پشت پرده هشدارهای ترامپ
در فضای پرآشوب سیاست جهانی، گاه دشمنان یک ملت حرفهایی میزنند که اگرچه با نیت تخریب بیان میشود، اما میتواند حاوی نشانههایی از ضعفها و کاستیهایی باشد که باید با نگاهی واقعنگرانه به آنها پرداخت.

سخنان دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، درباره ایران از همین جنس است. لحن این اظهارات گرچه خصمانه و توهینآمیز بوده، اما مفاهیم مطرحشده در آنها، بازتابی از مشکلات انکارناپذیر داخلی است که باید با شهامت و تدبیر، آنها را شناسایی و اصلاح کرد.
ترامپ در سخنان خود بارها به مسائلی مانند ضعف اقتصاد، ناترازیهای گسترده، ناکارآمدی زیرساختها و سیاستهای منطقهای پرهزینه ایران اشاره کرده است. برای مثال، در جریان خروج آمریکا از توافق هستهای (برجام)، او اعلام کرد که ایران دارای «اقتصادی شکستخورده» و «رفتاری غیرسازنده در منطقه» است. این گزارهها صرفاً تبلیغاتی نیستند؛ بلکه بازتاب نگاه بخشی از جامعه بینالمللی و حتی همراستا با برخی انتقادات دلسوزانه داخلیاند.
اقتصاد و ناترازیها: تهدیدی که باید جدی گرفت
واقعیت آن است که بخش قابل توجهی از اقتصاد کشور با ناترازیهای مزمن دستوپنجه نرم میکند. برای نمونه، ناترازی در صنعت انرژی که منجر به قطعی برق در تابستان و کمبود گاز در زمستان میشود، از مصادیق آشکار ضعف در برنامهریزی و سرمایهگذاری است. در تابستان ۱۴۰۲، بسیاری از کلانشهرها با خاموشیهای سراسری مواجه بودند، در حالی که در زمستان همان سال، کمبود گاز، مدارس و ادارات برخی استانها را به تعطیلی کشاند موضوعی که هم اکنون با چهره ای عریان تر تمام کشور را در برگرفته است.
از سوی دیگر، ناترازی بودجه، که در آن هزینههای جاری کشور همواره از درآمدها پیشی میگیرد، موجب افزایش استقراض دولت از بانک مرکزی و در نتیجه افزایش تورم میشود. اگر به هشدارهای بینالمللی توجه نشود، این چرخه معیوب میتواند به بحرانهای اجتماعی و سیاسی نیز منجر شود.
زیرساختها و فرسودگی پنهان
ترامپ در بخش دیگری از اظهاراتش، بر ضعف زیرساختهای کشور تأکید کرده بود. با نگاهی به وضعیت فرسودگی شبکه حملونقل، کمبود ناوگان ریلی، مشکلات آبرسانی در مناطق محروم و بحرانهای زیستمحیطی مانند ریزگردها و خشکسالی، میتوان دریافت که این گفتهها دور از واقعیت نیست. سرمایهگذاری ناکافی در حوزه زیرساخت، علاوه بر ایجاد نارضایتی عمومی، مانعی بزرگ بر سر راه توسعه پایدار و جذب سرمایهگذار خارجی است.
سیاست خارجی: هزینه و فرصت
یکی از محورهای اصلی انتقادات ترامپ، نقش منطقهای ایران و سیاست خارجی آن بود. او ادعا میکرد که منابع کشور صرف «دخالت در امور دیگران» میشود. این سخن هرچند مغرضانه است، اما واقعیتی را گوشزد میکند که سالهاست مورد بحث نخبگان داخلی است: تعادلبخشی میان منافع ملی و هزینههای منطقهای.
در جهانی که دیپلماسی چندجانبه و توسعه روابط اقتصادی با کشورهای مختلف اولویت یافته است، بازنگری در برخی سیاستهای خارجی و کاستن از تنشها میتواند گامی اساسی در جهت تقویت ثبات اقتصادی و سیاسی کشور باشد.
فرصت در دل تهدید
نباید از یاد برد که تاریخ، کشورهایی را موفق میداند که از دل فشارها و تهدیدها، فرصت ساختند. اگر بتوان به انتقادات دشمنان به چشم آیینهای برای اصلاح نگریست، بسیاری از چالشهای کنونی به فرصتهایی برای تحول بدل خواهند شد.
راهکارهایی همچون شفافسازی در سیاستگذاریها، بازسازی زیرساختها، اصلاح ساختار بودجه، تعامل هوشمندانه با جهان، و تقویت دیپلماسی اقتصادی، مسیرهایی عملی برای پاسخ به انتقادات خارجی و رفع نقاط ضعف داخلیاند.
با واقعبینی، پذیرش مسئولیت و دوری از واکنشهای احساسی، میتوان حتی از سخنان دشمنان نیز آموخت؛ چرا که هر انتقادی، در خود حقیقتی نهفته دارد، اگر چشم دیدنش باشد و اراده اصلاح آن وجود داشته باشد.
ابوالقاسم عابدینپور
ارسال نظر