سیدامیر خرم کنشگر سیاسی در گفتگو با مستقل:

پس از بیست سال هر چه در افغانستان بود دود شد و به هوا رفت

سیدامیر خرم میگوید: پس از بیست سال، طالبان دوباره در افغانستان به قدرت بازگشته و تمام تغییراتی که در این مدت در این کشور بحران زده به وقوع پیوسته بود، یکباره دود شد و به هوا رفت.

پس از بیست سال هر چه در افغانستان بود دود شد و به هوا رفت

سرویس سیاسی

 

قدرت‌گیری طالبان در افغانستان دوباره نگاه‌ها را به این سو از جهان متمرکز کرد و همه در حال یافتن مقصر هستند. مخصوصا با وجود نفوذ داعش در این منطقه که خطراتی را برای تمامی کشورهای همسایه ایجاد می‌کند، تحلیل شرایط افغانستان از اهمیت زیادی برخوردار است. از سوی دیگر افغانستان اگرچه با کمترین تلاشی به دست طالبان افتاد اما تمامی مردم این کشور همفکر طالبان نیستند و نهادهای مدنی نوپای افغانستان در این شرایط با خطراتی رو به روست.

به جهت بررسی موارد فوق گفتگو کردیم با امیرخرم، تحلیلگر و فعال سیاسی ملی مذهبی که مشروح آن را می‌خوانیم:

 

چه دیدگاهی نسبت به طالبان در منطقه وجود دارد؟

 

پس از بیست سال، طالبان دوباره در افغانستان به قدرت بازگشته و تمام تغییراتی که در این مدت در این کشور بحران زده به وقوع پیوسته بود، یکباره دود شد و به هوا رفت. آنچه امروز در افغانستان رخ داده چیزی نیست جز بازی قدرت‌های جهانی که برای حفظ منافع خود به راحتی با زندگی ملتی بازی می‌کنند و هر کدام سود خود را می‌جویند. از آمریکا و چین و روسیه گرفته تا عربستان و پاکستان. در این میان حکومت ایران به شکلی تلویحی، حتی قبل از سقوط کابل، حمایت خود را از این گروه به صورت عملی اعلام کرد و آنان را به رسمیت شناخت. تلاش خواهد شد دلایل حمایت ایران از طالبان و نتیجه امر به صورتی مختصر بیان گردد:

دلیل اول

از نگاه من، ایران در مقابل سناریویی قرار گرفته بود که آمریکا با جلب نظر قدرت‌های دیگر، همچون روسیه و چین و نیز متحدان منطقه‌ای خود مانند عربستان و اسرائیل و پاکستان، از پیش نوشته بود و امکان تغییر آن وجود نداشت.

لذا حکومت ایران از آنجا که می‌دانست توان مقابله با این پروژه را ندارد و در عین حال ماندن اشرف غنی بر سر قدرت نیز نفعی برای ایران ندارد، تصمیم گرفت بجای قرار گرفتن در مقابل این مجموعه، با این پروژه به شکلی محتاطانه همراهی کند و به همین خاطر نیز تلویحاً به تایید طالبان پرداخت.

 

 دلیل دوم

از نگاه حکومت ایران، خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، عراق یا هر کشور دیگر در خاورمیانه، می‌تواند نشانه‌ای باشد بر قدرت گرفتن ایران در منطقه. به همین خاطر و نیز بر اساس اصل راهبردی سیاست خارجی ایران "دشمنِ دشمن من، دوست من است"، خروج نیروهای آمریکایی و جایگزینی آن‌ها با نیروهایی مخالف با آمریکا، عملاً تغییری است هم‌راستا با راهبرد کلان در سیاست خارجی ایران

 

ایران در این مدت موضع منفی نسبت به رفتار طالبان نداشته است، علت این عدم حمایت از ساختارهای مدرن در افغانستان از سوی ایران چیست؟

شاید مهمترین دلیل حمایت حکومت ایران از سقوط دولت افغانستان و برآمدن گروه طالبان در قامت دولت مرکزی در آن کشور، در این نکته نهفته باشد که برپایی هر نوع حکومت دموکراتیک در منطقه خاورمیانه، خطری است بالقوه برای یک نظامی است اقتدارگرا.

چرا که برآمدن یک نظام دموکراتیک در منطقه می‌تواند در مقابل دیدگان مردم ایران قرار گیرد و مقایسه این دو نظام سیاسی ... 

 

 زیرساخت‌های متکی به دموکراسی را در جامعه افغانستان چگونه ارزیابی می‌کنید؟

حقیقت اینجاست که افغانستان در سال‌های اخیر، شاهد رشد دموکراسی در جامعه خود بود. رشد آزادی‌های اجتماعی زنان، آزادی مطبوعات و جریان آزاد اطلاعات و نیز برگزاری انتخابات‌هایی که از استانداردهای لازم به عنوان انتخاباتی آزاد برخوردار بودند. (بدون حضور نهادی نظارتی همچون شورای نگهبان و رد صلاحیت گسترده رقبای یک جریان سیاسی خاص)، این‌ها تماماً نشانه‌هایی بود از مشق دموکراسی در کشوری که با انواع مشکلات امنیتی، قبیله‌گری، سطح پایین سواد عمومی و ......مواجه بود اما به آینده خود امید بسیار داشت. بر این اساس چنین نظامی با این روال می‌توانست خطر بالقوه‌ای برای نظام اقتدارگرا   باشد. همین داستان در مورد دولت عراق نیز صادق است و ایران تمایلی به برقراری دموکراسی در آن کشور ندارد.

لازم به توضیح است که اکثر کشورهای حاشیه خلیج فارس را در عین داشتن حکومت‌هایی توسعه‌گرا، نمی‌توان جزء کشورهای دارای نظام سیاسی دموکراتیک تلقی کرد. بنابراین این دسته از کشورها نمی‌توانند مدلی از دموکراسی تلقی گردند. تفاوت حکومت ایران با این کشورها از منظر توسعه‌گرا بودن و عدم توسعه یافتگی است نه از موضع دموکراتیک بودن یا غیردموکراتیک بودن نظام سیاسی

 

 همسایگی طالبان در شرق ایران از نظر ایدئولوژیک و سیاست خارجی به چه شکل خواهد بود؟

سوال اصلی این است که آیا افغانستان تحت سلطه طالبان، همسایه مناسبی برای ایران خواهد بود یا خیر؟ پاسخ من به این سوال منفی است. دلیل آن نیز این است که طالبان از نظر اندیشه دینی به وهابیت نزدیک است و همین امر باعث نزدیکی این گروه به عربستان و دور شدن از حکومت شیعی ایران خواهد گشت. همچنین عربستان از جمله حامیان طالبان از جهت مالی و نظامی بوده و هست. بنابر این کاملاً طبیعی خواهد بود اگر طالبان همان نقشی را در مجاورت ایران ایفا کند که حوثی‌های تحت حمایت ایران، برای عربستان ایفا می‌کنند. از این زاویه به نفع ایران است که هرچه زودتر مذاکرات خود با دولت عربستان را که با میانجی‌گری دولت عراق آغاز شده است، به نتیجه مطلوب برساند. در غیر این صورت باید منتظر پایان ماه عسل میان ایران و طالبان و استقرار دولت رسمی این گروه در افغانستان ماند تا مشکلات با همسایه شرقی آغاز شود. مسئله قاچاق مواد مخدر نیز موضوع دیگری است که قطعاً باعث بروز اختلاف میان حکومت ایران و دولت طالبان خواهد شد.

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها