اقبال به بازار سرمایه

مستقل آنلاین، مصطفی نظری کارشناس حوزه نفت و انرژی /

سعی می‌کنم کوتاه بنویسم؛ این روزها تصویر صف‌های طولانی پشت درهای دفاتر پیشخوان دولت برای احراز هویت در سامانه سجام، با هدف تحصیل سود اندک، یا نجات سرمایه‌های کوچک خانوارها، تلنگر عجیبی به من زد و به شدت نگران سهام‌داران بی‌تجربه شدم. در واقع پارامترها و متغیرهای تصمیم، در اقتصاد خرد و کلان بسیار زیاد است و شاید هر تحلیلی، دوره عمر کوتاهی داشته باشد. همه می‌دانیم، حجم نقدینگی فعلی بالای ۲۳۷۰ هزارمیلیارد تومان است که از این مقدار ۲ هزار شبه پول و حدود ۳۷۰ هم پول است. در حقیقت آن مقدار از نقدینگی که زهر زیادی دارد همین بخش نقدی از هیولای نقدینگی است، شاید درست این باشد که بگوییم هیولا همین ۳۷۰ واحد است. این سیصد و هفتاد واحد مثل یه سیل است که به هر جا بزند ریشه کن می‌کند. بدترین جایی هم که می‌تواند بزند رفتن به سمت نرخ ارز است. بالا رفتن ارز یعنی بالا رفتن شدید نرخ تورم و به دنبال آن بالا رفتن هزینه زندگی، کوچک شدن سفره‌ها و مهمتر از همه افول شدید امید به آینده و تخریب روحیه نسل جوان. سیاست‌های پولی بانک مرکزی تاثیر به‌سزایی در کنترل نرخ ارز، و به دنبال آن کنترل تورم دارد. انتخاب سیاست‌های انقباضی در سال ۹۸ و رویکردهای قابل قبول بانک مرکزی (و البته موقت و به شدت شکننده)، موفقیت نسبی برای سال بسیار بد ۹۸ به جای گذاشت. سالی که کمتر از ۵۰۰ هزار بشکه در روز نفت به فروش رسید و نرخ ارز به درستی مهار شد. در شرایط افول صادرات و درآمدهای ناچیز ارزی دولت و کسری بودجه، راهکار استقراض از بانک مرکزی تقریبا چاره معمول همه‌ی دولت‌هاست، استقراض از بانک مرکزی یعنی چاپ پول و برداشت از جیب مردم و افزایش شدید نرخ تورم. اما راهکارهای دیگری می‌تواند جایگزین استقراض از بانک مرکزی شود. یکی از رویکردهای دولت و بانک مرکزی در سال ۹۸، هدایت سیل نقدینگی به سمت بازار سرمایه بود. در حالی که نقدینگی می‌توانست کنترل نرخ ارز را از دست دولت خارج کند، این رویکرد P/E بازار سرمایه را افزایش داد و در حالی که سرمایه‌گذاران در سال‌های پیش، سهام‌های P/E بالای ۶ را به سختی می‌خریدند، به راحتی برای سهام‌هایی با P/E حدود بیست صف بستند. هدایت نقدینگی باعث اقبال به بازار سرمایه شد و سهامداران بجای اندیشیدن به DPS، به رشد اسمی سرمایه خود دل خوش شدند و روز به روز این رویکرد شکننده، مورد اقبال سهامداران قرار گرفت. در این حال واگذاری شرکت‌ها می‌تواند بخشی از اقبال از دست رفته را به دولت برگرداند و بخشی از کسری بودجه را جبران نماید. ترس من از فرو ریختن ساختمان شیشه‌ای بر مسیر رودخانه نقدینگی و سد شدن جریان و هدایت مجدد به سمت بازار ارز، با سرعتی به مراتب بیشتر از موفقیت رویکردهای دولت و بانک مرکزی است. در این میان بازار مسکن نیز با تعدیل نرخ تسعیر ارز بر قیمت متراژ زمین یا آپارتمان، رشد قابل توجهی نموده که حباب آن در طی خواب ۵ تا ۷ ساله رکود در آینده، تعدیل خواهد شد. به عنوان سرمایه‌گذاران خرد، مراقب سرمایه‌های اندک‌مان باشیم، بنیادی خرید کنیم، صورت‌های مالی شرکت‌ها را به دقت بررسی کنیم، سهمی که دارای P/E بالاست، باید پتانسیل تحصیل سود داشته باشد وگرنه حبابی بیش نیست. تردید نداریم که ریزش، خشک و تر را با هم می‌سوزاند، اما به نظر من سهم‌های بنیادی در ریزش ذغال می‌شوند اما سهام‌های غیر بنیادی خاکستر. در مجموع، به شخصه با بخش‌های زیادی از تحلیل‌های اقتصادی که زنگ خطر ریزش در بورس را به صدا در می‌آورند موافق هستم. به امید آرامش در زندگی، خصوصا در اقتصاد

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها