غلامعلی دهقان عضو ارشد حزب اعتدال و توسعه در گفتگو با مستقل:

تحلیل واعظی اشتباه بود

به جهت بررسی نکاتی از کارنامه دولت روحانی گفتگو کردیم با غلامعلی دهقان عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه که مشروح آن را می‌خوانیم:

تحلیل واعظی اشتباه بود

شعارهای روحانی در انتخابات ۹۲ و ۹۶ بیشتر پیرو اقتصاد و سیاست خارجی و نسبتاً آزادی بوده است، حالا پس از ۸ سال به عنوان یک شاهد عینی دولت روحانی، او تا چه حد به شعارهای خود عمل کرده است؟

واقعیت این است که کارکرد دولت روحانی را به دو دوره‌ی اول و دوم باید تقسیم کرد یعنی از آغاز انتخاب ایشان تا ۹۶ و سپس ۹۶ تا کنون.

در چهار سال اول با توجه به اینکه دولت اوباما در قیاس با دولت‌های قبلی عقب‌نشینی‌هایی درباره ایران داشت و دولت ایران هم طبق صحبت‌های مقام معظم رهبری برای چندمین بار اعلام کرده بود به دنبال بمب اتم نیست، ایران و غرب توانستند یک بازی برد- برد را به خوبی پیش ببرند که در سال ۹۴ منجر به برجام شد. اگر سیاست‌گذاری روحانی و تیم او اشتباه بود تردید نکنید که ایشان در سال ۹۶ نزدیک به ۲۴ میلیون رای  نداشت چون مردم تاثیرات برجام را در زندگی روزمره دیدند، ثبات در قیمت دلار و دیگر شاخص‌های اقتصادی و کاهش تورم، امید به زندگی که شکل گرفت نشان می‌دهد که برای ۴ سال اول می‌توان نمره بسیار بالا به دولت داد. بازگشایی خانه هنرمندان و سینما که در دوره احمدی نژاد پلمپ شده بود نشان دهنده این بود که جامعه‌ی ایرانی به سوی نوعی نرمالیزاسیون و عادی شدن در پیش دارد، اما نیمه‌ی دوم ریاست جمهوری حسن روحانی مصادف با روی کار آمدن ترامپ شد که نه تنها برای ما بلکه برای بسیاری از کشورهای دنیا هزینه درست کرد و دیدیم که او هم به دلیل تبعات سیاسی ناشی از کرونا نتوانست برای دومین بار انتخاب شود یعنی در دوره دوم روحانی در حالیکه با ترامپ رو به رو شده بودیم با کرونا نیز رو به رو بودیم که این امر باعث شد مسائل اقتصادی مردم بیش از گذشته دچار مشکل شده و دولت‌مردان نیز به نحوی از چشم مردم بیفتند و اصولگرایان نهایت سوءاستفاده را از این شرایط داشته باشند و اسب‌ها را برای ریاست جمهوری آینده زین کنند.

بنابراین در مجموع اگر قاعده انصاف را میزان قرار دهیم آن جا که دولت مثل ۴ سال اول می‌توانست، خوب عمل کرد اما اگر بخواهیم بی‌انصافی کنیم و نیمه خالی لیوان را ببینیم و مشکلاتی را که دیگران برای روحانی در دور دوم درست کردند بزرگ‌نمایی خواهد شد و دولت روحانی ناکارآمد نشان داده می‌شود.

برخی وقایع دور دوم روحانی ربطی به برجام و ترامپ ندارد، مثل دی ۹۶ آبان ۹۸، تجمعات کارگری و عدم مجوز تجمع به احزاب و..، این ضعف‌ها را چگونه تحلیل می‌کنید؟

به هر جهت فراموش نکنیم بعضی از مواردی که نام برده شد را باید ریشه‌ای تحلیل کرد. ما هنوز نتوانسته‌ایم سازوکاری را داشته باشیم که به مخالفین اجازه دهیم راهپیمایی داشته باشند در حالیکه اصول مربوط به حقوق ملت در همان فصل‌های اولیه قانون اساسی تاکید بر تشکیل تجمعات مسالمت‌آمیز دارد بنابراین این اشکالی‌ست که از اول انقلاب بوده است و به همین جهت وقتی به جامعه شوک وارد می‌شود علاوه بر کسانیکه حق اعتراض قانونی دارند عده‌ای هم از این فضا سوءاستفاده می‌کنند و به بی‌قانونی دامن می‌زنند. این مسئله را باید در فرهنگ سیاسی بررسی کنیم تا در آینده همه‌ی ما ایرانی‌ها به این نتیجه برسیم که زبان گفتگو زبان بهتری برای رسیدن به تجربیات موفق است. در آبان ۹۸ هم همانطور که آقای جهانگیری دیشب در کلاب‌هاوس اشاره کردند تصمیمی بالاتر از دولت بود و تصمیم سران سه قوه بوده است یعنی علاوه بر قوه مجریه، قوه مقننه و قضاییه هم حداقل در سطح روسای آن‌ها دخالت داشته‌اند اما طبیعی است که از آنجایی که دیواری کوتاه‌تر از قوه مجریه نیست نقش این قوه بیشتر به چشم آمده است، البته همانطور که اشاره شد آنچه گذشت سابقا نیز اتفاق افتاده است؛ در دهه ۶۰ هم مواردی را در شهرهای مختلف داشتیم که از کنترل خارج می‌شد، اوایل دهه ۷۰ در اسلامشهر، شیراز، استان شدن قزوین، اراک و یا آنچه که بعدها در ۸۸ شکل گرفت. بنابراین از آن جهت گفتم که همانطور که اشاره شد این مسئله مربوط به این دولت نیست حداقل به‌نظر می‌رسد مخالفین می‌خواهند اینگونه برای نتیجه‌گیری در مسائل سیاسی وانمود کنند.

یکی دیگر از وعده‌های آقای روحانی که از سال ۹۲ نیز مطرح شد بحث رفع حصر بود، در حالیکه ایشان رئیس شورای عالی امنیت ملی هم بودند چرا گشایشی در این زمینه حاصل نشد؟

باز هم پاسخ شبیه سوال قبلیست و در درجاتی بالاتر از دولت باید در این زمینه تصمیم‌گیری می‌شد. شواهد نشان می‌دهد تلاش‌هایی هم صورت گرفت اما در هر حال توفیقی هم در عمل نداشت. شاید بعدها حسن روحانی در تاریخ شفاهی که برای ۸ سال ریاست جمهوری خود خواهد گفت، به بعضی از این موارد درباره رفع حصر اشاراتی بکند.

پیرو تحلیل شما، دولت در مواردی نقش تعیین کننده ندارد و روحانی نیز گفته است که اختیار چندانی ندارد. سوال اینجاست که آقای روحانی نمی‌تواند از اختیارات خودش استفاده کند یا اختیارات جایگاه ریاست جمهوری را محدود کرده‌اند؟

بالاخره فراموش نکنیم شورای عالی امنیت ملی هم ده عضو رسمی دارد و افراد دیگری هستند که در جلسات هم شرکت می‌کنند و نظرات کارشناسی خود را دارند اما فراموش نکنیم که روحانی حتی قبل از ریاست جمهوری تلاش داشت نوعی پیوستگی میان نیرو‌های سیاسی کشور ایجاد کند و رویه ایشان هم همیشه رویه ملایمی بوده است و همیشه دنبال اجماع‌سازی بود. در قضیه اتمی هم که ایشان از اوایل دهه ۸۰ مسئول بود تلاش می‌کرد بین ارکان کشور در زمینه هسته‌ای اجماع ایجاد کند و دولت خود را دولت اعتدال نامید که اصولگرا و اصلاح‌طلب و اعتدالیون در آن بودند. با هر تحلیلی بالاخره رئیس جمهور اگر به قول خاتمی تدارکات‌چی نباشد اینجور هم نیست که حرف اول را در تصمیم گیری‌ها بزند ولی می‌تواند با تامل و گفتگو انعطاف سیاست را پیش ببرد با شناختی که از روحانی وجود دارد به‌نظر می‌رسد تمام تلاش خود را کرده است. 

برخی از اصلاح‌طلبان می‌گویند به‌خصوص در دور دوم دولت روحانی از اصلاح‌طلبان فاصله گرفت و واعظی هم گفته است رای روحانی متعلق به شخص روحانی بود، این انشقاق را چگونه تحلیل می‌کنید؟

من در چند مقاله هم در طول ۴ سال اخیر به آقای واعظی انتقاد کرده‌ام که این نگاه شما نگاه علمی و منصفانه نسبت به انتخابات ۹۲ نیست. واقعیت این است که تا قبل از مناظره سوم آقای روحانی نهایتا ۱۲ درصد و عارف هم ۱۱ درصد آرا را داشت.

از مناظره سوم با حمله ناشیانه قالیباف به روحانی و متقابلا حمله گازانبری روحانی به قالیباف از فردای آن روز در تمام نظرسنجی‌ها این روحانی بود که دست بالا را پیدا کرد و به ۳۵ درصد هم رسید اما این رقم برای ریاست جمهوری کافی نبود و باید ۵۰ درصد آرا را کسب می‌کرد.

حمایت مرحوم هاشمی، تکرار می‌کنم سید محمد خاتمی و انصراف فروتنانه‌ی عارف در این زمینه تاثیر گذاشت. واقعیت این است که اگر عارف در صحنه باقی می‌ماند رای خودش را داشت و ۱۵ درصد نزدیک ۴ میلیون رای می‌شد و طبیعی‌ست که روحانی با ۱۸ میلیون رای نمی‌توانست رئیس جمهور شود و انتخابات به مرحله دوم می‌رفت و معلوم نبود در مرحله دوم روحانی رای بیاورد و تجربه ۸۴ تکرار می‌شد البته درسی هم شد که باید به ائتلاف در انتخابات فکر کرد. بنابراین مبنای تحلیل آقای واعظی نسبت به انتخابات ۹۲ کاملا اشتباه بود و این نکته را در چندین مورد هم تاکید کردیم که این تحلیل اشتباه است بنابراین نمی‌توان نقش تاثیرگذار اصلاح‌طلبان را در انتخابات ۹۲ و ۹۶ نادیده گرفت و باید اتحادی میان اصلاح‌طلبان و اعتدالیون در انتخابات آینده شکل بگیرد، تا این جریان‌ها بازی آبرومندانه‌ای داشته باشند و همه‌ی ما اعتدالیون و اصلاح‌طلبان باید در این راستا گام برداریم، و کاندیداهای دو جریان اگر مورد تایید شورای نگهبان باشند باید به این نکته توجه کنند در غیر این صورت آب به آسیاب رقیب می‌ریزند.

محتوا و انتشار فایل صوتی ظریف به‌نظر شما چه پیامی به همراه داشت؟

به‌نظر می‌رسد انتقادی که به فایل صوتی آقای ظریف وارد است می‌توان آن را در دو جمله گفت. از قدیم هم گفته‌اند: جز راست نباید گفت اما هر راست نشاید گفت!

به‌نظر می‌رسد طراحی ضبط خاطرات و نظرات دولتمردان در این مقطع کار درستی نبود. معمولا تاریخ شفاهی را باید بعد از اتمام مسئولیت نوشت، دست اندرکاران می‌توانستند سال دیگر این برنامه را اجرا کنند تا زمانی از دولت گذشته باشد. در مجموع اگر بخواهیم جدی‌تر به آنچه در سخنان دکتر ظریف اشاره شده بپردازیم می‌بایست یک بحث تاریخی را شکافت. ما ایرانی‌ها در دو مقطع تاریخی نقش‌آفرینی کرده‌ایم، یکی ایران باستان، یکی ایران دوره تمدن اسلامی.

در ایران باستان که دوره هزار ساله‌ای بوده است و سلسله‌های هخامنشیان را در بر می‌گرفته بیشتر رویکرد سیاسی- امنیتی به پیرامون خود داشته‌ایم اما در هزار سال دوم بیشتر رویکرد علمی و فرهنگی داشته‌ایم. به‌نظر می‌رسد ما ایرانی‌ها در این دوگانه همچنان مشکل داریم و نتوانسته‌ایم سازو کاری ایجاد کنیم که میان نگاه هزاره اول و دوم میلادی را به‌ هم نزدیک کنیم. هنوز زمانی هم برای این کار لازم داریم که بتوانیم به هر رویکردی که می‌خواهیم دست پیدا کنیم، اما اگر ما رویکرد نظامی- سیاسی را تعقیب می‌کنیم به رفتار رقبا و دشمنان در سطح منطقه و جهان برمی‌گردد که باعث شدند از همان اول انقلاب رویکرد ما بیشتر جنبه‌ی سیاسی-نظامی داشته باشد و نگاه امنیتی حاکم بشود. 

هنوز چیزی از انقلاب نگذشته بود که تجزیه‌طلبی درایران شروع شد و سپس جنگ هشت ساله، تحریم‌های دوگانه در زمان کلینتون و زمان بوش و سپس تحریم‌های هسته‌ای و.. بنابراین با توجه به اینکه انقلاب ایران یک انقلاب اسلامی و در راس رهبری آن یک عالِم دینی بوده است باید رویکرد دوم یعنی رویکرد فرهنگی- علمی را بپذیریم.

اما مشکلاتی که برای ما از سوی بیگانگان شروع شد ما را به این سمت کشاند و من پیش بینی می‌کنم که آنچه تحت عنوان دیپلماسی و میدان هم با ادبیات دیگری در صحبت‌های دکتر ظریف بود همچنان ادامه داشته باشد مگر اینکه دشمنان ما به این نتیجه برسند که انقلاب ما ماندنی است و رویکرد خود را تغییر دهند تا بیشتر به سمت دیپلماسی رفت که نتیجه آن نهادینه شدن رویکرد ادبی و فرهنگی و علمی است.

استعفا آقای آشنا را چگونه تحلیل می‌کنید؟ ایشان استعفا داد یا برکنار شد؟

رسم استعفا دادن پس از رسوایی‌های مالی، اخلاقی و یا سیاسی در ایران امر چندان مرسومی نیست و باید این رویه شکل بگیرد که اگر در زیرمجموعه‌ فردی ناکارآمدی است یا فسادی شکل گرفته است آن فرد باید عذرخواهی کند و از مسئولیت کنار برود. برخلاف برخی از آقایان در جناح رقیب که در زیرمجموعه‌هایشان گفته می‌شود فسادهای زیادی صورت گرفته و برایشان مهم نیست، به‌نظر می‌رسد همه‌ی جناح‌ها از استعفای آقای آشنا استقبال کنیم چون به هر جهت افشای فایل صوتی ظریف در این مقطع زمانی به نفع نظام و آقای ظریف نبود.

هرچند حرف‌های آقای ظریف قابل توجه و بعضا قابل نقد است و من نیز نسبت به برخی از آن صحبت‌ها نقد دارم. در هر حال در زیرمجموعه آقای آشنا این اتفاق افتاد که بسیار هم بد بود و به صلاح نبود.

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها