چالش‌های کنکور

چالش‌های کنکور

رضا قاسم‌پور
فعال فرهنگی

یادش بخیر! دوره راهنمایی از خوانش رمان‌ شهیر "دون‌کیشوت" مست و مسرو بودم و با اینکه در دبیرستان رشته‌ ریاضی می‌خواندم ولی کتاب وزین "نگاهی به تاریخ‌‌ جهان" جواهر لعل نهرو را اول دبیرستان قورت داده بودم. نسل ما در کنار کار، مطالعه آزاد، فوتبال، پرداختن به انواع بازی‌های سنتی و البته سرکشی به‌ اقوام، دلجویی از دوستان و کمک به پدر و مادر با تولید رضایتمندی روحی روانی در پوست خود نمی‌گنجیدیم. در یک کلام تجربه ناب زندگی به مفهوم تام و تمامش را با تمام کاستی‌ها، نداری‌ها و تحمل حواشی روحی‌ روانی‌ جنگِ تحمیلی را تجربه کردیم این وضعیت عمومی و شرح حال اکثر دانش‌آموزان دهه شصتی است.

دانش‌آموزان امروز (به ویژه کنکوری‌ها) زندگی را برای خود جهنم کرده‌اند. خانواده‌های کمال‌گرا مصرند که زندگی نزیسته خود را بار بچه‌هایشان نمایند. تربیت دانش‌آموزان منزوی، مدعی، تک‌بعدی از سوی خانواده‌ها و دستگاه تعلیم و تربیت طبقاتی به واقع فدا کردن جنبه‌های مختلف و زیرپا گذاشتن منزلت و کرامت انسانی است.

حال خوب و کیک موفقیت

شادمانی محصول رابطه صحیح با جهان‌ هستی است و زندگی بال و پری دارد به شعاع مرگ و نیستی.
البته شادمانی و رضایت‌مندی از زندگی ساختنی است نه یافتنی.
شهرت، ثروت، قدرت و زیبایی نیز چارستون اصلی آرزوهای بشری است.
روانشناسان معتقدند که حدود ۶۰ درصد کیک موفقیت و‌ راز و رمز خوشبختی را خانواده خوب، رفیق شفیق و بضاعت مالی مناسب و در یک کلام حال‌خوب تشکیل می‌دهد.
یکی از مولفه‌های مهم زندگی، شغل مناسب و متناسب با روحیات و علایق مخاطب می‌باشد.
از طرفی منابع و فرصت‌های شغلی در جهان سیر نزولی دارند لذا برای کسب منابع بیشتر تلاش مضاعف و ورود به عرصه رقابت‌های تنش‌زا ناگزیر و بعضا گریز ناپذیر است.

مهارت‌های مغفول در کنکور سراسری

به هر حال اسب چموش کنکور و مافیای اختاپوسی آن همچنان در تاخت و تازی بی‌امان بوده و بعید می‌دانم مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش مبنی بر حذف کنکور در سال‌های آتی عملی شده و زورشان بر سمبه پر زور مافیای کنکور فائق آید.

از عوارض منفی کنکور می‌توان به سیر قهقرایی محتوای برخی از دروس اصلی و به حاشیه رفتن آن‌ها اشاره نمود.

انتخاب رشته و هدایت تحصیلی:

اصولا تحصیلات متوسطه و دانشگاهی کمک چندانی به شغل‌یابی فارغ‌التحصیلان نمی‌کند. لذا بسیاری از فارغ‌التحصیلان ما عموما نیازمند بازآموزی برای ورود به بازار کسب و کارند. البته نباید از نقش انتخاب رشته احساسی و همچنین هدایت تحصیلی‌های هیجانی صرف نظر نمود. هدایت بی‌حساب و کتاب دانش‌آموزان به رشته تجربی و در محاق بردن هنرستان‌های فنی و حرفه‌ای و کاردانش خیانت به نسل آتی است.

 مهارت‌آموزی یا مدرک‌گرایی؟!

مهارت ارتباطات موثر را بیاموز. ۵۰% موفقیت به ارتباطات موثر، قانع و همراه کردن دیگران و تاثیرگذاری روی آنان است. باید بلد باشی خوب حرف بزنی، خوب ارائه کنی، خوب گزارش بنویسی و خوب متقاعد کنی. مذاکره و ارائه موثر را خوب یاد بگیر.
مدرک مهم است، اما اکنون زمان مهارت است. آن زمان که ما درس می‌خواندیم تعداد مدرک‌دارها کم بود. پس هر کسی ارشد و دکترا داشت مزیت داشت. در زمان شما دیگر مدرک از مد می‌افتد کسانی باقی خواهند ماند که مهارت داشته باشند.

مخلص کلام آن که:

فلسفه کنکور فعلی تسلیح دانش‌آموز به مهارت تست‌زنی در حداقل زمان است و دیگر هیچ. در حالی که اقتضائات بازار کار و همچنین الزامات آموزش در دانشگاه ارتباط معنادار و ملموسی با مهارت تست‌زنی ندارد.
متأسفانه حتی خیلی از دانش‌آموزان موفق در کنکور فعلی توانایی نوشتن یک نامه اداری منسجم، ساختارمند و موجز را ندارند و پس از ورد به دانشگاه و بازار کار در ارتباط‌گیری، مهارت‌های مشارکت جویانه، نوشتاری، مسئولیت‌پذیری، تعهد کاری و... عاجز و کم فروغ‌اند.

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها