فیاض زاهد استاد دانشگاه در گفتگو با مستقل آنلاین:

آمریکا ییشترین آسیب را از کرونا می‌بیند

فیاض زاهد میگوید: به نظر می‌رسد، یکی از کشورهایی که بیشترین آسیب را از کرونا می‌بیند ایالت متحده آمریکا است. این مسئله می‌تواند بر فرآیند و نتیجه انتخابات آمریکا تاثیر بگذارد. همچنین کشوری چون ایتالیا لطمات سخت‌تری را، هم به دلیل اقتصاد ضعیف و هم رده سنی بالاتر و تلفات بیشتر، متحمل شده است. 

آمریکا ییشترین آسیب را از کرونا می‌بیند

 "فیاض زاهد" استاد دانشگاه و پژوهشگر است. او با سوابق جدی روزنامه‌نگاری از چهره‌هایی است که نظراتش مورد توجه رسانه‌ها و مردم قرار دارد. زاهد اواخر اسفند در مورد کرونا و تبعات آن با ما گفتگویی بدبینانه داشت و حالا پس از دو ماه مجددا پای سخنان این استاد دانشگاه نشستیم تا ببینیم امروز اوضاع را چگونه می‌بیند:

چه محورهایی را باید برای ارزیابی عملکرد حکومت‌ها، در مواجهه با پاندمی در نظر بگیریم؟

در پاسخ به سوال اول باید به این نکته اشاره کرد که: یک مجموعه سازماندهی سیاسی و مدیریتی در کنار تشکیل اتاق‌های بحران و وحدت فرماندهی لازم است. استراتژی نهادهای مدیریتی باید شامل تمرکزگرایی و سنترالیسم و همچنین پرهیز از پراکندگی در حوزه‌های بهداشت، امنیتی و اقتصادی باشد. نقشه راه نهادهای تصمیم‌گیرنده باید برنامه‌ای جامع باشد که هم سلامت مردم را تامین کنند و هم به‌صرفه باشند.

نقشه راهی لازم است که در کنار کنترل بیماری، وحشت جامعه را کنترل کند. به این منظور، لازم است که با استفاده از ذخایر ارزی هزینه‌های معقول این برنامه تامین شود. همزمان، تزریق حس امید اجتماعی و پیمان‌های مشترک جمعی برای گذر از این مرحله بسیار حساس در تمام کشورها اهمیت دارد. این مسئله به میزان پیشرفت ساختار مدیریتی و زیر ساخت‌ها و نظام بهداشت و قدرت اقتصادی و میزان توسعه یافتگی و سطح گسترش آگاهی‌های عمومی بستگی دارد.

آیا رویه‌ی ایران با بقیه کشورها تفاوت چشمگیری داشته؟

 ابتدا باید کشورها را به سه دسته تقسیم کنیم. کشورهایی که از نظر اقتصادی در رده کشورهای توسعه یافته و قدرتمند جهان قرار دارند: کشورهایی مثل آمریکا، آلمان، فرانسه، انگلستان، ژاپن، چین، کره جنوبی و کشورهایی مثل ترکیه، عربستان سعودی در منطقه خاورمیانه که از نظر قدرت اقتصادی نزدیکی و تشابهی با هم دارند. هر چند که از نظر اجتماعی و زیرساخت‌های بهداشتی عربستان با آن‌ها قابل مقایسه نیست. سطح دوم، کشورهای در حال توسعه هستند.

کشورهایی که از اقتصادی رو به رشد و یا تا حدی اطمینان‌بخش برخوردار هستند. کشورهای اروپایی و کشورهای آمریکای لاتین مثل مکزیک، برزیل، شیلی و کشورهایی مثل تایوان، تایلند و هندوستان و حتی ایران در این دسته بندی قرار می‌گیرند و

بالاخره کشورهایی که به امان خدا رها شده‌اند و نه از نظر اقتصادی و نه از نظر زیرساخت‌های بهداشتی و مدیریتی نمی‌توانند منشا آثار درخشان و مفیدی باشند.

اگر بخواهیم با توجه به همه این عوامل ایران را مورد بررسی قرار بدهیم ایران در برخورد با داستان کرونا کارنامه قابل قبولی دارد.  با توجه به تحریم‌های چهل ساله و تخریب گسترده بر زیرساخت‌های اقتصاد ایران و تحریم بعد از برجام و حتی ممنوعیت فروش نفت و دیگر محصولات، کشور را با سختی در کسب درآمدهای ارزی روبرو کرد. اقتصاد ایران وابسته است ولی کشور ایران از قدیم در مقایسه با کشورهای همجوار خود از ساختار بهتری برخوردار بود و در مقام مقایسه با کشورهای اروپایی محدودیت و مشکلاتی که در تامین دستکش، لباس، تجهیزات پزشکی، دستگاه‌های تولید اکسیژن و اتاق‌های مراقبت ویژه وجود داشت وضعیت ما بغرنج نبود و باید در برابر کادر درمانی و بهداشتی کشور سر تعظیم فرود آورد. هر چند که اگر رفتار حاکمیت در مواجهه با کرونا معقولتر می‌بود وضعیت بهتر از این بود، اما در مقایسه این وضعیت در ایران و سایر کشورها باید گفت وضعیت در ایران فاجعه بار نیست.

با توجه به الگوی رایج در جهان، دولت چطور باید منابع مالی سیستم بهداشت و درمان، انجام قرنطینه، و نجات اقتصاد را تامین کند؟

وقتی برای تامین منابع و یا اصلاح سیستم بهداشتی و درمانی از الگوی رایج صحبت می‌کنیم کار کمی برای ما سخت می‌شود چون ایران یک کشور غیرعادی است و  نوع سیاست‌هایی که اتخاذ شده باعث شدند ما انزوا را به حضور موثر ترجیح بدهیم.

تحریم‌های ظالمانه و برخوردهای غیر عقلانی دولت ترامپ کار را برای دولت ایران سخت‌تر و فرجام آن را نامناسب‌تر کرده است. طبیعی است که ما از هیچ جهت با سیاست‌های اعمالی توسط دولت‌های دیگر قابل ارزیابی نیستیم. با این حال به نظر می‌رسد دولت بین نابودی اقتصاد ضعیف شده ایران و حفظ رسالت تاریخی خود در اعمال قرنطینه همه‌جانبه، روشی اعتدالی و بینابینی در پیش بگیرد که با انتقاداتی جدی روبرو است. اما به نظر می‌رسد دولت چاره دیگری نداشت.

اقتصاد خُرد به دلیل ضربه‌پذیری در حال نابودی بود، کرونا بر وضعیت معیشتی مردم تاثیر جدی گذاشت، نرخ رشد بیکاری را افزایش داد. این وضعیت برای کارگران روزمزد به شکل فاجعه‌باری خطرناکتر است و مشاغل خرد و کارگاه‌های کوچک صنعتی را نابود می‌کند و بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی همین الان هم ورشکست شده‌اند و در نتیجه شرایط اقتصادی نامطلوب ایران به علت کرونا بیشتر تشدید می‌شود. از این رو شاید اگر جای آقای روحانی بودیم ناچار به اتخاذ این تصمیم می‌شدیم.

 

آیا می‌توان تخمینی از آسیب‌های اپیدمی بر: روند توسعه، ترومای روانی بر جامعه، دستگا‌ه‌های آموزشی (پایه، فن‌آموزی، عالی و ..)، بدست آورد و وجوه و عمق آن را پیش‌بینی کرد؟

شاید بشود آمار کمّی از میزان مرگ و میر و آمار مراجعه کنندگان و هزینه‌های درمانی بخش‌های عمومی و خصوصی کل کشور را ارائه کرد و با تکیه بر آن آمارهای کمّی به یک تحلیل کیفی از میزان آسیبی که بر جامعه وارد شد رسید. نگرانی نسبت به تامین معیشت و امید به زندگی و آسیب‌های روانی و دفن غریبانه فوتی‌ها و عدم بهره‌مندی از عزاداری و... تماما در کنار ترس از کرونا آثار بسیار سنگینی بر جامعه داشت. دانشکده‌های روانشناسی و ستاد کرونا باید در بخش روانی ماموریت رسیدگی به این موضوع را برای خود متصور شوند و به بررسی این پدیده بپردازند. به نظر می‌رسد که ما نه ساختار و نه همیّت لازم برای رسیدگی به این فرایندها نداریم.

بلوک‌بندی‌های جهان پس از کرونا را چگونه می‌بینید؟

تمرکز بر تقسیم بندی‌های بعد از کرونا کار راحتی نیست ولی به نظر می‌آید که اقتصادهای هند، چین و کره‌جنوبی در مقایسه با اقتصادهای کشورهای اروپایی تاب‌آوری بیشتری از خود نشان می‌دهند.

به نظر می‌رسد، یکی از کشورهایی که بیشترین آسیب را از کرونا می‌بیند ایالت متحده آمریکا است. این مسئله می‌تواند بر فرآیند و نتیجه انتخابات آمریکا تاثیر بگذارد. همچنین کشوری چون ایتالیا لطمات سخت‌تری را، هم به دلیل اقتصاد ضعیف و هم رده سنی بالاتر و تلفات بیشتر، متحمل شده است. دولت بریتانیا که از ابتدا به دنبال سیاست جمعیتی بود در نظر داشت بهداشت و اقتصاد را تماما کنترل کند ولی عملا شکست خورد. در فرانسه شاهد یکی از بالاترین میزان مرگ و میرها بودیم. در اسکاندیناوی که به معجزه اقتصاد در شمال اروپا مشهور است قرنطینه به شکل اسپانیا و انگلستان اعمال نشد و بالاترین آمار مرگ و میر به‌وجود آمد. مجموعه این موارد در حوزه‌های مختلف تاثیرات خود را به جا می‌گذارد و واضح‌ترین نتیجه کرونا جابجایی اقتصادی میان آمریکا و چین است. با این توضیحات نمی‌توان پیش‌بینی چندان دقیقی از آینده داشت.

ایران در تقسیمات و بلوک‌های قدرت، پس از کرونا چه موقعیتی دارد؟

ایران در حال حاضر خود را در اردوگاه شرقی تعریف کرده در جایی که می‌تواند مربعی از چین و روسیه و ایران و حتی ترکیه در آن جای بگیرد. مربعی که گاهی حالتی ژلاتینی دارد و می‌تواند با جاه‌طلبی‌های اردوغان همراهی داشته باشد و گاه در حوزه اختلافات سوریه تغییر حالت دهد. ولی به نظر می‌رسد ایران در حوزه اقتصادی خود را به کشورهایی چون چین نزدیک‌تر می‌کند و حتی وابسته‌تر می‌شوند. اما سرمایه‌گذاری در ایران به صفر رسیده و عملا فضای کسب و کار بین المللی را نابود کرده است. این وضعیت مطلوب روسیه است که همواره می‌خواهد ایران به شکل کشوری محتضر باقی بماند و هرگز سرپای خود نایستد و کشوری قدرتمند نباشد. البته حجم اقتصاد ایران به شکلی نیست که چین را مجذوب کند و باعث شود چینی‌ها در خصوص ایران تن به تغییری راهبردی و آشکار بدهند.

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها