دخالت نمایندگان؛ بهانه‌ای برای فرار از مسئولیت یا واقعیتی تلخ؟

در ماههای اخیر، یکی از پرتکرارترین بهانه‌هایی که از زبان مدیران در دستگاه‌های اجرایی کشور شنیده می‌شود، «دخالت نمایندگان» است.

دخالت نمایندگان؛ بهانه‌ای برای فرار از مسئولیت یا واقعیتی تلخ؟

 ابوالقاسم عابدین پور

از آموزش و پرورش گرفته تا استانداری‌ها، هرجا ناکارآمدی و ضعف مدیریتی عیان می‌شود، بلافاصله انگشت اتهام به سمت مجلس و نمایندگان آن نشانه می‌رود. اما آیا این واقعیت است یا سپری برای پنهان کردن ناتوانی‌ها؟

ضمن اینکه این مدیران برای دولت برخاسته از رأی مردم هم کاری نمی کنند.

با رمز واژه ی« وفاق» هیچ اهمیتی به برنامه های دولت هم نمی دهند.تمامأ سنگر بان یک سنگر خیالی هستند که وجود خارجی ندارد،

«طمع»و«ریا» دو بال پروازی مدیران ما شده است،هر جا کار پیش رفت که فبها،هر جا هم نشد،یا «دخالت نمایندگان است »یا «فشار وزارتخانه» یا« جنگ دوازده روزه»

آقایان مدیران بی برنامه،باور کنید انگشت وجود شما سوراخ هیچ سدی را نگرفته است.

بروید بگذارید کسانی بیایند که برای پوشاندن ضعفهایشان ،از برگ انجیر دخالت دیگران استفاده نکنند.

آموزش و پرورش؛ قربانی قدیمی و تکراری

آموزش و پرورش ایران سال‌هاست که با مشکلات عمیق ساختاری، کمبود بودجه، ضعف مدیریتی و بی‌ثباتی در تصمیم‌گیری دست‌وپنجه نرم می‌کند. اما هر بار که نقدی جدی به عملکرد مدیران وارد می‌شود، پاسخ آن‌ها ساده و قابل پیش‌بینی است: «نمایندگان دخالت می‌کنند». این پاسخ نه‌تنها پاسخی به بحران نیست، بلکه نوعی فرافکنی است؛ زیرا اگر واقعاً دخالت‌ها مانع انجام وظایف می‌شود، شرافت مدیریتی حکم می‌کند که فرد صندلی قدرت را ترک کند و اجازه دهد فردی دیگر با قدرت و استقلال عمل جایگزین او شود.

استانداری‌ها؛ رکوردداران بهانه‌تراشی

اگرچه آموزش و پرورش در این زمینه مشهور است، اما استانداری‌ها حتی بدتر عمل کرده‌اند. در بسیاری از استان‌ها، استانداران و معاونانشان سال‌هاست در برابر فشارهای بیرونی خم شده‌اند و از مدیریت مستقل خبری نیست. پروژه‌ها نیمه‌تمام می‌مانند، وعده‌ها محقق نمی‌شوند، و در نهایت، توپ در زمین «دخالت نمایندگان» می‌افتد.

میز قدرت؛ امانت یا ارثیه؟

آنچه این چرخه را تلخ‌تر می‌کند، این است که بسیاری از مدیران، میز و مقام خود را نه به‌عنوان یک امانت برای خدمت، بلکه به شکل «سهم‌الارث» شخصی می‌بینند. صندلی قدرت، که باید وسیله‌ای برای پیشبرد اهداف عمومی باشد، به جایگاهی برای حفظ جایگاه شخصی و منافع فردی تبدیل شده است. به همین دلیل، حتی اگر روزانه ده‌ها بار از دخالت‌ها شکایت کنند، هرگز استعفا نمی‌دهند؛ چون ترک میز قدرت به معنای از دست دادن امتیازاتی است که حاضر نیستند از آن بگذرند.

اگر واقعاً دخالت نمایندگان این‌قدر سنگین و مخرب است، راه اخلاقی و منطقی این است که مدیران معترض کنار بروند و میدان را به کسانی بسپارند که توان ایستادگی و استقلال عمل بیشتری دارند. اما تا زمانی که «دخالت نمایندگان» فقط در حد یک جمله برای تبرئه خود و ادامه‌دار کردن تصاحب صندلی قدرت استفاده شود، نه آموزش و پرورش اصلاح خواهد شد، نه استانداری‌ها کارآمد می‌شوند، و نه مردم شاهد تغییر خواهند بود.

واقعیت این است: بهانه‌تراشی هرگز جای شجاعت و مسئولیت‌پذیری را نمی‌گیرد.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها