با زبانی متفاوت اما هشداردهنده، گفت که جمهوری اسلامی «هرگز نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد.» ترامپ، که بار دیگر نام او در صدر خبرها قرار گرفت، اذعان کرد که پس از روی کار آمدن نامهای به رهبر جمهوری اسلامی فرستاده و پیشنهاد همکاری برای تعلیق برنامه هستهای ارائه داده است؛ پیشنهادی که به گفته او با پاسخ منفی تهران مواجه شد و شروع جنگ ۱۲ روزه و شهید شدن تعدادی از فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی را در پی داشت. ترامپ در سخنرانی خود تصریح کرد: «بسیاری از فرماندهان نظامی ایران دیگر در میان ما نیستند».
او همچنین به ادعای سنگینی اشاره کرد و گفت که «در عملیاتی به نام چکش نیمهشب هفت بمبافکن بی۲ آمریکا ۱۴ بمب ۳۰ هزار پوندی بر تاسیسات هستهای ایران انداختند و آنها را به طور کامل نابود کردند.»
از منظر راهبردی اظهارات ترامپ فضایی ساخته که احتمال حمله مجدد اسرائیل به ایران و تشدید جنگ ایران و اسرائیل را برجسته میکند. ناظران میگویند اگر فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی افزون شود و روند مذاکرات با اروپا و با واسطهها —از جمله مذاکره با اروپا و حضور دیپلماتهایی مانند کایا کالاس— نتیجهمحور نشود، احتمال تقابل نظامی افزایش خواهد یافت.
غنیسازی اورانیوم ادامه دارد؛ حمله مجدد اسرائیل به ایران محتمل است؟
در همین چارچوب پافشاری تهران بر غنیسازی اورانیوم و تکرار این خط قرمز، میتواند هم به عنوان عاملی بازدارنده عمل کند و هم بهانهای برای واشنگتن و تلآویو جهت تشدید فشارها یا حتی اقدام نظامی قلمداد شود.
تحلیلگران امنیتی هشدار میدهند که ترکیب تحریمها، فشارهای بینالمللی و اظهارات تند داخلی ممکن است چرخهای از اقدامات تلافیجویانه را تسریع کند.
در این سناریو سخن از حمله مجدد اسرائیل به ایران مطرح میشود و بیم آن میرود که یک برخورد محدود به سرعت به گسترش دامنه تبدیل شود؛ بدین ترتیب چشمانداز جنگ ایران و اسرائیل که تا پیش از این بیشتر در سطح هشدار و تهدید باقی مانده بود به یک خطر عملی نزدیکتر میگردد.
در پایان، وضعیت کنونی نشان میدهد که هر دو مسیر —دیپلماسی و آمادهباش نظامی— همزمان دنبال میشوند: از یک سو تلاشها برای مذاکره با اروپا و گفتوگوهای پشتپرده ادامه دارد و از سوی دیگر، زمزمههای تقویت بازدارندگی و ابزارهای نظامی شنیده میشود.
اگر مذاکرات ثمربخش نباشند و فشارها تشدید گردد، احتمال حمله مجدد اسرائیل به ایران بهعنوان یکی از سناریوهای محتمل در افق امنیتی منطقه میدرخشد و ریسک ورود به فاز عملیاتی جنگ مجدد ایران و اسرائیل را افزایش میدهد.
ارسال نظر