اگر مردم نتوانند مسکن بخرند، ممکن است بی‌خانمان شوند

اگر مردم نتوانند مسکن بخرند، ممکن است بی‌خانمان شوند که می تواند منجر به طیف وسیعی از مشکلات اجتماعی مانند مسائل بهداشت روانی، سوء مصرف مواد و جرم شود.

اگر مردم نتوانند مسکن بخرند، ممکن است بی‌خانمان شوند

کوچ مستاجران به سوی چادرنشینی و بی خانمانی!

بیش از ٨ میلیون خانوار در ایران مستاجرند و نرخ اجاره سرسام آور

دولت بداند گرانی اجاره بها به کل چرخه اقتصاد ضربه می زند

تقریبا درشهرهای بزرگ ٧٠ درصد حقوق جامعه کارگری برای یک خانه مناسب می رود.

وقتی ٧٠ درصد حقوق جامعه کارگری یک کشور برای اجاره بها می‌رود به این معنی است که بخش قابل توجهی از درآمد آنها صرف مسکن میشود و درآمد قابل تصرف کمتری برای سایر نیازهای ضروری مانند غذا، مراقبت های بهداشتی، تحصیلی برای آنها باقی می گذارد. مشکلاتی که ایجاد می کند از جمله:

١. افزایش فقر: نرخ بالای اجاره بها  مردم را به سمت فقر سوق میدهد و منجر به نابرابری اجتماعی و افزایش شکاف بین فقیر و غنی شود.

٢. کاهش رشد اقتصادی: زمانی که افراد درآمد کمتری دارند، توان کمتر برای خرید اقلام غیرضروری دارند که می تواند رشد اقتصادی کشور را به رکود بیشتر بکشاند

٣. افزایش بی خانمانی: اگر مردم نتوانند مسکن بخرند، ممکن است بی‌خانمان شوند که می تواند منجر به طیف وسیعی از مشکلات اجتماعی مانند مسائل بهداشت روانی، سوء مصرف مواد و جرم شود.

دولت می تواند برای رفع این مشکلات، به طور مثال:

١. اجرای کنترل اجاره‌بها: دولت می‌تواند نرخ‌های اجاره را تنظیم کند تا اطمینان حاصل شود که برای جامعه کارگری مقرون به صرفه است.

٢. اعطای یارانه: دولت می تواند به خانواده های کم درآمد کمک مالی کند تا در تامین هزینه مسکن کمک کند.

٣. افزایش عرضه مسکن ارزان قیمت: دولت می تواند در ساخت واحدهای مسکونی ارزان قیمت سرمایه گذاری کند (ارزان قیمت نه فقط در کلان ارزان در عمل گران) یا توسعه دهندگان خصوصی را برای ساخت چنین واحدهایی تشویق کند.

۴. بهبود حمل و نقل عمومی: دولت می تواند زیرساخت های حمل و نقل عمومی را بهبود بخشد تا رفت و آمد مردم به محل کار را از مناطق مقرون به صرفه تر آسانتر کند.

ستاریان، کارشناس اقتصاد مسکن، می‌گوید: بهترین برنامه در بهترین شرایط و در حالی که سالانه یک میلیون مسکن هم تولید شود، حداقل ده سال طول می کشد که نتیجه دهد. البته با این ساختار اقتصاد کلان که فاقد ابزارهای مالی  برای کنترل تورم است، همان برنامه بلندمدت هم امکان تحقق ندارد.

در چنین شرایطی، مستاجران ناچار به حاشیه نشینی می شوند. اینها نشان از  نداشتن آمایش سرزمینی است که باعث می شود مسئولان نبینند که در فلان گوشه کشور، چه اتفاقی از نظر اقتصادی چه درحال رخ دادن است و چرا مردم از این شهرها و روستاها به مناطق پر جمعیت مهاجرت می کنند./رکنا

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها