جوان کبوتر باز به خاطر یک سوءظن به قتل رسید +عکس

«کبوترپرانی» در پشت بام منازل مسکونی درحالی به معضلی جدی تبدیل شده است که هر از گاهی این پرندگان زیبا «پیک مرگ» می شوند و صحنه های هولناک جنایی را به تماشا می نشینند!

جوان کبوتر باز به خاطر یک سوءظن به قتل رسید +عکس

عصر بیست و ششم مهر نزاع هولناکی به بهانه ایجاد مزاحمت در پی کبوتر بازی در بولوار هدایت مشهد رخ داد که در این میان جوان 25 ساله ای بر اثر اصابت ضربه چاقو به قفسه سینه جان سپرد.

این حادثه تلخ زمانی رقم خورد که جوانی به نام سعید خسته از کار و مشغله روزانه به خانه بازگشت. او برای آن که سری به کبوتران بزند و دست و صورتش را بشوید تا خستگی روزانه را رفع کند، از پله های ساختمان به پشت بام طبقه چهارم واحد مسکونی آپارتمانی رفت اما هنوز در پشت بام آرام نگرفته بود که جوان 26 ساله ای در پشت بام منزل همسایه، توجهش را به خود جلب کرد. آن جوان 26 ساله نیز در پشت بام طبقه چهارم یک مجتمع ساختمانی دیگر که با تیغه دیواری از یکدیگر جدا شده بودند، مشغول کبوترپرانی بود!

«سعید» که احتمال می داد آن جوان همسایه ناشناس برای دیگران ایجاد مزاحمت می کند یا به قول معروف در حال دید زدن منازل اطراف است به کنار دیوار رفت و به آن جوان اعتراض کرد که در پشت بام چه می کنی؟  خانه ما را دید می زنی؟ اما این جملات به غرور جوان کبوترپران همسایه برخورد .او که به چشمان سعید خیره شده بود، پاسخی سربالا داد و گفت: «به تو چه ربطی دارد؟» و این مشاجره لفظی به توهین و درگیری کشید.

در این میان ناگهان سعید به آن سوی دیوار رفت و درگیری فیزیکی بین آن ها درحالی رخ داد که جوان 26 ساله با برادر آرایشگرش تماس گرفت و او را در جریان نزاع گذاشت. از سوی دیگر هم برادر سعید با شنیدن ماجرا وارد معرکه شد و این گونه بود که نزاع به داخل خیابان هدایت 21 کشیده شد. دیگر تیغه های چاقو در هوا می درخشید و نزاع با چوب و لوله ضخیم پلاستیکی وارد مرحله خطرناکی شده بود.

 

در اثنای این درگیری خونبار که وحشت رهگذران و اهالی را در پی داشت، حسین (برادر سعید) و حسین – م (جوان 26 ساله همسایه) در کنار یکدیگر قرار گرفتند و یقه به یقه شدند. شدت درگیری هر لحظه بیشتر می شد و دو جوان مذکور کف کوچه روی یکدیگر می غلتیدند که ناگهان فاجعه وحشتناکی رخ داد و تیغه چاقو بر سینه «حسین- س» وارد آمد. برخی از اهالی به یاری «حسین – س» پرداختند و برخی دیگر به سراغ ضاربی رفتند که قصد فرار از مهلکه را داشت اما یکی از تعمیرکاران خودرو او را به داخل تعمیرگاه کشید تا فرار نکند. از سوی دیگر به دنبال تماس شهروندان با نیروهای امدادی و پلیس 110، بلافاصله ماموران اورژانس به محل رسیدند و «حسین- س» را به همراه برخی مجروحان دیگر به مرکز درمانی انتقال دادند ولی تلاش پزشکان برای نجات وی به نتیجه نرسید و این جوان 25 ساله درحالی جان خود را بر اثر عوارض ناشی از اصابت ضربه چاقو از دست داد که پدرش نیز با دیدن پیکر خون آلود فرزندش، روی زمین افتاد.

دقایقی بعد با حضور نیروهای کلانتری خواجه ربیع مشهد در محل وقوع نزاع، خبر مرگ جوان 25 ساله در بولوار هدایت پیچید و بدین ترتیب قاضی ویژه قتل عمد از طریق ماموران انتظامی در جریان نزاعی مرگبار قرار گرفت که یک کشته و چند مجروح داشت.

قاضی علی اکبر احمدی نژاد که بررسی های میدانی را از مراکز درمانی آغاز کرده بود، پس از گفت وگویی کوتاه با ضارب که او نیز در بیمارستان بستری بود، عازم خیابان هدایت 21 شد و به تحقیق قضایی پرداخت. به دستور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، جسد جوان 25 ساله به پزشکی قانونی انتقال یافت و عوامل بررسی صحنه جرم نیز به ثبت آثار باقی مانده از نزاع مرگبار پرداختند. پس از بهبودی نسبی ضارب که مدعی بود با چاقوی پدر مقتول مجروح شده است و سعید (برادر مقتول) نیز او را با ضربات چوب هدف گرفته بود، برای بازسازی صحنه جنایت و توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به محل وقوع نزاع هدایت شد.

«حسین-م» وقتی در برابر دوربین قوه قضاییه قرار گرفت با تفهیم اتهام از سوی قاضی احمدی نژاد و پس از معرفی کامل خود گفت: پدرم فوت کرده و مادرم در یک رستوران کار می کند. ما قبلا در یکی از شهرهای خراسان رضوی (درگز) زندگی می کردیم که به مشهد مهاجرت کردیم و برادرم به شغل آرایشگری پرداخت. من هم از مدتی قبل در یک پیک موتوری کار می کردم و تلفن همراه خریداری شده را به مشتریان می رساندم! ولی چند روز قبل از این حادثه، زورگیران مرا خفت کردند و تلفن همراهم را گرفتند این بود که من یک قبضه چاقو خریدم تا از خودم در برابر این حوادث دفاع کنم! از آن روز به بعد همواره چاقو را در جیبم می گذاشتم.

 

متهم 26 ساله ادامه داد: من زنی را به عقد موقت خودم درآورده ام و در منطقه بولوار طبرسی شمالی ساکن هستم اما مادرم در یکی از طبقات مجتمع چهار واحدی آپارتمانی در خیابان هدایت زندگی می کرد که من هم برای سرکشی از مادرم به این مجتمع مسکونی می آمدم! در این میان تعدادی کبوتر هم در پشت بام داشتم که با آن ها سرگرم می شدم! تا این که روز حادثه سعید (پسر همسایه و برادر مقتول) بی خودی مرا متهم کرد که قصد دید زدن منزلشان را داشتم در حالی که من نمی دانستم او از کدام منزل سخن می گوید!

با این جمله عصبانی شدم و به او گفتم «به تو چه ربطی دارد که من در پشت بام چه می کنم؟!» همین حرف باعث درگیری شد و من هم با برادرم تماس گرفتم! متهم به قتل که سابقه کیفری ایجاد مزاحمت را نیز در پرونده خود دارد، در ادامه اعترافاتش گفت: در اثنای این درگیری که به داخل خیابان کشیده شده بود، من و برادر سعید با هم گلاویز شدیم که ناگهان زمانی که روی هم می غلتیدیم تیغه چاقو به سینه اش فرو رفت. من که دیدم لباس هایم خون آلود شد، ترسیدم و قصد فرار داشتم که یکی از تعمیرکاران مرا به درون تعمیرگاه برد در حالی که با چاقوی پدر مقتول و از ناحیه کتف مجروح شده بودم! بنا بر این گزارش، در آغاز بازسازی صحنه جنایت که سرهنگ علی بهرامزاده (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) نیز حضور داشت، ابتدا سرگرد وحید حمیدفر (افسر پرونده) خلاصه ای از محتویات این پرونده جنایی و اعترافات متهمان در مراحل بازجویی های تخصصی را شرح داد و در پایان نیز قاضی علی اکبر احمدی نژاد با صدور قرار قانونی، متهمان را روانه زندان کرد تا این پرونده جنایی که به خاطر «هیچ» رخ داده بود، دیگر مراحل قانونی خود را طی کند!

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها