درس‌های خاورمیانه و مسئولیت ایرانیان در قبال تنش‌های قومی و مذهبی

سیاست‌های نادرست در توزیع منابع، مانند انتقال آب از اصفهان به یزد بدون توجه به نیازهای کشاورزان، و برخورد سلیقه‌ای با مراسم‌های ملی و مذهبی ایران، نشان‌دهنده رویکردی است که به جای کاهش تنش، آن را شعله‌ورتر می‌کند. برای مدیریت این بحران‌ها، دولت باید توزیع عادلانه منابع به‌ویژه آب را تضمین کند، حقوق فرهنگی و قومی همه گروه‌ها از جمله کردها، ترک‌ها و دیگر اقوام و مذاهب و همچنین طرفداران میراث باستانی را به رسمیت بشناسد، از برخورد با اعتراضات صلح‌آمیز پرهیز کرده و گفت‌وگوهای سازنده را ترویج دهد، و با شفافیت در سیاست‌های داخلی و خارجی، احساس ناامنی را کاهش دهد.

درس‌های خاورمیانه و مسئولیت ایرانیان در قبال تنش‌های قومی و مذهبی

ایران با وجود تنوع قومی و مذهبی، تاکنون به دلیل وجود حکومت مرکزی قوی از تجزیه یا جنگ داخلی در امان مانده است

 

 

امیرحسین مصلی

روزنامه‌نگار

در ۱۵ روز نخست سال نو ۱۴۰۴، ایران شاهد موجی ناگهانی و عجیب از تنش‌های قومی و مذهبی بود که با همزمانی جشن‌های نوروزی، ماه رمضان، شب‌های احیا و بحران‌های اقتصادی و زیست‌محیطی همراه شد.

این تنش‌ها در بزنگاهی حساس رخ داد که ایران در آستانه جنگ یا توافق با آمریکا قرار داشت، شرایطی که احساس ناامنی داخلی را تشدید کرد و سایه‌ای از بی‌ثباتی بر کشور انداخت.

نوروز، به عنوان نماد هویت ملی و باستانی، در تقابل با مناسبت‌های مذهبی قرار گرفت و این تقابل، جرقه‌ای برای بروز اختلافات شد. برای نمونه، در آرامگاه فردوسی، تخت جمشید، و مقبره‌های خیام و حافظ، شعارهایی مانند "ما آریایی هستیم عرب نمی‌پرستیم" شنیده شد که رنگ و بوی فاشیستی داشت و واکنش تندروهای مذهبی را برانگیخت.

در نیشابور، یک روحانی تندرو با حمایت برخی گروه‌ها تهدید به تخریب مقبره عمر خیام کرد، به دلیل شادی مردم در نوروز که با عزاداری‌های مذهبی تداخل داشت؛ اقدامی که تنش میان محافظه‌کاران مذهبی و طرفداران میراث فرهنگی را به نمایش گذاشت.

در ارومیه، شهری با تنوع قومی ترک و کرد، جشن‌های نوروزی کردها که رنگ و بوی هویت‌طلبانه داشت، چند روز بعد با اعتراض ترک‌ها مواجه شد که به بهانه توهین به مقدسات، آنها نیز شعارهای هویت‌طلبانه مانند "ارومیه متعلق به ترک‌هاست و خواهد ماند" سر دادند. این درگیری، بحث شیعه و سنی را به رقابت قومی و حتی تحرکات جدایی‌طلبانه کشاند، هرچند گروه‌های مردمی کرد و ترک این اقدامات را محکوم کردند.

در مناطق مرکزی، بحران آب نیز به تنش‌ها دامن زد. کشاورزان اصفهانی با تخریب خط لوله انتقال آب به یزد، به کمبود آب در این شهر منجر شدند، که ریشه در مدیریت ضعیف منابع آبی و خشکسالی طولانی‌مدت داشت و رقابت منطقه‌ای را تشدید کرد.

حاکمیت و دولت در این میان نقشی کلیدی دارند. سیاست‌های نادرست در توزیع منابع، مانند انتقال آب از اصفهان به یزد بدون توجه به نیازهای کشاورزان، و برخورد سلیقه‌ای با مراسم‌های ملی و مذهبی ایران، نشان‌دهنده رویکردی است که به جای کاهش تنش، آن را شعله‌ورتر می‌کند. روابط پرتنش با آمریکا، همراه با تهدیدات نظامی و مذاکرات هسته‌ای، نیز ممکن است مسئولان را به انجام بیشتر چنین اقدامات غیرکارشناسانه واداشته باشد، اما این اقدامات می‌تواند نارضایتی را افزایش دهد.

برای مدیریت این بحران‌ها، دولت باید توزیع عادلانه منابع به‌ویژه آب را تضمین کند، حقوق فرهنگی و قومی همه گروه‌ها از جمله کردها، ترک‌ها و دیگر اقوام و مذاهب و همچنین طرفداران میراث باستانی را به رسمیت بشناسد، از برخورد با اعتراضات صلح‌آمیز پرهیز کرده و گفت‌وگوهای سازنده را ترویج دهد، و با شفافیت در سیاست‌های داخلی و خارجی، احساس ناامنی را کاهش دهد.

مردم نیز مسئولیت مهمی بر عهده دارند. پرهیز از خشونت و نفرت‌پراکنی، مانند شعارهای قومی‌گرایانه در ارومیه، و مشارکت در اعتراضات به صورت صلح‌آمیز، می‌تواند راه‌حلی برای کاهش تنش‌ها باشد. برای مثال، کردها و آذری‌ها در ارومیه می‌توانند از طریق گفت‌وگو به جای درگیری، اختلافات را حل کنند. در شرایطی که ایران تحت فشارهای بین‌المللی قرار دارد، مردم باید هوشیار باشند تا تنش‌های داخلی به ابزاری برای دستکاری قدرت‌های خارجی تبدیل نشود. اتحاد ملی و دوری از بازی بیگانگان، ضرورتی برای حفظ ثبات کشور است.

نگاهی به بحران‌های خاورمیانه درس‌های مهمی به همراه دارد. در سوریه، اعتراضات علیه بشار اسد به جنگ داخلی فرقه‌ای میان سنی‌ها و علوی‌ها بدل شد و دخالت کشورهای خارجی مانند عربستان، ایران و ترکیه صدها هزار کشته و میلیون‌ها آواره به جا گذاشت. در لیبی، پس از سرنگونی قذافی، درگیری‌های قبیله‌ای کشور را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم کرد. افغانستان با تنوع قومی و مذهبی، پس از بازگشت طالبان شاهد حملات علیه هزاره‌های شیعه بود. لبنان نیز به دلیل تنوع مذهبی و سیستم سیاسی شکننده، بارها گرفتار درگیری‌های مسلحانه میان شیعیان، سنی‌ها و مسیحیان شد. در عراق، پس از سقوط صدام حسین، تنش میان شیعیان، سنی‌ها و کردها با ظهور داعش و تحرکات استقلال‌طلبانه کردها تشدید شد. این بحران‌ها نشان می‌دهد که قرار گرفتن مردم مقابل یکدیگر، تبعاتی چون بی‌ثباتی، تجزیه، و سرایت بحران به کشورهای همسایه دارد و قدرت‌های خارجی ممکن است از آن برای منافع خود بهره‌برداری کنند.

ایران اما با وجود تنوع قومی و مذهبی مشابه، تاکنون به دلیل وجود حکومت مرکزی قوی از تجزیه یا جنگ داخلی در امان مانده است. برخلاف سوریه، لیبی و عراق که ضعف دولت مرکزی به فروپاشی منجر شد، ایران توانسته وحدت ملی را حفظ کند و دخالت خارجی در تنش‌های داخلی‌اش محدود بوده، هرچند فشارهای بین‌المللی وجود دارد. با این حال، نارضایتی‌هایی مانند مشکلات سنی‌ها در سیستان و بلوچستان یا تحرکات جدایی‌طلبانه کردها و عرب‌های خوزستان، اگر مدیریت نشوند، می‌توانند به درگیری‌های محلی یا اعتراضات گسترده‌تر منجر شوند. اگرچه بعید است این تنش‌ها به دلیل ساختار سیاسی قوی به تجزیه یا جنگ داخلی بینجامد، اما تبعات قرار گرفتن مردم مقابل یکدیگر جدی است و می‌تواند ثبات کشور را تهدید کند.

برای پیشگیری، دولت باید سیاست‌های عادلانه و فراگیر را در قبال اقوام و مذاهب اجرا کند، از تبعیض بپرهیزد، و مردم نیز با دوری از خشونت و نفرت‌پراکنی، در گفت‌وگوهای صلح‌آمیز مشارکت کنند. درس‌های خاورمیانه نشان می‌دهد که تنش‌های قومی و مذهبی، اگر کنترل نشوند، می‌توانند به بحران‌هایی عمیق منجر شوند. ایران با تکیه بر هویت ملی و سیاست‌های عادلانه، می‌تواند از این سرنوشت اجتناب کند، اما این نیازمند همکاری دولت و مردم در مدیریت اختلافات و تقویت اتحاد است.

 

 

ارسال نظر

  • ناشناس

    کردها در اورمیه بعداز انقلاب آمدند در واقع آورده شدند واز راه نرسیده ادعای مالکیت دارند . اگر خواهان آرامش در اورمیه هستید کردها را به وطن خودشان برگردانید در ضمن مراسم نوروز کردها با همکاری وبا برنامه ریزی نیروهای امنیتی بود در صورتیکه تا چند سال پیش کردها اصولا مراسم نوروزی نداشتند یک شبه براشون مراسم تراشیدند.ترتیب دهندگان این اختلاط قومی باید بدانند که حالا شرایط با صد سال پیش فرق می کند وبازنده اصلی ترتیب دهندگان این مراسم کذایی هستند.

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها