"فضل‌الله صلواتی" مبارزات مدنی را شکست خورده میداند

فضل الله صلواتی میگوید مبارزات مدنی و خشونت پرهیز در ایران شکست خورده و توان گفتگو وجود ندارد. او معتقد است احزاب به معنای واقعی نداریم و همان که هست استراتژی برای باز شدن فضای سیاسی ندارد.

"فضل‌الله صلواتی" مبارزات مدنی را شکست خورده میداند

 "فضل‌الله صلواتی" از مبارزان نهضت ملی و یاران بازرگان است که سابقه طولانی مبارزه با رژیم ستم‌شاهی را در پرونده خود دارد. صلواتی داماد علامه محمدتقی جعفری است که در مجلس اول نماینده تهران و در دولت موقت استاندار اصفهان بود. سوابق و آشنایی طولانی وی با مبارزات سیاسی در قالب تشکل‌های مخفی، باعث شد به سراغ او برویم و درباره شرایط سیاسی امروز از او بپرسیم. گفتگوی ما با "فضل‌الله صلواتی" را بخوانید:

آیا احزاب اصلاح طلب ایران را : الف)- دارای استراتژی برای صور مختلف فضای سیاسی می‌دانید؟ ب)- برآمده از کف جامعه می‌دانید؟ 

 الف) در احزاب اصلاح‌طلب ایران، چندان استراتژی خاصی برای باز شدن فضای سیاسی نمی‌بینم. اکثریت مردم ایران که آزادیخواه و تابع دموکراسی و مردمسالاری باشند به آن‌ها احزاب اصلاح‌طلب می‌گویند، اکثر دوستان همفکر و همراه و آزاداندیش، حزبی درست می‌کنند و به ثبت می‌رسانند و نامی مورد توجه برای آن می‌گذارند، اکثر مردم و بلکه ۲۴ میلیونی که به روحانی رأی دادند به خاطر اندیشه‌های مترقی و وعده‌های جالبی بود که داده بود. اصولگراها هم راه و روش خود را دارند که به دنبال اجرای دستوراتی که از طرف بالادست‌هایشان صادر می‌شود هستند. اکثرا کسانی هستند که دستشان به پاره‌ تخته‌ای بند است و راهی را دنبال می‌کنند که همچنان آب و نانشان رو به راه باشد، تا حدی خودی و نورچشمی و گوش به فرمانند.

ب) آن‌ها هم مثل اصولگراها از کف جامعه بیرون آمده‌اند، ولی با توجه به شرایط زمان و حامیان جدی در بین اصولگراها بیکاری و فقر کمتر است، حتی بعضی که در فعالیت‌های غیر سیاسی و اقتصادی مشغولند، نانشان در روغن است و در سهمیه دانشگاه شریکند و برای هرگونه فعالیت اقتصادی یا سیاسی دستشان باز است. در شغل‌ها، پست‌ها و ریاست‌ها آن‌ها ترجیح دارند، تعدادشان هم کم است و با تعداد کم، هر برنامه‌ای را می‌توان اجرا کرد، ولی اصلاحاتی‌ها در همان کف مانده‌اند و نمی‌توانند نقش فعالی در جامعه داشته باشند.

بیشترین ضربه به جنبش اصلاحات از جانب اصول‌گرایان بوده یا فرصت‌طلبانی در پوشش اصلاح‌طلب؟

 

 اصلاحاتی‌ها کاری دستشان نبود، منتظر بودند ببینند شورای نگهبان و نظارت استصوابی چه تصمیمی می‌گیرد، چه کسی را می‌پذیرد و چه کسی را ردصلاحیّت می‌کند؟ افراد برای مرغان در هوا چه تصمیمی می‌توانند بگیرند! ریش و قیچی دست نظارت استصوابی است، مردم چه اراده‌ای از خود دارند؟ مثل گوسفندهای در کشتارگاه در صف بایستند، تا نوبت کشتن به آن‌ها برسد! به یکی تهمت بی‌دینی و به دیگری امور مالی و به آن یکی مخالفت با ولایت فقیه و... می‌زنند. چندین سال مرا که از بانیان و حامیان ولایت‌فقیه بودم، به جرم مخالفت با ولایت فقیه ردّصلاحیت کردند، هر چه فکر کردم در این همه سخنرانی و مقاله و نوشته در کجا ولایت فقیه را زیر سؤال برده بودم، آخرش نفهمیدم و متوجه نشدم، با خود فکر کردم شاید بچه‌های نشسته در ساختمان نظارت استصوابی بیشتر از من می‌فهمند و دل خود را به همین راضی کردم، اگر راضی نمی‌کردم، چه می‌کردم؟ اصلاح طلبان که هیچگاه تکلیفشان روشن نبوده، نتوانسته‌اند تصمیمی هم بگیرند، مرا در محل ستاد خانم تاج‌الدین باقیمانده نسل اصلاحاتی‌ها برای مشورت دعوت کردند و من هم حاضر شدم و گفتم: انشاءالله مبارک است.

مجلس شورای اسلامی را در بهترین ترکیب خود و با قوی‌ترین و عمل‌گراترین رئیس تصور کنید. اولین گام و فوری‌ترین اقدامات این مجلس چه خواهد بود؟  آیا آن مهمترین و فوری‌ترین اقدام را به لحاظ ساختاری عملی می‌دانید؟

 مجلسی یک دست و بی‌صدا و بدون معترض انجام خواهد شد، چند سال قبل فقط فریادی که یکی از شجاع‌ترین آن‌ها زده بود گفته بود: چرا در شهرداری اصفهان، افراد طرفدار باند مهدی هاشمی هستند؟ ماشاءالله به این همه هوش و فراست و روشن‌بینی سیاسی! و اقدام مشعشع دیگری این بود که مبادا خاکستر دانشمند ایران‌شناس آمریکائی را که وصیت کرده بود، پای درختی در کنار پل‌خواجو زیر خاک نکنند! امید است که این مرتبه موفق شوند و به معیشت مردم برسند و چون معارضی ندارند، دشمنان، مخصوصا آمریکا و اسرائیل را منکوب و سرکوب کنند و آب کارون را که در برخی فصول، باعث ویرانی و نابودی خوزستان می‌شود، با مدیریت صحیح، مقداری برای اصفهان و یزد بفرستند و به جناب آقای دکتر اردکانیان وزیر نیرو بفرمایند که اصفهانی‌ها هم مسلمانند و حقآبه دارند و توجه بیشتری بفرمایند. اگر اقدام فوری داشته باشند، سرشاخ شدن با دولت آقای دکتر روحانی است، آقای روحانی که به وسیلۀ اصلاحاتی‌ها روی کار آمد و اگر دکتر عارف به توصیه جناب محمد خاتمی استعفا نمی‌داد، هرگز آقای روحانی رئیس جمهور نمی‌شد و هنگامی که جناب دکتر عارف برای تبلیغ به اصفهان آمده بودند، دو ساعتی در مورد ائتلاف و هماهنگی با جناب ایشان صحبت کردم، ولی دکتر روحانی خجالت کشید در دوران ریاست جمهوری، اسمی از اصلاحات بیاورد، ما که تشکر و سپاس نمی‌خواستیم، فقط لبخند ملیحی برای ما می‌زد در دورۀ دوم ریاست‌جمهوری هنگامی که برای تبلیغ در میدان نقش‌جهان اصفهان حاضر شده، من بچه یتیم، با احترامی که نزد مردم اصفهان داشتم در آن جمعیت چند ده هزار نفری، طی سخنانی، روحانی را سمبل آزادگی و وطن‌دوستی و مردمسالاری دانستم و سیاست‌های داخلی و خارجی او را مورد تأیید قرار دادم و مردم اصفهان یکباره با دست‌زدن‌ها تأیید کردند، و من از طرف اصلاحاتی‌ها ایشان را که بالاتر بود، باز هم بالاتر بردم، ولی در آخر دیدیم که «هزار وعده خوبان یکی وفا نکرد» به لطف شورای نگهبان و نظارت استصوابی مجلس مبارک شورای اسلامی را هم تقدیم اصولگرایان کردیم و امید که رئیس جمهور و دولت را هم از آن خود کنند و قوۀ قضائیه را هم همچنان داشته باشند و خبرگان و شورای مصلحت نظام و شورای انقلاب فرهنگی و همه جا از سر تا پا را به آن‌ها می‌دهیم تا با همّت عالی‌شان، مشکلات کشور را حل کنند، تحریم‌ها را بردارند، فقر را ریشه کن کنند، بیکاری دیگر نباشد، با همۀ دنیا غیر از اسرائیل رابطۀ صمیمانه و تعامل برقرار نمایند، به معیشت مردم برسند، فساد را براندازند و به اعتراض‌های مردم به نحو احسن پاسخگو باشند و سعی کنند در اعتراض‌ها کسی کشته و زندانی نشود، در تشییع جنازه سردار اسلام قاسم سلیمانی، مردم له و لورده نشوند، کسی به هواپیمای مسافرتی موشک شلیک نکند و فریادها و سوز دل‌ها بلند نشود. من به آینده امیدوارم، در این دوران همه چیز یک دست می‌شود، و علیرغم اصلاحاتی‌ها، همه جای ایران به یاری خدا گلستان می‌شود. اگر زنده بودیم، ناظر موفقیت‌های بسیاری خواهیم بود، انشاءالله.

آیا مبارزات مدنی ، گفتگو و مجموعه‌ی جنبش‌های خشونت پرهیز در ایران شکست خورده است؟

 آری، مبارزات مدنی شکست خورده است، با این همه کشتار و زندانی دیگر توان گفتگوی مدنی نیست، من که آفتاب لب بام هستم، حال و حوصلۀ گفتگوی مدنی را ندارم، نوبت میانسالان و شایستگان است، آن‌ها بنشینند و تماشا کنند، خشونت‌ها نفی شود، اگر با خشونت نتیجه گرفته می‌شد، شاه هم راهش را می‌دانست، وقتی دید خشونت فایده ندارد، راهش را گرفت و رفت.

اپوزیسیون نظام سیاسی ایران را چگونه دسته بندی می.کنید؟ گرایشات متفاوت اپوزیسیون چه گروه‌ها و طبقاتی از جامعه را نمایندگی می‌کنند؟

 من اپوزیسیونی نمیشناسم، خارجی‌ها هم کار خود را می‌کنند، تحلیل و تفسیر و سخن‌ها دارند، در داخل هم یک نامه و یا چند امضا که کارائی ندارد، می‌گیرند و می‌بندند و زندان می‌کنند، چه نتیجه‌ای می‌گیرند؟ هیچ، این همه گرفتند و بستند و محروم کردند، سرانجام به کجا رسیدند، به این چهار امضاء و چند نامه نمی‌توان گفت اپوزیسیون! کدام تشکل؟ کدام انسجام؟ کدام حزب؟ همه هیچ در هیچ است. در داخل هم هیچ حزب و گروهی سیاسی و غیرسیاسی نماینده درخواست معترضین نیست، مردم گرسنه‌اند، با یک سبد غذائی یک شبه یا دو شبه می‌خواهند صدایشان را خاموش کنند، مگر می‌شود؟ این جمله را به اباذر غفاری نسبت می‌دهند: «عجب دارم از آن‌هائی که اندر خانه‌شان نان نیست و با شمشیر بر مردم نمی‌شورند.» والسلام

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها