مهدی نوربخش استاد دانشگاه در گفتگو با مستقل:

پوتین به دنبال یک توافق موقت در وین برای ایران بود

دکتر نوربخش می‌گوید: الان مشخص می‌شود که دولت پوتین چرا به دنبال یک توافق موقت برای کشور ما بوده است. کشور ما باید از منافع خود مستقیما دفاع کند و سپس وارد مذاکره با آمریکا شود. ایران نباید اجازه دهد دولت‌ها بر مذاکرات تاثیرگذار باشند بخصوص بعد از صحبت رهبری جمهوری اسلامی مبنی بر تعامل با دولت‌های دشمن؛ زمان آن رسیده است که ایران وارد مذاکره مستقیم با آمریکا شود.

پوتین به دنبال یک توافق موقت در وین برای ایران بود

 

پوتین یک توافق موقت در وین برای ایران می‌خواست

 

سرویس سیاسی

 

عاقبت جنگ اوکراین مواضع ناهماهنگ اتحادیه اروپا، موقعیت آینده‌ی ناتو و از همه مهمتر تکلیف مذاکرات وین، سوالاتی است که این روزها مطرح می‌شود و هر کس از زاویه جدیدی به آن پاسخ می‌دهد برای بررسی ابعاد مختلف جنگ اوکراین گفتگو کردیم با دکتر مهدی نوربخش فعال سیاسی، عضو نهضت آزادی و استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه هریسبرگ که مشروح آن را می‌خوانیم:

 

 تنش اوکراین چه تاثیری بر مذاکرات وین خواهد گذاشت؟

 

برای مذاکرات با دنیای غرب ما نمی‌توانیم به روسیه اعتماد کنیم، معلوم نیست گفتگوهای خصوصی روسیه با آمریکا در چه مواردی بوده است. از آنجا که خودمان در رابطه با آمریکا نبوده‌ایم، نمی‌دانیم پوتین چقدر کارشکنی کرده است اما می‌دانیم زمانی که رئیسی به مسکو رفت پیشنهاد پوتین این بود که به یک توافق موقت برسیم.

دولت پوتین تصمیم داشت با این توافق موقت بتواند با کارت ایران بازی کند، الان مشخص می‌شود که دولت پوتین چرا به دنبال یک توافق موقت برای کشور ما بوده است.

کشور ما باید از منافع خود مستقیما دفاع کند و سپس وارد مذاکره با آمریکا شود. ایران نباید اجازه دهد دولت‌ها بر مذاکرات تاثیرگذار باشند بخصوص بعد از صحبت رهبری جمهوری اسلامی مبنی بر تعامل با دولت‌های دشمن؛ زمان آن رسیده است که ایران وارد مذاکره مستقیم با آمریکا شود و اجازه ندهد که کشور روسیه به خاطر منافع خود دخالتی در این توافق داشته باشد. این به نفع ایران است و ما باید این مسئله را بفهمیم و الان که بعد از ۵ ماه از روی کار آمدن دولت وارد مذاکره شدیم و فرصت‌های بسیاری را سوزاندیم، بهتر است کشور خود را نجات دهیم.

اگر این مذاکرات صورت بگیرد ما می‌توانیم سرمایه‌گذاری خارجی برای گاز انجام دهیم که این گاز به اروپا برود. ما نباید از رقابت با روسیه هراس داشته باشیم چون روسیه کارشکنی‌های بسیاری بر علیه ما کرده است، اکنون ما برای منافع خودمان هرگز نباید از ورود به این عرصه دریغ کنیم.

اگر در زمان خاتمی قانع شده بودیم یا به دنبال خطوط لوله انتقال گاز از طریق ترکیه به اروپا بودیم وضع امروز ما بسیار بهتر بود. لذا الان زمان آن رسیده است که بازار را به دست بگیریم و هرگز به فکر این نباشیم که همسایه شمالی ما که در طول سال‌های گذشته بیشترین کارشکنی‌ها را کرده است، متضرر خواهد شد.

 

اگر به فکر منافع خودمان باشیم و هرگز هم به دنبال رای روسیه در شورای امنیت سازمان ملل نباشیم، چنانچه وارد برجام و مذاکرات بعدی شویم، دست کشور ما از لحاظ اقتصادی باز می‌شود و می‌تواند اقتصاد خود را در طول دو سال بازسازی کند.

 

با توجه به انفعال اروپا در تنش اوکراین و اینکه انگلیس دو سال پیش از اتحادیه خارج شد، الان با این وقایع سرنوشت اتحادیه اروپا را فروپاشی پیش‌بینی می‌کنید یا اتحادیه منسجم‌تر خواهد شد؟

 

درون آمریکا دو نگرش درباره اتحادیه اروپا و بطور مشخص سازمان‌های بین‌المللی بوده است یکی از آن‌ها توسط محافظه‌کاران و راست افراطی بر این باور بوده است که آرام آرام دولت آمریکا خود را از این نهادها بیرون بکشد، اوج این بحث زمان ترامپ بود. ترامپ دو کار عجیب انجام داد که در تاریخ آمریکا سابقه نداشت.

او سعی کرد اتحادیه اروپا را ضعیف کند. در واقع ترامپ کوشش کرد نهادهای بین المللی را ضعیف کند همینطور ناتو را ضعیف کند و این یکی از اقدامات ترامپ بود.

کار دیگری که کرد این بود که اصولا داخل آمریکا این مسئله جا افتاده بود که درهای اقتصادی را باز بگذارید و وارد جنگ با ابرقدرت‌ها نشوید.

اما به محض اینکه بایدن سر کار آمد کوشش کرد حمایت خود از نهادهای بین المللی را اعلام کند مثل کنفرانس پاریس. اقدام دیگری که بایدن انجام داد این بود که حمایت خود را از اتحادیه اروپا اعلام کرد و کوشش کرد اتحادیه اروپا را که طی دوران ترامپ تضعیف شده بود (به ویژه با خروج انگلستان از این اتحادیه) تقویت کند.

ناتو برای تهدید دولت روسیه به وجود نیامد، ناتو به وجود آمد که در مقابل تهدیدات اتحاد جماهیر شوروی کشورهایی را با هم متحد کند و در مقابل آن یک اتحاد امنیتی دیگری به نام ورشو وجود داشت که فروریخت.

اما ناتو قدرتمندتر شد و یکی از دلایل آن این بود که کشورهای جدیدی که پس از شوروی استقلال یافته بودند نظام‌های دموکراتیک داشتند، مردم این کشورها دولت‌های اقتدارگرای کمونیستی را تجربه کرده بودند و نگران امنیت خود بودند.

دولت آمریکا فشاری روی کشورهای دیگر نگذاشت که عضو ناتو شوند، عضو ناتو شدن نیز شرایط خاصی دارد و به هر حال چه دوست داشته باشیم چه دوست نداشته باشیم این مسئله را باید در حاکمیت ملی کشورهای اروپایی بپذیریم.

امروز کشورهای کوچکی که وضعیت اوکراین را می‌بینند بسیار شاکر هستند که عضو اتحادیه اروپا شدند. دولت بایدن ابتدا با اروپا به خاطر روابط با پوتین مشکل داشت، مثلا مرکل برای کشیدن لوله گاز از روسیه مخالفت‌های بایدن را قبول نکرد اما الان همه فهمیده‌اند که هماهنگی در اتحادیه اروپا و ناتو چقدر مهم است همین دولت آلمان که در گذشته حاضر نبود این پروژه را متوقف کند الان این پروژه را متوقف کرده است.

الان اروپا حاضر است هزینه‌هایی را بپردازد، خیر عمومی شهروندانش را برای تامین امنیت در این می‌بیند که هزینه آن را بدهد و مقابل روسیه بایستد.

به احتمال بسیار زیاد تحریم‌ها تاثیر بسیاری روی روسیه خواهد گذاشت. چون این تحریم‌ها می‌تواند در بخش‌های مختلف اقتصاد روسیه تاثیراتی بگذارد و برای کشوری که دنبال توسعه‌طلبی است ضربات بیشتری وارد می‌کند.

روسیه به تکنولوژی سخت اروپا نیازمند است و اقتصاد آن فسیلی است البته در بخش گندم و کود شیمیایی یک بازار رقابتی دارد اما در صنعت اصلا قوی نیست.

برخلاف چین که توانست اقتصاد خود را به سوی توسعه پیش ببرد دولت روسیه فقط در بخش نظامی رشد کرده است و اگر یک کشور بخواهد با آمریکا رقابت کند باید اقتصادی داشته باشد که این اقتصاد چنین توانایی‌هایی را در خود ایجاد کند.

دولت پوتین پشتوانه اقتصادی ندارد به همین سبب مجددا اقتصاد روسیه وارد بحران می‌شود. یعنی همان وقایعی که در سال ۹۰ میلادی اتفاق افتاد و آن امپراطوری فروپاشید مجددا در روسیه اتفاق میفتد.

 

برخلاف چین که هرگز کوشش نکرد در بخش نظامی سرمایه‌های خود را افزایش دهد بلکه بدنبال توسعه صنایع خود رفت. اگرچه چین هم به تکنولوژی غرب نیازمند است اما اصولا وضع چین با روسیه متفاوت است. ظرفیت اقتصاد روسیه بین ۸ تا ۱۱ میلیارد دلار مرتب در حال گردش است و مساوی با اقتصاد ایالت تگزاس آمریکاست، اقتصاد روسیه به سطح دیگر ایالت‌های آمریکا نمی‌رسد. روسیه نتوانست اقتصاد خود را رونق دهد و اقتصاد رقابتی ایجاد کند و در آینده هزینه‌های گزافی را پرداخت خواهد کرد.

 

 منشاء بسیاری از وقایع سیاسی تاریخ ایران تضادها یا توافقات قدرت‌های بزرگ بوده، آیا با توافق وین قرار است اتفاق مهمی در سیاست ایران بیفتد؟

 

در این مورد بنظرم اولین پدیده‌ای را که باید به آن پرداخت خود دولت پوتین است. تاثیراتی که پوتین و دولتش می‌خواهند بر همسایگان خود بگذراند. دولت پوتین یک دولت اقتدارگرای داخلی است و یک دولت توسعه‌طلب خارجی.

شما اگر به صحبت‌های اخیر پوتین توجه کرده باشد می‌بینید که فروپاشی شوروی را یک اشتباه بزرگ می‌داند. وقتی به مسئله اوکراین توجه کنیم می‌بینیم پوتین اوکراین را یک کشوری می‌داند که توسط شوروی شکل گرفته، او در این تاریخ نشانه‌های غلط می‌دهد.

دولت انتخابی اوکراین را یک دولت نازی می‌داند و نیروهای آنرا به جابجایی مواد مخدر محکوم می‌کند. این تصویری است که پوتین از اوکراین ارائه می‌دهد. اما نباید فراموش کنیم روسیه توسط یک مافیا اداره می‌شود.

پوتین قریب به ۲۲ سال است که در روسیه حکومت می‌کند و وضع روسیه با کشورهایی که در این ۳۰ سال تحول اقتصادی داشته‌اند قابل مقایسه نیست.

شما روسیه را با کره جنوبی مقایسه کنید، روسیه حرفی برای اقتصاد داخلی خود ندارد. پوتین یک نظام اقتدارگرای مافیایی برای خود ایجاد کرده است. درون اوکراین در سال ۲۰۱۴ دولت دست نشانده پوتین را سرکوب کردند و انتخاب مجددی شکل گرفت، اگرچه درون اوکراین فساد وجود دارد اما پوتین نمی‌تواند ادعا کند حاکمان اوکراین از حاکمان مدنظر او بدتر هستند.

الان هم می‌بینید تمام بحث پوتین این است که ما می‌خواهیم دولت اوکراین را عوض کنیم و از مردم می‌خواهد بر ضد حکومت خود قیام کنند. چیزی که درون اوکراین اتفاق افتاده است این است که یک ناسیونالیسم جدید شکل گرفته، یعنی مردم عادی اسلحه دست گرفته‌اند.

کاری که پوتین در اوکراین کرده است یک عکس العمل بسیار منفی در دنیا داشته است و این چیزی نیست جز توسعه طلبی.

همین کار را بوش در عراق کرد بوش وقتی می‌خواست وارد عراق شود با یک خبر دروغ که آن‌ها تهدید امنیتی هستند وارد عراق شد و همه فهمیدند این توجیه غلط بود. دولت آمریکا بدنبال قدرت‌طلبی بود همین کار را پوتین درون اوکراین انجام می‌دهد و با اخبار غلط وارد اوکراین شده است. حتی ارتشیان بازنشسته روسیه به پوتین گفته‌اند ناتو تهدیدی برای روسیه نیست و ما می‌بینیم شرایط به سمتی می‌رود که پوتین چه جنایتی درون اوکراین می‌کند.

 

 آیا ممکن است تقویت ناتو را شاهد باشیم یا این جنگ در نهایت فروپاشی ناتو را در پی دارد؟

 

اوکراین برای پوتین و روسیه بسیار مهم است اما تهدیدی برای روسیه نیست. اوکراین منطقه‌ی مهمی است می‌توان گفت عمق استراتژی اروپایی دولت روسیه است.

این توجیه را پوتین اگرچه اظهار نمی‌دارد اما اوکراین را عمق استراتژی کشور خود می‌داند. دلیل اول اهمیت این است که اوکراین الان یکی از راه‌هایی‌ است که دولت روسیه می‌تواند گاز خود را به اروپا صادر کند.

اگر چه این خط لوله استریم ۲ کوشش می‌کند اوکراین را دور بزند اما آن خط تکمیل نشده است.

مسئله دوم این است که پوتین اصولا همراه با راست افراطی در دنیا و فاشیست‌های دنیا به دنبال فروپاشی نهادهای دموکراتیک است. به عنوان مثال ایشان یکی از حامیان احزاب دست راستی فرانسه است، یا درون انگلیس وقتی رفراندوم برای خروج از اتحادیه اروپا انجام می‌شد پوتین سرمایه‌گذاری بسیاری روی آن انجام داد و مردم انگلستان بعدا فهمیدند نقش روسیه در پخش اخبار نادرست چقدر زیاد بوده است.

پوتین می‌تواند با فاشیست‌های اروپا ارتباط نزدیکتری داشته باشد و نهاد اتحادیه اروپا را تضعیف کند، البته این کار را با ترامپ مشترکا انجام دادند.

دولت پوتین یک دولت دست راستی است که از فاشیسم اروپا حمایت می‌کند و به این سبب اوکراین برای او بسیار مهم است که درون آن سرمایه گذاری کند و در نهایت موجب ایجاد شکاف یا گسست در ناتو شود.

 

 آیا برنامه پوتین را در نهایت احیای اتحاد جماهیر شوروی می‌دانید یا اهداف کوچکتری دارد؟

 

دولت و شخص پوتین به دنبال احیای امپراطوری گذشته است.

دولت پوتین و این ماجرا را باید در یک چارچوب ایدئولوژیک گذاشت به این جهت که راست افراطی در مقابل آرمان اروپا ایستاده است. آن‌ها می‌خواهند دموکراسی اروپایی را تضعیف کنند و در این رابطه پوتین ترسی ندارد که حاکمیت مردم اوکراین را زیر پا بگذارد، همانگونه که حاکمیت مردم خود را زیر پا گذاشته است.

اگر به انتخابات روسیه نگاه کنید این انتخابات صوری است و زمانی که فردی بیش از دو دهه می‌تواند در حکومت بماند یعنی این حاکمیت خودکامه است و تلاش می‌کند در بخش قدرت با انحصارطلبی بماند و سرکوب کند.

اهداف پوتین اهداف توسعه‌طلبانه است و چارچوب‌های بین المللی را می‌شکند چون هیچ کشوری در حال حاضر نمی‌تواند کشور دیگری را که مرزهای مشخص دارد، تحت هیچ شرایطی اشغال کند.

مشکل دوم این است که حق حاکمیت مردم اوکراین را زیر پا گذاشته است، اگر مردم اوکراین می‌خواهند متعلق به اروپا باشند یا خیر این وظیفه پوتین نیست که به تعیین کند دولت شما نازی است، چون آن‌ها یک دولت دموکراتیک دارند. مردم اوکراین تمایلات اروپایی دارند و این مسئله برای پوتین بسیار گران است که یک کشور در مرزهای خودش چنین کنشی دارد.

پوتین به بلاروس نگاه می‌کند و می‌خواهد اوکراین را شبیه بلاروس کند که برای اوکراینی‌ها قابل قبول نیست. پوتین در این قمار چند چیز را نمی‌دید اول اینکه فکر نمی‌کرد اروپایی‌ها به راحتی متحد شوند اما الان این بحث درون اروپا شکسته است به این تعبیر که بسیاری از کشورهای اروپا فهمیدند ناتو چقدر برای امنیت آن‌ها مهم است. آن هم در مقابل کشوری که هم‌تراز کشور آمریکا اسلحه‌های اتمی دارد، به هر حال این مسئله مهمی است که درون اروپا آن را به روشنی مشاهده می‌کنیم.

پس دست اروپا برای اتحادهای بیشتر بازتر می‌شود و ناتو گسترش پیدا می‌کند. در همین چند روز اخیر دولت پوتین سوئد و فنلاند را هم تهدید کرد و احتمالا پس از پایان این جنگ کشورهای دیگر وارد ناتو می‌شوند. کاری که پوتین کرد نتیجه عکس داد و دنیا پوتین را به خاطر توسعه‌طلبی محکوم می‌کند، زیرا او حق حاکمیت مردم را در کشور دیگری نادیده گرفته است.

تجربه روسیه هم درون اوکراین تجربه بسیار بسیار بدی است.

دولتی که در سال ۲۰۱۴ در اوکراین سرنگون شد دولت فاسدی بود که بیشتر از طریق روسیه حمایت می‌شد، اما به عمر آن پایان داده شد. الان مردم عادی اوکراین هم اسلحه دست گرفته‌اند، مصاحبه‌ای را با رئیس جمهور قدیم اوکراین آقای پتروشنکو انجام شده است او در اوکراین ایستاده و مردم را تشویق می‌کند اسلحه دست بگیرند و بسیاری از اوکراینی‌ها همین کار را می‌کنند.

اگر چه کشورهای غربی از دولت اوکراین خواسته‌اند که اگر بخواهند از آن جا خارج شوند، امروز خبرها این است که نیروهای نظامی اوکراین از کشور خود دفاع می‌کنند.

جنایت بزرگتر پوتین این است که ابتدا اعلام کرده بود شهروندان این کشور را مورد هدف قرار نمی‌دهد، حالا توجیه او برای بمباران مناطق مسکونی این است که نیروهای نظامی اوکراینی در بین مردم جای گرفته‌اند که حرف کاملا غلطی است.

 

کسانی که این فاجعه را توجیه می‌کنند نباید فراموش کنند که توجیه این فاجعه یک چارچوب بین‌المللی را می‌شکند و حق حاکمیت را از مردم می‌گیرد.

 در چند روز گذشته دیده‌ایم آقای رئیسی از ناتو انتقاد کرده‌اند بدون اینکه کار غلط پوتین را محکوم کنند.

این موضع‌گیری به نفع کشور ما نخواهد بود، این‌ها کشور ما را با سیاست‌های اخلاقی مواجه خواهد کرد و در آینده به نفع منافع ملی ما نخواهد بود.

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها