زورمان را به التماس دادیم!
عراقچی گفت مکانیسم ماشه شرایط را سخت تر خواهد کرد، وی ادامه داد نباید آن را دست کم گرفت. او به این نکته هم اشاره کرد که آمادگی کامل دارد با طرفهای آمریکایی و اروپایی بر سر بسیاری از مسائل و حل آن گفتوگو کند.

باید در ۴۸ ساعت آینده، منتظر اخبار مهمی باشیم
اسفندیار عبداللهی/ روزنامه نگار
هیچکس نمیداند چه میشود، تا جایی که آدم احساس میکند حتی مسئولان اجرایی و سیاست خارجی هم نمیدانند قرار است چه شود.
چند لحظه چشمانم را بستم داشتم به پرسش یکی از بینندگان که در برنامه زندهی یوتیوب از من پرسیده بود، فکر میکردم. بیننده ثابت برنامههای من ضمن آن، تاکید کرد که لطفا به نحوی طی ۲۴ ساعت آینده پاسخ پرسشش را منتشر کنم.
به همین دلیل بود که چند لحظه چشمانم را بستم و نفس عمیقی کشیدم.
با خود گفتم واقعا چه خواهد شد و چرا اینجوری شد؟ نتایج توافقات آقای عراقچی با رافائل گروسی در قاهره چه شد، چرا نشانهای از اجرایی شدن آن نیست؟ در همین حال به یاد روزهای اولی افتادم که دونالد ترامپ برای دومین بار رییس جمهور آمریکا شده بود. در گرماگرم از لحظه پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، تا دو روز مانده به حمله تمام عیار اسرائیل به ایران، برنامه اصلی و اولویت دار ترامپ در نشستهای روزانه خبری، جمهوری اسلامی، برنامه هستهای، تحریمها و آینده روابط ایران و آمریکا بود.
لحن ترامپ در آن دوره، اصرار همراه با علاقه و امید برای آینده این روابط بود. لحن و گفتار و رفتاری که گویا کلا ناپدید و دیگر هرگز تکرار نشد.
ترامپ در دور اول ریاست جمهوری، یعنی یکسال و اندی پس از نهایی شدن و اجرایی شدن برجام نیز یک چنین استراتژی انتخاب کرده بود. او (که شکی در نامتعادل بودنش نیست) حدود ۹ ماه یعنی ۳تا سه ماه، برجام را لغو نکرد، چون تصمیم گرفته بود، مستقلاً با ایران به یک توافق اختصاصی با ایران، فارغ از تفاوت محتوایی با برجام برسد. ظاهرا ترامپ همان دوره هم فقط میخواست امضای خاص خودش پای توافق با ایران باشد، حتی اگر همان برجام تغییر نام یافته باشد.
اما نشد که بشود. آن دوره او برجام را پاره کرد ولی طرف ایرانی سفت چسبید به عهدنامه برجام و آن را نه رها کرد و نه در آتش انداخت. در این دوره نیز تاریخ برای ترامپ در مواجهه با جمهوری اسلامی تکرار شد.
اکنون بی محلی اروپا و آمریکا به موضوع مذاکره با ایران ریشه در آن تجارب دارد. آنها دندانهای ما را شمارش کرده اند و امروز نه نیازی به تعجیل در مذاکرات دارند و نه نیازی به جنگ.
برداشت من این است که جنگ اسرائیل علیه ایران نیز تکرار نخواهد شد.
حتما این پرسش از اذهان میگذرد؛ پس چه خواهد شد؟ به نظر می رسد طرفهای عبری-غربی ما متوجه شرایط بغرنج اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ما شده اند و میدانند با فعال شدن مکانیسم ماشه، اوضاع ایران از جمیع جهات بدتر خواهد شد.
آنها بر این تحلیل هستند که با اضافه شدن تحریمها و قطعنامههای شورای امنیت (تحریمها و ممنوعیتهای ماشهای) به موارد جاری، فشار به حدی خواهد شد که بدون نیاز به شلیک حتی یک فشنگ، ایرانیان شرایط را خواهند پذیرفت.
این نتیجه را از اکنون میتوان در آخرین مواضع عباس عراقچی دید و شنید. عراقچی یک پیشنهاد تکراری اما مهم داد و آن اینکه ایران آمادگی دارد تا ۲هزار میلیارد دلار زمینه سرمایهگذاری برای غربیها ایجاد کند. روز یکشنبه نیز با وجود شیطنت خبرنگار صدا و سیما مبنی بر اینکه مکانیسم ماشه کم اهمیت و در اقتصاد و معیشت ما بی تاثیر است، عراقچی گفت مکانیسم ماشه شرایط را سخت تر خواهد کرد، وی ادامه داد نباید آن را دست کم گرفت. او به این نکته هم اشاره کرد که آمادگی کامل دارد با طرفهای آمریکایی و اروپایی بر سر بسیاری از مسائل و حل آن گفتوگو کند.
به باور اینجانب امروز و در این ساعات جمهوری اسلامی -که تمام زور خود را برای مقاومت دربرابر آمریکا زده است- در باغ سبز را به دشمنان اصلی خود نشان خواهد داد و بعید نیست در ۴۸ ساعت آینده اخبار مهم و بدیع بشنویم.
ارسال نظر