غلامرضا حیدری نماینده اصلاح‌طلب تهران در گفتگو با مستقل‌آنلاین:

روحانی از مردم عذرخواهی کند

عملکرد آقای روحانی متاسفانه به اعتماد عمومی خیلی ضربه زد. من فکر می‌کنم که ایشان برای خودش یا شادی روح مرحوم آیت الله هاشمی هم که شده باید بیاید و از آن خنده‌ای که در تبریز زد و آن فرمان آتشی که در هیئت دولت سر داد عذرخواهی کند و اعتراف کند که ما اشتباه کردیم.

روحانی از مردم عذرخواهی کند

به بهانه انتخابات پیش روی مجلس و همچنین آرایش انتخاباتی اصلاح‌طلبان گفتگویی تحلیلی با غلامرضا حیدری نماینده‌ی مردم تهران در دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و همچنین عضو فراکسیون امید داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

 جنابعالی از اعضای شاخص فراکسیون امید در مجلس دهم بودید و انصافاً در اظهارنظرها و نطق‌هایی که شما داشتید، به‌قول آقای هاشم‌زایی که شوخی‌ای کردند و می‌گفتند: البته همه سی نفر نماینده تهران محترم و معززند ولی ده نفرشان در قامت نمایندگی تهران به مردم تهران ایفای نقش کردند. از نگاه ایشان جنابعالی یکی از آن ده نفر هستید. من می‌خواهم که شما چون خیلی صریح هستید به نقدهایی که تحول‌خواهان درباره عملکرد فراکسیون امید دارند پاسخ دهید.

 همه ما می‌دانیم که این فراکسیون یک اقلیت قدرتمند بود یعنی اگر شما تعداد اعضای فراکسیون امید در مجلس دهم را با مجلس پنجم مقایسه کنید دقیقا عددها عین هم است (۱۰۵ نفر یا ۱۰۶ نفر) اما بسیاری از صاحب‌نظران معتقدند که ۱۰۵ یا ۱۰۶ نفر، در مقایسه با آن ۱۰۵ یا ۱۰۶ نفر مجلس پنجم بسیار ضعیف عمل کردند در این رابطه نظر شما را می‌خواهیم بدانیم؟

خب به هرحال اگر بخواهیم نمره ۲۰ بدهیم قطعا نمی‌توانیم. اما عملکردها نسبی است! شرایطی که به هر حال در مجلس پنجم بود، با شرایط الان از نظر من خیلی فرق دارد. هجمه‌هایی که در جهت تضعیف جمهوریت نظام می‌شد (و مجلس هم یکی از نمادهای جمهوریت نظام است)، دوران مجلس پنجم به این شدت نبود.

 به هرحال شرایطی بود که اقبال به لیست امید زیاد شد و با توجه به قلع و قمعی که در حق کاندیداهای شاخص اصلاح‌طلب واقع شده بود در واقع فراخوان داده شد و در خیلی شهرستان‌ها گفتند برویم سراغ کسانی که معتدل هستند! هدف‌گذاری این بود که تندروها در مجلس غالب نباشند و با این شرایط لیست داده شد. در ابتدا کسانی که به‌عنوان لیست وارد مجلس شدند، چیزی در حدود بالای ۱۶۰ نفر بودند. منتها هنوز مجلس شروع نشده جماعتی از آن‌ها ساز جدایی زدند و رفتند فراکسیون دیگری را تشکیل دادند که خب این کار ، بهره‌وری این لیست را کاهش می‌داد.

آن قاطعیتی که بخواهد با اکثریت کار را پیش ببرد را خدشه‌دار کرد و در مجموع همانطور که شما می‌فرمایید، فراکسیون امید هم به عنوان زیر مجموعه‌ای از مجلس دهم و مجلس دهم هم به‌عنوان یک زیر مجموعه از سایر قوای جمهوری اسلامی، بدان شکل که باید پاسخگوی مطالبات عمومی باشد نبوده است.

اما اگر بخواهیم بگوییم کاری انجام نداده بی‌انصافی است.

کارنامه فراکسیون امید را ورق می‌زنیم، خود من به سی نفر لیست امید تهران رای داده‌ام اما ببینید در رای اعتماد سال ۹۶ و دولت دوم آقای روحانی، فراکسیون امید کارنامه نامطلوبی داشته است.

 شما ببینید مثلا آقای عارف آمد و از آقای رحمانی فضلی دفاع کرد و آقای رحمانی فضلی ۲۵۲ رای آورد که از این ۲۵۲ رای با قاطعیت می‌توان گفت که ۱۰۰ رایش از فراکسیون امید بود.

  اگر ۱۵۰ رای آقای آذری جهرمی را بگوییم که در کل مستقلین و ولایی‌ها بوده‌اند، این ۱۰۰ نفر قطعا از جانب لیست امید است. در بحث رای اعتماد یکی رای بی‌حساب و کتاب و فله‌ای به آقای رحمانی فضلی و یکی هم عدم تلاش موثر برای رای آوردن مهندس بی‌طرف که در آن اهمال شد، برخی از اعضای فراکسیون نظیر آقایان تاجگردون و نعمتی هم علیه وزیر، کار کردند و امیدوارم پاسخی بدهید که برای تنویر افکار عمومی موثر باشد؟

ببینید من دفاعی نسبت به نقصان‌ها ندارم. شاید من خودم هم یکی از منتقدان جدی در جلسات داخلی بودم منتها این‌ها هرکدام یک مورد خاص خودش است. به هر حال در بحث وزیر نیرو آقای بی‌طرف که بنده هم به ایشان رای موافق دادم و برای رای آوردنش هم تلاش کردم، ولی در هر حال در مقطعی دیگر ایشان وزیر نیرو بودند. 

بحث آب هم یک بحث خیلی خیلی جدی است و استان‌هایی منابع آبی‌ای دارند که در زمان وزارت ایشان به استان‌های دیگر انتقال پیدا کرد و این مسئله باعث شد که نمایندگان آن استان‌ها به شدت معترض شوند. اینجا بحث سیاسی طیفی نبود، جناحی نبود فراکسیونی نبود و خب شاید آقای مهندس بی‌طرف اگر می‌توانست نقدی به آن عملکرد داشته باشد و یا متناسب با خواسته‌های آن‌ها وعده‌های عملی می‌داد، شاید آن اتفاق نمی‌افتاد. برای همین هم وزیر بعدی‌ای که برای نیرو معرفی شد،  با اینکه در همان زمان معاون آب وزارتخانه بود واقع‌بینانه برخورد کرد و با دیدگاهی جدید  مبتنی بر انتقاد نسبت به گذشته توانست جلب اعتماد کند و نماینده‌های معترض آن استان‌هایی که منابع آبی‌شان به جای دیگر منتقل شده بود را راضی کرد.

 ۷۳ روز دیگر انتخابات مجلس یازدهم را پیشِ رو داریم حتما عنایت دارید که انتخابات مجلس یازدهم در یک ظرف زمانی کاملا متفاوت با ده دوره قبل برگزار خواهد شد. در حالی که یادم است مجلس سوم را در اوج جنگ برگزار کردیم اما آن روزها شرایط خاص خود را داشت درحالیکه امروز ناکارآمدی‌ها و اعتراضات اخیر باعث نارضایتی‌های بخش عمده‌ای از مردم شده. ما یک طرف را که نگاه می‌کنیم در تمام ادوار مختلف ده‌گانه، حداقل ۵۰ درصد از واجدین شرایط پای صندوق‌های رای آمدند اما این‌بار خیلی اوضاع متفاوت است. پیش بینی جنابعالی از رقم مشارکت واجدین شرایط رای چه هست؟

الان پیش بینی جامعه سخت است منتها به پارامترهای مختلفی بستگی دارد به هر حال کاندیداها آمده‌اند و ثبت‌نام کرده‌اند و درصد ثبت‌نام‌ها از دوره‌های قبل بیشتر است. اما نقش اصلی را الان شورای نگهبان بازی می‌کند به فرض اینکه هیئت‌های اجرایی واقع بینانه‌تر عمل کنند شورای محترم نگهبان باید با سعه صدر و وسعت نظر بیشتری برخورد کند، این مرحله اول است. مرحله بعدی هم بایستی علیرغم اینکه انتقادات بسیار هم وارد است اما باید حساب راه دیگر را بکنند که کم‌هزینه‌ترین راه همین صندوق‌های رای است.  بله مردم آگاه و بیدارند و باید بدانند که رکن اصلی نظام جمهوری اسلامی جمهوریت است. یعنی اسلامیت آن مکمل جمهوریت آن است و خب یکی از نمادهای جمهوریت مجلس است. خب متاسفانه عده‌ای از همان ابتدا از نظر مبانی فکری جمهوریت را قبول نداشتند که البته حضرت امام (ره) قاطعانه مقابل این‌ها ایستاد. در این سال‌های اخیر آن‌هایی که مبانی فکری جمهوریت را قبول نداشتند به وسیله تریبون‌های عمومی که به دست آوردند میدان گرفتند و با اینکه در معرض انتخاب قرار نگرفتند و مردم انتخابشان نکردند، خواستند این نهادهای انتخابی را ناکارآمد نشان دهند به‌عنوان مثال دستگاه‌های موازی درست شد، آقا بالاسر درست شد که خلاف قانون اساسی هم هست. به‌عنوان مثال شورای نگهبان که فلسفه وجودیش در  قانون اساسی بررسی تطبیق یا عدم تطبیق مصوبات مجلس با قانون اساسی و شرع است ولی خیلی در کار مجلس مداخله می‌کند. این را باید بدانند که این باعث تضعیف شورای نگهبان نیز می‌شود و یا مجمع تشخیص مصلحت نظام که فلسفه وجودیش حل اختلافات بین شورای نگهبان و مجلس است اما امروز تحت عناوین مختلف در قانون‌گذاری مداخله می‌کند یا در بحث سیاست‌های کلی باید مکمل قانونگذاری شوند نه بالاسر، که بیایند اول ببینند تطبیق دارد یا ندارد. این‌ها منجر به تداخل می‌شود نتیجه این است که مجلس مدام ناکارآمد نشان داده می‌شود. ریاست جمهوری هم به‌عنوان یک نهاد انتخابی همینطور است. افکار عمومی می‌گوید من پای صندوق بروم و رای دهم که چه بشود؟ کدام معضل حل شده؟ مجمع تشخیص هم عمل نکرده و همینطور پا در هوا گذاشته به‌عنوان مثال همین FATF الان چند ماه است که بلاتکلیف گذاشته شده، این برای کلیت نظام گل بخودی است. در تعجبم که چرا مقام رهبری بر سر اینها فریاد نمی‌زنند. این‌ها باعث تضیف رهبری هم می‌شوند، رهبری بعنوان عروةالوثقی نظام هستند، ایستگاه آخر حل مسائل هستند.

 ترکیب مجلس آینده را چطور پیش بینی می‌کنید؟

 من در تکمیل صحبت‌های قبلی عرض کردم اگر شورای محترم نگهبان با وسعت نظر برخورد کند و به اصلاح‌طلبان نام و نشان‌داری که ثبت نام کردند، اجازه حضور در انتخابات را بدهند می‌تواند امیدی را ایجاد کند و بایستی هرچه به انتخابات نزدیکتر می‌شویم تبلیغاتی انجام شود تا طیف وسیعتری از مردم پای صندوق‌های رای بیایند. تجربه نشان داده که هر موقع موج مردم پای صندوق‌های رای آمدند توانستند حداقل درصدی از مجلس را هم اصلاح‌طلبان داشته باشند اصلاح‌طلبان از باوفاترین نیروها به نظام جمهوری اسلامی هستند.

اکثریت خاموش یا آرای خاکستری که نقطه قوت اصلاح طلبان هستند با توجه به اینکه خسته و آزرده هستند به نظر شما چه مکانیزمی وجود دارد که دوباره اینها پای صندوق‌های رای بیایند و اصلاح طلب‌ها دوباره برنده دوم اسفند شوند؟

البته عملکرد آقای روحانی هم متاسفانه به این اعتماد عمومی خیلی ضربه زد من فکر می‌کنم که ایشان برای خودش یا شادی روح مرحوم آیت الله هاشمی هم که شده باید بیاید و از آن خنده‌ای که در تبریز زد و آن فرمان آتشی که در هیئت دولت سر داد عذرخواهی کند و اعتراف کند که ما اشتباه کردیم از مردم خواهش کند که ای مردم نفع شما در آمدن پای صندوق است به هر حال ایشان هم موانع زیادی داشته یکی از آن‌ها آن بخش‌هایی هستند که به نوعی موجودیت خودش را در تضعیف جمهوریت نظام می‌بیند.

 من فکر می‌کنم همینطور که در مجلس دهم هدف‌گذاری بر این شده بود که تندروها به مجلس نروند و اکثریت را به دست نگیرند، اگر بخواهیم واقع‌بینانه نظر بدهیم در مجلس یازدهم هم ملت ایران تجربه کسب کرده و اگر بخواهد تندروها اکثریت مجلس را به دست بگیرند این یک مقدار کمی امید هم که برای بهبود روابط خارجی هست، نابود خواهد شد به نظر می‌آید که تندروها نه تنها به منافع ملی عنایت ندارند، به بقای خودشان هم عنایت ندارند. خوشبینانه‌ترینش این است که به یک اتوپیایی دارند سیر می‌کنند.

به‌عنوان آخرین سوال به نظر شما با توجه به نیامدن آقایان لاریجانی و عارف ریاست مجلس آینده دست چه کسی خواهد افتاد؟

همه چیز محتمل است. بر این اعتقادم که بیخودی پاس گل ندهیم از اینطرف هم آدم‌های توانمند هستند که ممکن است خودشان را در معرض ریاست مجلس و ... قرار ندهند ولی شاید بسیار بهتر از روسای دیگری که در مجلس بودند بتوانند مجلس را اداره کنند، ارتباط بهتری را با مقام رهبری برقرار کنند و بتوانند واقعا رابط خوبی بین مکنونات نماینده‌ها با مقام رهبری باشند. من مطمئن هستم که اگر شورای محترم نگهبان وسعت نظر بیشتری در تایید صلاحیت‌ها داشته باشند و انشاالله مردم ایران که در تنگناها نجات‌بخش خودشان بودند این‌بار هم بسیج خواهند شد برای حضور در پای صندوق‌های رای. تجربه نشان داده راهی بهتر از این نیست. انقلاب تجربه شده، در کشورهای دیگر هم همینطور. اگر بخواهیم این حق خودمان را استفاده نکنیم، بالفرض خدای نکرده سقوط کنیم، چه گیر ملت می‌آید؟ باید باز هم با مقاومت و امید و نگاه به آینده سختی‌ها را پشت سر بگذاریم.

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها