چرا افکار عمومی به ماجرای «آرمیتا گراوند» حساس شد؟

خبرگزاری دولتی ایرنا این بار برای اینکه از قافله اخبار در شبکه‌های اجتماعی عقب نماند بلافاصله با پدر و مادر و همکلاسی‌های آرمیتا گفت وگویی ترتیب داد که دلیل بیهوش شدن آرمیتا، افت فشار ناگهانی و ایست قلبی در لحظه ورود به واگن متروی ایستگاه شهدا بوده، نه برخورد یا هر چیز دیگری.

چرا افکار عمومی به ماجرای «آرمیتا گراوند» حساس شد؟

آرمیتا در زیر یکی از پست‌هایش در اینستاگرام به انگلیسی نوشته بود: «انتخاب‌های من را قضاوت نکنید بدون اینکه دلیل آن‌ها را بدانید…»

 

 

گروه سیاسی- 28 روز پس از بیهوش شدن آرمیتا گراوند، دانش‌آموز 17 ساله‌ای که در متروی شهدا به دلایلی که علی‌رغم مصاحبه‌های صداوسیما و گزارش‌های متعدد خبرگزاری‌های رسمی، هنوز هم برای بسیاری ناگوار است، جانش را از دست داد و باردیگر مردم روز و هفته خودشان را با یک خبر دلخراش دیگر آغاز کردند.

 

آرمیتا گراوند، متولد ۱۳ فروردین ۱۳۸۵ بود. او روز یک‌شنبه ۹ مهر به همراه دو نفر دیگر از دوستانش در مترو میدان شهدای تهران «بیهوش» شد و پس از انتشار این خبر در فضای مجازی گمانه‌زنی‌هایی در ارتباط با درگیری او با ماموران حجاب‌بان منتشر کردند. این در حالی بود که خبرنگار روزنامه شرق که برای تهیه گزارش در بیمارستان فجر وابسته به یک نهاد نظامی حاضر شده بود، اتهام تشویش اذهان عمومی برای چند ساعت بازداشت شد.

گفته شده که خانواده گراوند اصالتاً اهل کوهدشت در استان لرستان هستند و بیست سال قبل به تهران مهاجرت کرده‌اند. اما برخی رسانه‌های دیگر هم مدعی شده‌اند که آن‌ها اهل کرمانشاه هستند.

 

خبرگزاری دولتی ایرنا این بار برای اینکه از قافله اخبار در شبکه‌های اجتماعی عقب نماند بلافاصله با پدر و مادر و همکلاسی‌های آرمیتا گفت وگویی ترتیب داد که دلیل بیهوش شدن آرمیتا، افت فشار ناگهانی و ایست قلبی در لحظه ورود به واگن متروی ایستگاه شهدا بوده، نه برخورد یا هر چیز دیگری. 

مسعود درستی، مدیرعامل مترو یک روز پس از وقوع این حادثه با انتشار ویدئویی گفت: «مقارن ساعت ۷ صبح روز یکشنبه نهم مهر ماه یک دختر دانش آموز ۱۶ساله در خط ۴ مترو میدان شهدا وارد قطار شده که به دلیل افت فشار بیهوش شد و بلافاصله عوامل اجرایی مترو اقدامات اولیه درمانی بر روی وی را آغاز کردند و همزمان از اورژانس درخواست کمک شد. تیم اورژانس هم بلافاصله در صحنه حاضر شده و پس از اقدامات اولیه و پایدار کردن وضعیت وی او را به بیمارستان منتقل کردند.»

این در حالی است که روزنامه شرق در گزارشی که 16 مهر منتشر کرد خبر داد که اورژانس 20 دقیقه پس از بیهوش شدن آرمیتا بالای سر او حاضر شده است.

خبرگزاری ایرنا هم پس از اینکه پیشتر دلیل مرگ مغزی آرمیتا را ضربه به مغز، تشنج مداوم، کاهش اکسیژن رسانی مغزی اعلام کره بود، پنج مهر هم دلیل مرگ این دانش‌آموز ورزشکار را «آسیب مغزی وارده به مصدوم» اعلام کرد.

11 مهرماه، مادر آرمیتا به خبرگزاری دولتی ایرنا به عنوان تنها خبرگزاری که به آن‌ها دسترسی داشتند گفته بود: «دخترم فکر کنم فشار.... فشارش افتاده بود... نمی‌دانم چی ... فکر کنم حالا گفتن فشارش افتاده. فشارش افتاده خورده زمین، بعد لبه سرش به لبه مترو خورده، دیگه بچه‌ها او را آوردن بیرون.» پدر این دختر هم گفت که در داخل واگن یکی از دوستان دخترش مقابل او و دیگری پشت او ایستاده بود. این یعنی اینکه اگر آرمیتا داخل واگن به یکباره تعادلش را از دست داده در آن ازدحام مسافران چگونه با لبه واگن برخورد کرده است درحالیکه پدرش می‌گوید پشت سر فرزندش یک از دوستانش ایستاده بود.

بحث بازبینی دوربین‌های مترو برای بررسی لحظه به لحظه حضور آرمیتا در مترو که مطرح شد، علیرضا زاکانی کلاً گفت که هیچکدام از قطارهای متروی تهران مجهز به دوربین نیستند. 

محسن برهانی، حقوقدان، با اشاره به همین موضوع در توییترش نوشت که شفافیت یعنی الان خبرنگاران در بیمارستان فجر نیروی هوایی حاضر شوند و گزارش تهیه کنند.

آنچه که تا این لحظه ما از زندگی شخصی این دختر نوجوان می‌دانیم این است که او عضو تیم تکواندوی «آناهید رزم» در تهران بود و بر اساس اطلاعاتی که درباره او وجود دارد، دارای کمربند «پوم یک» است.

او به فرهنگ، زبان و موسیقی کره‌ای هم علاقه‌ زیادی داشت و عاشق گروه موسیقی کره‌ای بی‌تی‌اس بود.

آرمیتا در زیر یکی از پست‌هایش در اینستاگرام به انگلیسی نوشته بود: «انتخاب‌های من را قضاوت نکنید بدون اینکه دلیل آن‌ها را بدانید…»

مرگ آرمیتا نشان داد که در هر ماجرایی که یک طرف آن دختران و زنان باشند، بخشی از جامعه کماکان با بی‌اعتمادی به اخبار رسمی می‌نگرد ولو آنکه واقعاً در آن ماجرا مسئولان هم بی‌تقصیر باشد. بنابراین با این شرایط موجود در جامعه و اجرای لایحه حجاب که بزودی به قانون تبدیل خواهد شد، به احتمال قوی، بازهم شاهد چنین رویدادهایی خواهیم بود که نشان از بی‌اعتمادی جامعه دارد.

چاره کار در کنترل‌گری و مراقبت از نشت خبر و بازداشت خبرنگاران نیست، چاره کار مراقبت از جان مردم است. آنچه در اینگونه حوادث مورد بحث و توجه قرار نمی‌گیرد  جان عزیز فرزندان این کشور است. برای یکبار این مشکل را با روشی معقول و مدبرانه حل کنید!

حل بنیادین مسئله حجاب اجباری در دست مراجع و فقها است نه نیروی حجاب‌بان.

 با حل مسئله‌ی حجاب اجباری، وقوع هر حادثه‌ای در هر نقطه از کشور، تبدیل به بحران امنیتی نخواهد شد. 

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها