بحران نادیده گرفته شدن

بحران نادیده گرفته شدن

فرهاد قنبری

فعال رسانه‌ای

 این روزها بسیاری از روحانیون و نیروهای حامی گفتمان انقلاب که نزدیکی چندانی هم به مراکز قدرت ندارند، از این میزان خشونت و عصبانیتی که در میان بخش‌هایی از جامعه به ویژه طبقه متوسط شهری و دانشجویان وجود دارد، دچار تعجب و شگفتی شده‌اند.

 

ریشه این مسئله در آنجاست که این طیف به علت سبک و الگوی زندگی شبیه به الگو و معیار گفتمان حاکم، هیچگاه با مقوله «نادیده انگاشته شدن» مواجه نبوده است و به این علت نمی‌توانند به درستی دلیل عصبانیت معترضان را درک نمایند. آن‌ها هیچگاه به علت حجاب در خیابان مواخذه نشده و با پرونده و جریمه کم‌حجابی مواجه نبوده‌اند. آن‌ها هیچگاه به علت پوشش و آرایش ظاهر و نشناختن امامان جمعه از استخدام‌های دولتی بازنمانده‌اند. آن‌ها هیچگاه با نگاه‌های خشن و بدبینانه برخی کارمندان و قضات در دادگاه‌ها و دادسراها و.. مواجه نبوده‌اند. آن‌ها هیچگاه با دیدن ماشین گشت ارشاد و پلیس دچار ترس و دلهره نشده‌اند و..

 

«نادیده گرفتن» بدترین شکل اعمال خشونت در حق دیگری است. نادیده گرفتن اعمال خشونتی بیشتر از درگیری فیزیکی و جدل است. در جدل و خشونت کلامی طرفین دعوا حداقل «دیگری» را به عنوان سوژه انسانی به رسمیت می‌شناسند و سعی در اقناع و یا دفاع از خویش دارند اما در «نادیده گرفتن» یک طرف جدال اصلا طرف مقابل را در حد انسان نمی‌بیند که بخواهد با او وارد جدل شده یا سعی در اقناع او داشته باشد. (هنگامی که زن و شوهری به مرحله «نادیده گرفتن» یکدیگر یا یکی در حق دیگری می‌رسند، یعنی از مرحله جدل و قانع کردن یکدیگر گذر کرده‌اند و دیگر بود و نبود یا خوب و بد طرف مقابل برایشان مهم نیست و این بدترین و زشت‌ترین نوع اعمال خشونت در یک رابطه انسانی است)

 

منطق محافظه‌کاران، منطق «نادیده گرفتن دیگری» است. در نگاه آن‌ها ایرانیان کسانی هستند که مشارکت در انتخابات را تکلیف دینی خود می‌دانند، حجاب مدنظر آن‌ها را دارند، همیشه با گزارشگران صداوسیما هم عقیده‌اند، اخبار را فقط از شبکه خبر و بیست‌وسی دریافت می‌کنند، واکسن خارجی نمی‌خواهند، اگر کمبود و مشکلی در زندگی دارند از چشم ظریف و روحانی و اصلاح‌طلبان می‌بینند، منشاء تمام بدبختی‌های عالم را غرب و آمریکا می‌دانند، در صورت لزوم اشکنه می‌خورند و لنگ می‌بندند، از گرانی و تورم ناراضی‌اند اما به خاطر مصلحت دم نمی‌زنند، هیچ اعتراضی به نابودی محیط زیست و آلودگی هوا و طرح‌های مجلس ندارند، بستن اینترنت را به نفع خود می دانند و.. و افرادی که چنین نیستند مشتی خودفروخته، ولنگار و فریب خورده‌اند که به دنبال غربگدایی و خدمت به اسرائیل و استکبار جهانی‌اند و هدفی جز آسیب زدن به آرمان‌های بزرگ انقلاب اسلامی ندارند.

 

بر اساس چنین نگاهی است که «تعهد به گفتمان» جای «تخصص» را می‌گیرد و امثال مهرداد بذرپاش از سازمان و وزارتخانه‌ای به سازمان و وزارتخانه‌ای دیگر منتقل می‌شود و در این میان انبوهی از متخصصین نادیده گرفته می‌شوند. و این نادیده انگاشته شدن، ریشه اصلی بحران و خشونت و عصبانیت مستتر در لایه‌های مختلف اجتماعی است.

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها