موازنه قوا میان ایران و اسرائیل چه زمانی برقرار می شود؟
اگر ایران دچار اشتباه محاسباتی شود و یا عوامل نفوذی این اشتباه محاسباتی را به سیستم بقبولانند، ورود ایران به فاز برقراری موازنه قوا از طریق تهدید موشکی در واقع همان خواسته اسرائیل است. در آن صورت زمان به نفع اسرائیل است که می تواند با «امنیتی سازی» از برنامه موشکی ایران حمله به تاسیسات موشکی را توجیه کند. همان اتفاقی که در حمله اسرائیل به برنامه هسته ای ایران رخ داد و شاهد آن بودیم که نه تنها کشورها بلکه آژانس بین المللی انرژی اتمی هم حمله را محکوم نکرد.
ایران تاکنون برنامه موشکی بین قاره ای نداشته است
داوود حشمتی در امتداد نوشت:
درحالی که اسرائیل برای حمله مجدد با (یا بدون) آمریکا به تاسیسات موشکی ایران زمینه سازی می کند چه روندی می تواند این تصمیم را مختل کند؟
با حمله اسراییل به غزه و اتفاقات پس از هفت اکتبر که در نهایت منجر به ترور سیدحسن نصرالله، رهبران حماس و حزب الله، اسماعیل هنیه، حمله پیجرها، حذف اسد از قدرت در سوریه و در نهایت جنگ مستقیم ایران و اسرائیل شد، شاهد برهم خوردن موازنه قوا میان اسرائیل و ایران بودیم و همچنان این وضعیت ادامه دارد. بخشی از اپوزیسیون برانداز خارج نشین که یکبار آرزوهایش برباد رفت همچنان در رویای حمله دوباره اسرائیل و آمریکا به تهران و تقدیم قدرت به آنها شب و روز می گذرانند. در اسرائیل نتانیاهو فکر می کند فرصت حضور ترامپ در قدرت بهترین شرایط برای تغییراساسی این موازنه قواست. به نحوی که ایران دیگر هیچ وقت تهدیدی برای اسرائیل به حساب نیاید.
راه حل منطقی و کم هزینه همان پیشنهاد اخیر ظریف در فارین افرز است که طی آن «ایران می تواند بپذیرد که به آمریکا یا متحدان آن حمله نخواهد کرد و در مقابل، تعهد مشابه دریافت کند.» اما فرض این است که این پیشنهاد مانند باقی پیشنهادات رد میشود. حالا سوال این است: آیا میان ایران و اسرائیل موازنه قوا می تواند بار دیگر باز گردد؟ در این میان زمان به نفع کدام طرف است؟
گزارش اخیر جروزالم پست که زمینه سازی برای سفر نتانیاهو به واشنگتن و تحت فشار قرار دادن برنامه موشکی ایران است، حاوی اطلاعات مهمی در خصوص حملات ایران به اسرائیل است. در گزارش دیگری از یورونیوز ادعا شده است که «بر اساس دادهها در جریان درگیری اخیر، سامانههای دفاع هوایی «پیکان ۲ و ۳» ارتش اسرائیل حدود ۸۶ درصد از موشکهای بالستیک ایران را رهگیری کردند. از مجموع حدود ۵۵۰ موشک شلیکشده، تنها ۳۶ موشک از سامانههای دفاعی عبور کرد»
در این تحلیل، این پرسش مطرح میشود که «اگر ایران بهجای ۵۵۰ موشک، ۵ هزار و ۵۰۰ موشک شلیک کند و ۳۶۰ موشک به اهداف برسد، پیامدهای انسانی و زیرساختی آن تا چه اندازه میتواند گستردهتر باشد.» آیا این آمارها و شبیه سازی ها اغراق آمیز است و تنها زمینه سازی برای حمله دوباره اسرائیل به ایران که طی آن برنامه موشکی ایران هم به وضعیت برنامه هسته ای در بیاید؟
آنچه شاهد هستیم تکرار این گزاره است که برنامه موشکی ایران نه تنها تهدید کننده اسرائیل بلکه تهدید کننده آمریکاست. این درحالی است که ایران تاکنون برنامه موشکی بین قاره ای نداشته است. این مساله را در اظهارات اخیر نتانیاهو و لیندزی گراهام، سناتور آمریکایی در گفتوگو با روزنامه «جروزالمپست» می توان به صراحت مشاهده کرد.
آیا ایران می تواند آن مقدار موشک تولید کند که در یک فقره 5هزار و 500 موشک برای شلیک داشته باشد؟ در صورت تولید، آیا میتواند آنها را به صورت همزمان شلیک کند؟
پاسخ به این سوالات اطلاعاتی نیاز دارد که در دسترس هیچ کدام از ما شهروندان نیست. اما حتما تصمیم گیران می توانند ارزیابی کنند و طبق این ارزیابی وارد فاز موازنه قوا در حوزه موشکی شوند.
در صورتی که با درصد بالا ایران توان رسیدن به تعداد بالای موشک ها در مدت زمان کم را داشته باشد و همچنین قادر باشد موشک ها را در حجمی وسیع در یک لحظه شلیک کند، می تواند تا حد زیادی این موانه قوا را برقرار کنند. در این وضعیت زمان به نفع ایران خواهد بود.
اما اگر ایران دچار اشتباه محاسباتی شود و یا عوامل نفوذی این اشتباه محاسباتی را به سیستم بقبولانند، ورود ایران به فاز برقراری موازنه قوا از طریق تهدید موشکی در واقع همان خواسته اسرائیل است. در آن صورت زمان به نفع اسرائیل است که می تواند با «امنیتی سازی» از برنامه موشکی ایران حمله به تاسیسات موشکی را توجیه کند. همان اتفاقی که در حمله اسرائیل به برنامه هسته ای ایران رخ داد و شاهد آن بودیم که نه تنها کشورها بلکه آژانس بین المللی انرژی اتمی هم حمله را محکوم نکرد.
این میان بیش از همه باید چشم به تندروهای داخلی دوخت. همانها که گاهی با نفهمی تعریف و تمجیدهای اغراق آمیز و عامدانه اسرائیل را بازنشر می کنند. این دسته اگر عامل نباشند حتما فهم درستی از امنیت ملی ندارند.
ارسال نظر