افزایش خیانت با طلاق عاطفی

مستقل آنلاین سرویس اجتماعی: با افزایش تغییر فرهنگ‌ها و باورهای رایج در جامعه شاهد ایجاد تغییرات به نسبت گسترده در زندگی افراد هستیم، که البته یکی از بارزترین این تغییرات را می‌توان افزایش طلاق عاطفی در خانواده‌ها نام برد. طلاقی که شاید تا چند سال پیش چندان در جامعه مرسوم و متداول نبود، اما در حال حاضر به دلیل الگوبرداری‌های نامناسب و همچنین عدم تمایل افراد به مسئولیت‌پذیری، متاسفانه بسیار با این پدیده مواجه می‌شویم.
در بیشتر موارد طلاق عاطفی در خانواده‌های دارای فرزند یا خانواده‌های سنتی اتفاق می‌افتد، چرا که این دسته از افراد به دلیل ترس از آینده نامعلوم فرزندان و لیبل زنی مردم جامعه از انجام طلاق‌های حقوقی سرباز می‌زنند.
به طور کلی باید در نظر داشت که طلاق‌های عاطفی با پیامدهای منفی بیشتری مواجه هستند. به گونه‌ای که طبق تحقیقات به عمل آمده فرزندانی که در این خانواده‌ها زندگی می‌کنند با مشکلات روحی-روانی یا حتی جسمی بیشتری نیز مواجه می‌شوند و در بیشتر موارد این دسته از کودکان در آینده نمی‌توانند زندگی مشترک مناسب و پایداری نیز داشته باشند.

خیانت بارزترین پیامد طلاق عاطفی

همان گونه که می‌دانیم در طلاق‌های عاطفی متاسفانه خیانت بسیار به چشم می‌خورد تا جایی که بنا به گفته روانشناسان حتی خیانت می‌تواند عاملی برای ایجاد طلاق عاطفی به حساب آید، عاملی که می‌تواند در سست شدن بنیان خانواده و همچنین ترویج بی‌بند و باری در جامعه یا خانواده بسیار تاثیرگذار باشد، چرا که باید به خاطر داشت زمانی که فرزندان با خیانت والدین مواجه می‌شوند دیگر قبح این پدیده برای آنها از بین خواهد رفت به گونه‌ای که احتمال بروز خیانت در آینده از سوی آنها نیز بسیار بیشتر می‌باشد.

افت تحصیلی فرزندان در سایه طلاق عاطفی

آنچه مسلم است بر اساس مطالعات میدانی صورت گرفته، متاسفانه فرزندانی که والدین آنها بنا به دلایل مختلف با طلاق عاطفی مواجه شده‌اند بیشتر از سایرین به افت تحصیلی دچار می‌شوند، اتفاقی که می‌تواند آینده آنها را تحت تاثیر قرار دهد. تا جایی که در بسیاری از موارد این دسته از کودکان حتی تمایل چندانی به مدرسه رفتن نیز ندارند. از این رو باید یادآور شد که شاید والدین تنها به خاطر حضور فرزندان به طلاق عاطفی تن داده‌اند اما این نوع زندگی برای فرزندان بسیار مضر یا حتی مخرب‌تر است.
بدیهی است که افزایش احتمال خودکشی، تجرد گرایی و مصرف مواد مخدر را نیز می‌توان از دیگر پیامدهای منفی طلاق عاطفی عنوان کرد، چرا که این گونه طلاق‌ها با آثار منفی بیشتری مواجه می‌شوند.

عدم آگاهی عاملی برای طلاق عاطفی

یکی از مهمترین دلایل افزایش طلاق عاطفی را می‌توان عدم آگاهی زوجین یا آشنا نبودن با مواجهه یا حل مشکلات عنوان کرد، چرا که در حال حاضر هیچ آموزشی به افراد داده نمی‌شود. عدم مراجعه به مشاوره‌های خانواده یا کمک گرفتن از راهنمایی‌های روانشناسان نیز یکی دیگر از دلایل افزایش مشکلات زوجین محسوب می‌شود. هر چند باید یادآور شد که کم رنگ شدن نقش خانواده نیز خود در زمره افزایش مشکلات خانوادگی است، چرا که در گذشته زوجین از راهنمایی یا صحبت‌های ریش سفیدها بیشتر بهره می‌گرفتند
بنابر اظهارنظر روانشناسان، رواج طلاق عاطفی به مراتب مخرب‌تر از طلاق حقوقی است که البته برای کاهش آمار این نوع طلاق نیاز به آموزش، فرهنگ سازی و همچنین از بین بردن تابوی مراجعه به روانشناسان یا مشاوره‌های خانواده است.