این همه آدم برای چه هول و ولا دارند که به مجلس بیایند و وزیر و مسئول بشوند؟

هر کس می‌تواند باید فرار کند؛ مگر اینکه تکلیف شرعی شود و برای او متعین شود؛ در این صورت بر او واجب است که مسئولیت را بپذیرد. من تعجب می‌کنم که این همه آدم، هول و ولا دارند که به مجلس بیایند و وزیر و مسئول بشوند.

این همه آدم برای چه هول و ولا دارند که به مجلس بیایند و وزیر و مسئول بشوند؟

جماران: باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در برنامه «حضور» گفت: سال آینده، دو انتخابات مهم داریم. یکی انتخابات خبرگان و دیگری مجلس. متأسفانه یک عده از ما در ساحت سیاست که کار می‌کنیم، رقبای خودمان را به رسمیت نمی‌شناسیم. بالاخره در انتخابات باید رقیب داشته باشیم. این رقیب هم یعنی حتماً فکر ما را قبول ندارد! اگر قرار باشد ما یک رقیب خودی برای خودمان درست کنیم که این رقابت نمی‌شود. اینکه من دوست دارم نماینده مجلس بشوم و اطرافیان و رقبایم را صاف کنم یا به آنها اتهام و برچسب بزنم که درست نیست. فضای انتخابات باید باز باشد؛ یعنی بازتر شود.

همزمان با چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، برخی چهره‌های اثرگذار نظام اسلامی و بازیگران عرصه سیاست در حسینیه جماران، میهمان برنامه «حضور» هستند تا به میزبانی «محمدحسین رنجبران» به واکاوی اندیشه‌های امام روح‌الله در حوزه‌های مختلف بپردازند. در برنامه اول از مجموعه «حضور» درباره قاطعیت حضرت امام خمینی (ره) با «محمدرضا باهنر» صحبت به میان آمده است.

نمایندگی هفت دوره مجلس شورای اسلامی و عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام در کارنامه باهنر به چشم می‌خورد. علاوه بر این، وی برادر شهید محمدجواد باهنر، یکی از افراد تأثیرگذار و از شهدای انقلاب اسلامی است. وی از گذشته و حال انقلاب، گفتنی‌های زیادی دارد. برخی‌ها معتقدند نظرات او درباره آینده نظام و کشور، مورد توجه واقع می‌شود.

 

قبل از مسئولیت‌پذیرفتن ببینم اصلا توانایی انجام آن را داریم؟

باهنر در این گفتگو با نقد میزان التزام عملی بازیگران عرصه سیاسی کشور به سیرت و منش سیاسی حضرت امام (ره) بیان داشت: جمله‌ای از حضرت امام (ره) داریم که فرمودند «اگر به من خدمتگزار بگویید، بهتر از آن است که رهبر بگویید». باید در این غور کنیم تا بفهمیم حضرت امام چه می‌گوید. این یعنی وقتی چند میلیون رأی می‌گیریم، تصور نکنیم که رئیس و ارباب مردم شده‌ایم. خاطرمان باشد که امام (ره) گفتند ما خدمتگزار مردم شده‌ایم.

وی ادامه داد: قبل از انتخابات مجلس یازدهم، حضرت آقا در یکی از بیاناتشان یک جمله خیلی تکان‌ دهنده‌ای داشتند. ایشان فرمودند مسئولیت گرفتن در جمهوری اسلامی وبال گردن است ـ مضمون صحبت را بیان می‌کنمـ هر کس می‌تواند باید فرار کند؛ مگر اینکه تکلیف شرعی شود و برای او متعین شود؛ در این صورت بر او واجب است که مسئولیت را بپذیرد. من تعجب می‌کنم که این همه آدم، هول و ولا دارند که به مجلس بیایند و وزیر و مسئول بشوند.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره چرایی فاصله گرفتن مسئولان از دیدگاه‌ها و خط مشی امام روح‌الله گفت: هر کسی ممکن است بتواند به دیگران حق و ناحق بگوید اما به وجدان خودش نمی‌تواند. واقعا به وجدان خودمان برگردیم ببینیم ما که این مسئولیت را پذیرفته‌ایم، توانمندی و علم و تخصص آن را داریم و می‌توانیم آن را به درستی انجام دهیم یا نه. البته تأکید می‌کنم که منظور من فرار از مسئولیت نیست.

 

اغتشاشات تمام شد؛ اعتراضات مردم فراموش نشود

باهنر با اشاره به وقایع اخیر کشور، با بیان اینکه بعد از فروکش کردن اغتشاشات، نباید گله‌ها و اعتراضات مردم را فراموش کنیم، اظهار داشت: این اغتشاشات هم ظاهراً دارد تمام می‌شود اما یکی از بی‌هنری‌های ما این است که وقتی اغتشاش ساکت می‌شود، فکر می‌کنیم مسئله حل شده است در حالی که مسئله حل نشده، مسئله موقتاً تمام شده است. باید ببینیم آن نارضایتی‌هایی که در داخل کشور هست، چیست که باعث این حرف‌ها و این اعتراضات شده است.

وی تصریح کرد: حوادثی که این روزها شاهدش بودیم، از آن بدترش را بعد از انقلاب دیده‌ایم و کم هم نبوده؛ اوایل انقلاب که تازه به تهران آمده‌ و در دفتر حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه مشغول بودیم، گاهی اوقات ۲۰ ـ ۳۰ روز من از دفتر حزب نمی‌توانستم به خانه بروم. برای اینکه می‌گفتند بیرون بروی تو را می‌زنند! امنیت جانی نداشتیم. یعنی همه را می‌زدند. این منافقینی که ۱۷ ـ ۱۸ هزار شهید از ما گرفتند، قدرتمند بودند و همه جا نفوذ داشتند. در دوران حوادث هفت تیر و هشت شهریور و شهدای محراب و این اتفاقات بود.

این نماینده سابق مجلس بیان داشت: در سال‌های ۸۷، ۸۸، ۹۶ و سال ۹۸ هم مشابه این مسائل را داشتیم. من قبول دارم این اتفاقی که یک‌دفعه افتاد، هم از نظر سطح وسیع‌تر بود و هم از نظر عمق، عمیق‌تر و هم مدتش طولانی‌تر بود. به تعبیر مقام معظم رهبری، اینها در گذشته هربار از یک واژه استفاده می‌کردند؛ یا حمله نظامی بود یا محاصره اقتصادی و یا جنگ رسانه‌ای؛ اما این دفعه یک جنگ ترکیبی علیه ما شروع کردند و همه هم متحد شدند؛ یعنی ما شاهد بسیج حکومت‌های اروپایی و آمریکا و صهیونیسم، رسانه‌های بین‌المللی و حتی بعضی از مجامع بین‌المللی، بعضی از ایرانی‌های خارج از کشور و برخی سلبریتی‌ها بودیم.

 

فوت مهسا امینی دلیل اصلی وقایع اخیر نبود

وی با بیان اینکه فوت مهسا امینی دلیل اصلی وقایع اخیر نبود، خاطرنشان کرد: این تنها یک جرقه بود. برخی نارضایتی‌ها و ناکارآمدی‌هایی در ساحت اقتصاد، سیاست و حتی فرهنگ و دیپلماسی در داخل کشور وجود دارد؛ این اشکالات را ما باید کشف و درک کنیم و آنها را بفهمیم و حل کنیم.

باهنر تصریح کرد: حتی آنهایی که در راهپیمایی‌هایی به نفع نظام شرکت می‌کنند، در ۱۳آبان و نماز جمعه، اگر پای درد و دل اینها بنشینیم گلایه‌هایی دارند؛ گلایه از رئیس جمهور، از نماینده مجلس، از من، از آقای امام جمعه گلایه دارند.

 

ایجاد تریبون برای اعتراضات قانونی مردم

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با طرح سه پیشنهاد برای حل مسائل کنونی کشور اظهار داشت: برای اینکه از این مسائل به راحتی عبور نکنیم و تدبیری برای حل آنها داشته باشیم، من ۳ پیشنهاد میان مدت و کوتاه مدت و دراز مدت دارم. پیشنهاد کوتاه مدت من این است که ما واقعاً برای اعتراضات قانونی مردم باید یک تربیون درست کنیم. یک تریبون رسمی و قانونی. این حرف خیلی هم زده شده اخیراً و الحمدالله، هم رئیس جمهور گفتند و هم رئیس قوه قضائیه وعده دادند و هم مجلس وعده داده که ما باید یک تریبون اعتراض قانونی و رسمی در کشور داشته باشیم.

 

نباید راه گفت و گو را بست

نماینده سابق مردم در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه اعتراض کردن حتی به مسائل قانونی اشکال ندارد، آنچه اشکال دارد قانون شکنی است؛ خاطرنشان کرد: اول انقلاب در همین نظام جمهوری اسلامی در زمان حیات حضرت امام (ره)، شهید مظلوم حضرت آیت‌الله بهشتی رئیس شورای انقلاب بود، رئیس قوه قضائیه هم بود؛ در صدا و سیمای ایران می‌نشست و مناظره می‌کرد. با چه کسانی؟ با دبیر حزب کمونیست یا توده‌ای‌ها. سر چپ و راست و انقلاب و ولایت فقیه و اینها بحث نمی‌کردند؛ سرخدا بحث می‌کردند. یکی می‌گفت خدا هست، یکی می‌گفت خدا نیست! قشنگ هم مناظره می‌کردند و بعد از مناظره هم هیچکس نمی‌رفت آن آقایی که می‌گفت خدا نیست را بازداشت کند! گفتگو می‌شد و حرف زده می‌شد. علمای اسلام و شیعه افتخارش این است که اهل فلسفه و اهل منطق و استدلال است و با استدلال، فقه شیعه را جلو برده است. ما که نباید از حرف زدن با مردم یا مخالفین وحشت داشته باشیم یا در را ببندیم یا راه صحبت را تنگ کنیم.

وی ادامه داد: اگر کسی بخواهد قانون اساسی را اصلاح کند، بگوید ما مجلس نمی‌خواهیم، این قابل قبول نیست؛ چون مجلس نماد جمهوریت نظام است یا مثلاً ریاست جمهوری انتخاباتی نباشد؛ این هم نمی‌شود اما می‌تواند بگوید به‌جای یک مجلس، دو مجلس داشته باشیم؛ یا به‌جای اینکه مجلس ۴ ساله باشد، ۶ ساله باشد. اینها اشکال ندارد. یا عوض اینکه نظام ریاستی باشد، پارلمانی باشد. بعضی از اصول و ساختارهای نظام جمهوری اسلامی باید اصلاح و تجدیدنظر بشود. من از این به «جمهوری دوم» تعبیر می‌کنم.

باهنر تأکید کرد: من معتقد هستم با یک مجلس نمی‌توانیم مملکت را اداره کنیم. باید حتماً دو مجلس داشته باشیم. چون مجلس فعلی، متشکل از افرادی است که خواستگاهشان یا منطقه است، یا قومیت و یا صنف‌شان. خواستگاه ملی ندارند و به همین دلیل است که خیلی از منافع ملی مردم، معمولاً قربانی منافع منطقه‌ای می‌شود. در صورتی می‌شود از این وابستگی قومیتی بهترین استفاده را کرد.

 

مجلس جای رقابت نیست؛ باید همکاری کرد

وی با بیان اینکه ۹۰ درصد تصمیمات مجلس، غیرسیاسی است، گفت: اصلاً ضرورت ندارد نمایندگان در مجلس رقابت کنند. در مجلس باید با جناح رقیب همکاری کرد تا یک کاری راه بیفتد. ولی متاسفانه نمایندگانی که وارد مجلس می‌شوند از همان اول فکر می‌کنند همه تصمیمات باید سیاسی باشد. به بودجه هم که می‌خواهند رأی بدهند، نگاه می‌کنند که دولت دست چه کسی است؛ دولت خودی هست یا غیر خودی!. در صورتی که بینی و بین‌الله آن‌ موقع که ما بودجه را تقسیم می‌کردیم اصلاً نگاه نمی‌کردیم ببینیم دولت کی هست؛ ما نگاه می‌کردیم مملکت چه می‌خواهد، نظام چه می‌خواهد. سه قوه باید با هم مملکت را اداره کنند. ما متأسفانه رقابت‌های غلطی داریم.

 

تفاوت مجلس انقلابی و غیرانقلابی

این نماینده سابق مردم در مجلس شورای اسلامی با اشاره به خاطره‌ای اظهار داشت: هفت تیر سال ۱۳۶۰ تعدادی از وزرا، نماینده‌های مجلس، مسئول قوه قضائیه و مقامات بزرگ کشور شهید شدند و تعدادی هم جانباز شدند. خب یکی از اهداف این بود که نظام جمهوری اسلامی سرنگون شود. روز بعد از حادثه که مجلس جلسه علنی داشت، تعداد از جانبازان حادثه هفت تیر را با برانکارد به مجلس آوردند. برای اینکه مجلس یک روز هم از اکثریت نیفتد و نتوانند بگویند امروز مجلس به خاطر ترور دیشب، تعطیل شد. کار سنبلیکی بود.

وی افزود: از طرف دیگر مجلسی هم داشتیم مانند مجلس ششم که یک عده‌ای گفتند اعتصاب می‌کنیم و جالب است که تنها هم نبودند؛ تعدادی از معاونان وزرا با برخی ائمه جمعه نامه نوشتند که در یک شب همه با هم استعفا می‌دهیم تا نظام را زمین بزنیم. این دیدگاه، دیگر دیدگاه مردمسالاری دینی نیست. اینها را نمی‌توان پسندید.

 

برخی‌ها وقتی به قدرت می‌رسند رقبای خود را به رسمیت نمی‌شناسند

باهنر با بیان اینکه نام این اقدام رقابت و مقابله کردن با نظام جمهوری اسلامی است، تصریح کرد: رقابت سیاسی یک محدوده و مشخصه‌ای دارد. هیچ حکومتی امروز در دنیا وجود ندارد که به مردمش اجازه دهد با اصل حکومت رقابت بکنند. اما اینکه فرض کنیم چون باهنر می‌خواهد رأی بیاورد، رقبایش را حذف کنیم، این خیانت و ظلم به انقلاب است. یکی از مشکلات ما این است که آنهایی که به قدرت می‌رسند رقبای خودشان را به رسمیت نمی‌شناسند؛ چپ و راست هم فرق هم نمی‌کند. طرف موقعی که به قدرت رسید، دیگر می‌خواهد سر رقیب‌ها را زیر آب کند. در صورتی که بعد انتخابات باید رفاقت کنیم؛ باید همکاری و همدلی و همراهی باشد برای پیشرفت مملکت اما متأسفانه رویکردهای ما رویکردهای اشتباهی است. باید رقبای‌مان را به رسمیت بشناسیم. اگر هم می‌خواهیم بر رقیب‌مان پیروز شویم باید جوانمردانه باشد.

 

ماجرای تذکر باهنر به میرحسین موسوی در صحن مجلس

وی با ذکر خاطره‌ای از سخنرانی در روز تحلیف ریاست جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای اظهار داشت: آن موقع سخنرانی‌ها با قرعه معلوم می‌شد و روز سخنرانیِ من اتفاقاً به روز تحلیف ریاست جمهوری افتاده بود. روز تحلیف، معمولا رئیس جمهور در مجلس سخنرانی می‌کند و مجلس سخنرانی قبل از دستور ندارد. به همین دلیل دو روز قبل از مراسم، آقای هاشمی پیام فرستادند که پس فردا تحلیف داریم و نوبت تو هم هست که باید سخنرانی کنی؛ ولی سخنرانی نکن؛ بگذار دو روز بعدش. من هم که جوان و سرتق بودم؛ گفتم الا و لابد من باید همان روز سخنرانی کنم وگرنه تذکر آیین‌نامه‌ای می‌دهم.

باهنر خاطرنشان کرد: آخر بندگان خدا تسلیم شدند و صبح وقتی آقای هاشمی زنگ آغاز کار مجلس را زد، آقای منشی اعلام کرد که اول قرائت کلام الله مجید، دوم سخنرانی آقای مهندس باهنر و سوم مراسم تحلیف. همه تعجب کردند که یعنی چه؟ سخنرانی باهنر؟ همه آمده بودند. بالاخره ما سخنرانی را شروع کردیم و یک فراز خطاب به آقای مهندس موسوی داشتم به او گفتم آقای موسوی! تو نخست وزیر امام هستی؛ امام تو را نخست وزیر نگه داشته؛ آقای خامنه‌ای نمی‌خواست تو را معرفی کند. کاری کن که در دوره دوم نخست وزیری، آبروی امام و انقلاب و نظام را حفظ کنی. باید وحدت داشته باشی. مهندس موسوی هم نشسته بود.

 

آقای باهنر! من جزو احسنتی‌ها بودم

وی ادامه داد: همه سران مملکت هم بودند و گوش می‌دادند. ما هم از این موقعیت سوءاستفاده کردیم و صحبت من که تمام شد، همه گفتند احسنت احسنت. بعد همه احسنت‌ها که تمام شد، خدا رحمت کند مرحوم فؤاد کریمی نماینده اهواز را. خیلی دوستش می‌دارم؛ از آخر مجلس بلند شد گفت باهنر! نه احسنت، نه احسنت، نه احسنت. چون بالاخره طرف به اصطلاح چپی بود و ما راستی بودیم و از این حرف‌های ما خوشش نیامد.

باهنر در ادامه بیان داشت: بعد از جلسه تحلیف رفته بودیم برای پذیرایی و من نزدیک میز پذیرایی ایستاده بودم و آقایان سران داشتند می‌آمدند؛ آقای هاشمی و آقای خامنه‌ای و آقای موسوی اردبیلی و آقای خوئینی‌ها؛ همه داشتند می‌آمدند. آقای خامنه‌ای هم با زیرکی، حدود ۱۰ متر مانده بود که به من برسد، مرا هم همه می‌دیدند، عصایشان را بلند کردند و گفتند ببین آقای باهنر! من جزو احسنتی‌ها بودم؛ جزو نه احسنتی‌ها نبودم. یادت باشد. می‌توانست یواشکی بیاید در گوشم بگوید ولی بلند گفت.

 

سه اقدام مهم امام (ره) که سرنوشت مملکت را نجات داد

باهنر با بیان اینکه امام (ره) در دو سال پایانی عمر با برکتشان سه تا کار خیلی مهم انجام دادند که معتقدم اگر یکی از این سه کار انجام نمی‌شد، اصلا معلوم نبود انقلاب چه سرنوشتی پیدا می‌کرد، گفت: یکی از این اقدامات عزل آقای منتظری بود. کار دومی که ایشان کردند، پذیرش قطعنامه بود که این از شجاعت امام بود. یعنی امام که تا دو ماه قبل می‌گفت جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان و اصلاً این شعار امام بود که جنگ را تا آنجایی ادامه می‌دهیم که دیگر فتنه‌ای در جهان باقی نماند، یکباره حرف‌شان را عوض کردند. بعداً هم معلوم شد که ماجرا چه بوده. آقای هاشمی در خاطراتش گفت که من رفتم خدمت امام و گریه کردم که بالاخره یا باید جنگ ادامه پیدا کند یا انقلاب بماند و اگر جنگ ادامه پیدا کند، معلوم نیست که چه می‌شود. اینطور بود که بالاخره قطعنامه پذیرفته شد.

وی افزود: کار سوم هم، اصلاح قانون اساسی بود. قبلا در قانون اساسی آمده بود که ولی فقیه باید مرجعیت تام داشته باشه یا شورای رهبری مطرح بود؛ که اینها را اصلاح کردند و شد رهبری که باید مجتهد جامع‌‍‌الشرایط باشد و موارد دیگر. این سه تا کار را که حضرت امام انجام دادند، واقعاً هر کدام سونوشت‌ساز بود.

 

امام رقابت سیاسی در درون نظام را کاملاً به رسمیت شناخت

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به نگاه امام روح‌الله به جناح‌های مختلف سیاسی خاطرنشان کرد: اواخر مجلس دوم، مجمع روحانیون از جامعه روحانیت جدا شد و اختلافات بالا گرفت. خب اینهایی که جدا شده بودند، شعار اسلام آمریکایی را چسباندند به راستی‌ها؛ بعدها حضرت امام (ره) در یک بیانه‌ای فرمودند من به طلاب نصیحت می‌کنم پناه ببرند به جامعه مدرسین؛ والا دچار اسلام آمریکایی خواهند شد. یعنی امام جهت این اسلام آمریکایی را برگرداند. شاید امام برای دلجویی از جامعه مدرسین و روحانیت این حرف را زد.

وی ادامه داد: اما این نکته مهم بود که وقتی مجمع روحانیون جدا شد، آقای ناطق نوری و محتشمی‌پور با هم کل کل کردند و نامه‌ای به امام نوشتند و امام در جواب نامه‌ای نوشتند که اگر شما بیاورید تحت این مصاحبه خیلی نامه جالبی است و مشهور شد به «منشور برادری». امام فرمودند آقای ناطق نوری و آقای محتشمی‌پور! من می‌دانم شما اختلاف نظر دارید و این اختلاف نظرتان خوب و مبارک است. هر دوی شما بچه‌های انقلاب هستید و من هر دوی شما را را قبول دارم.

باهنر گفت: منشور برادری، یعنی امام رقابت سیاسی در درون نظام را کاملاً به رسمیت شناخت و تعریف و قبول کرد. برخلاف نظر بعضی از دوستان ما که الان دارند اشتباه می‌کنند و فکر می‌کنند در کشور نباید رقابت سیاسی باشد.

 

امام از اصول اعتقادی‌شان ذره‌ای کوتاه نمی‌آمدند

وی گفت: امام (ره) در این مسئله، از اصولی که اعتقاد داشتند، ذره‌ای کوتاه نمی‌آمدند. مثلاً در اعلام حکم اعدام سلمان رشدی، یک عده در دولت بحث کردند که این خلاف منافع سیاست خارجی است. امام (ره) فرموده بودند اصلاً مقامات رسمی روی این مسئله موضع نگیرند. اگر هم در خارج از کشور چیزی گفتند، بگویند آن طلبه گفته است. جمهوری اسلامی لازم نیست موضع بگیرد که سلمان رشدی قتل واجب است.

 

عده‌ای به اسم خالص کردن کشور، معاندپروری می‌کنند

این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه نباید معاندپرور باشیم، اظهار داشت: من آن آموزه‌ای که از بزرگان دین و اسلام دارم، می‌خواهم بگویم که ما باید سعی کنیم معاند را تبدیل به مخالف بکنیم. مخالف را تبدیل به بی‌تفاوت، بی‌تفاوت را تبدیل به هوادار و هوادار را تبدیل به جان فدای انقلاب بکنیم. یعنی مسیر امر به معروف و نهی از منکر باید اینطرفی باشد.

باهنر گفت: متأسفانه بعضی‌ها درست عکس این عمل می‌کنند. یعنی می‌گویند هرکسی که جانفدا نیست، دیگر باید از رویش عبور کرد! موافق را هم بی‌تفاوت می‌کنند؛ بی‌تفاوت را مخالف می‌کنند و مخالف را حتی بعضی وقت‌ها به معاند تبدیل می‌کنند. این دیدگاه با مشی امام متفاوت است.

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها