رسانه مقتدر گره‌گشای بحران

مستقل‌آنلاین، علی نظری، سردبیر/

 

در سال‌های اخیر رسانه‌های ما دچار عدم مرجعیت رسانه‌ای در داخل کشور شده‌اند.

نتیجه بیست سال تحدید مطبوعات آزاد و مستقل و تداوم حبس قلم‌بدستان متعهد توسط طیف اقتدارگرای حکومت منجر به کوچ اجباری یا خانه‌نشینی بخشی از نویسندگان خوشنام و روزنامه‌نگاران متعهد شد. در چنین فرایندی، مدیران و مالکان رسانه‌های داخلی از بین نیروهای غیرحرفه‌ای و بعضا کاسب انتخاب شدند.

این دسته از رسانه‌داران جامعه‌ی امروز بجای اینکه دغدغه آگاهی‌بخشی و روشنگری داشته باشند، به ورطه کسب درآمد بیشتر از طریق رسانه‌های خویش کشانده شده‌اند.

در نتیجه رسانه‌ی چنین مدیری عملا، برای حفظ منافع خویش، قدرت‌محور است و برای کسب آگهی و رپرتاژ بیشتر، سعی می‌کند نقش روابط عمومی وزرا و مدیران را ایفا نماید.

طبیعی است که مردم به چنین رسانه‌ای پشت کنند برای کسب اخبار قرین به حقیقت، به رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور یا شبکه‌های اجتماعی روی آورند.

نکته دیگر خودسانسوری مطبوعات داخلی است.

پرواضح است که رسانه‌ی خنثی نمی‌تواند به‌عنوان مرجع در فضای خبری و اطلاع‌رسانی کشور دست بالا را داشته باشد یا ابتکار موج‌آفرینی از خود نشان دهد.

باید به آنانی که بیست سال پیش با قلع و قمع مطبوعات‌ِ مستقل باد کاشتند گفت، امروز طوفان درو کنید.

مخاطبان و متقاضیان داخلی رسانه‌های وطنی را به رایگان تحویل بی بی سی، من و تو، ایران اینترنشنال دادید، و اکنون در زمانه بحران انتظار اعجاز از مطبوعات بومی دارید که بسان شیر بی یال و دم و اشکم شده‌اند.

 عجیب است که انتظار داشته باشید رسانه‌های داخلیِ دنباله‌روِ توصیه‌ها و فرامین جلسات محرمانه، سردمدار آگاهی بخشی در جامعه‌ای باشند که مردم کف خیابان، در بینش و منش چندین گام از آن‌ها جلوتر هستند.

بی‌علت نیست که رسانه‌های مکتوب کشور دچار نزول فاحش تیراژ شده‌اند.

 صدا و سیمای ما چندین سال است که با پدیده ریزش جدی مخاطب مواجه شده است.

در جریان انتخابات مجلس یازدهم صدا و سیما و رسانه‌های دولتی به زمین و زمان زدند تا مردم را پای صندوق های رای بکشانند، درحالی‌که جامعه ایرانی مسیری متفاوت را برگزید و اکثریت چشمگیر مردم ایران عدم مشارکت را برگزیدند.

از همین مشارکت کمتر از متوسط مردم در انتخابات باید فهمید که رسانه‌های وطنی مثل دو دهه گذشته حرفی برای گفتن ندارند.

به خاطر داریم که لیست ۳۰ نفره مطبوعات تهران در انتخابات مجلس ششم، لیستی بود که تمام نفراتش به مجلس راه یافتند. اگر با تعدیل رویه، آن رسانه‌ها حفظ می‌شدند، و با تداوم ارتباط مستمر و نفوذ عمیق آنان در جامعه، اکنون این ظرفیت را داشتیم که: با حفظ آرامش و طمانینه و تحکیم ارتباط مردم با نظام به سهولت از این بحران عبور کنیم. درحالیکه امروز مردم متفرق و گوش و چشم آنان به چند جهت (اعم از صدا و سیما، رسانه‌های معاند یا فضای مجازی) دوخته شده و بلاتکلیف در میانه میدان رها شده‌اند. 

گرچه لازم می‌دانم یادآوری کنم افرادی شاخص با سرمایه اجتماعی بالا، همچون وزنه‌هایی پرهیبت نیز داشتیم و داریم که پیشاپیش از آنان حرمت‌زدایی کرده‌ایم یا ممنوع‌التصویر نموده‌ایم که امروز لاعلاج دستمان را برای ایجاد همبستگی ملی نه به سوی روحانیت مردمی، و نه زنان و مردان افتخار آفرین صحنه ورزش و هنر و اقتصاد و علم بلکه بسوی رسانه‌هایی گمنام و ناشناس در آنسوی دنیا، دراز می‌کنیم تا برایمان از بحران جهانی اپیدمی بگویند و آنان را به صدا و سیمای ملی دعوت می‌کنیم تا مهر تائید بر نظرات مسئولین ما بزنند.

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها