از تدفین تا احیای برجام؛ مجتبی ذوالنوری چگونه و چرا تغییر مسیر داد؟

ذوالنوری می‌گوید: اولاً مبنای کار بنده برای آتش زدن برجام این بود که ترامپ در زمان تبلیغات ریاست جمهوری می‌گفت ما برجام را پاره می‌کنیم که در همان زمان مقام معظم رهبری فرمودند که اگر آنها برجام را پاره کنند، ما آن را آتش می زنیم و از آنان جلوتریم و سخت‌تر از آنان اقدام می‌کنیم

از تدفین تا احیای برجام؛ مجتبی ذوالنوری چگونه و چرا تغییر مسیر داد؟

ما اساساً با مذاکره مشکلی نداریم، مشکل ما با روحانی و ظریف است، یعنی ما اعتقاد داریم که شخصیتی مانند سردار سلیمانی باید با طرف آمریکایی مذاکره کند نه محمدجواد ظریف

 

گروه سیاسی- «جمهوری اسلامی نه سر جنگ و ستیز و شاخ به شاخ شدن با کسی دارد، نه اینکه از برجام کوتاه می‌آید.» این سخنان نه اظهارات یک تحلیلگر اصلاح‌طلب است، نه یک شخصی سیاسی میانه‌رو.

 

این سخنان مجتبی ذوالنوری، نماینده‌ای است که ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۷در واکنش به خروج ترامپ از برجام؛ در اقدامی نمایشی، برجام و پرچم آمریکا را به آتش کشید.

مجلس نهم _ آتش زدن پرچم آمریکا

روزنامه جمهوری اسلامی یک هفته پس از این واقعه نوشت: «آتش زدن پرچم آمریکا آن هم در جایگاه هیات‌رئیسه مجلس غیرمنطقی‌تر و زیان‌بارتر جلوه می‌کند و آثار خود را در رسانه‌های بیگانه نشان می‌دهد. هرچه باشد پرچم، نماد یک ملت است. ما که با مردم آمریکا جنگ نداریم، پس چرا با این حرکات به آن‌ها اعلام جنگ می‌دهیم آن هم از خانه ملت.»

 

اما این فقط نمایندگان نزدیک به جریان‌های سیاسی تندروی کشور نبودند که با آتش زدن نمادین برجام و پرچم آمریکا، در مسیر راهبرد دولت وقت آن‌هم در شرایط سخت آن سال‌ها، سنگ اندازی می‌کردند. 

این واکنش‌ها به سنگ اندازی‌های نمایندگان آتش به اختیار مجلس نه تنها باعث کاهش اقدامات ضدملی آن‌ها نشد بلکه با توان بیشتری علیه دولت وقت یا به ادعای آن‌ها دولت غربگرای روحانی، به تلاش خود ادامه دادند.

 

تا اینکه با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و روی کارآمدن سیدابراهیم رئیسی به عنوان رئیس دولت، به تعبیر بسیاری از تحلیلگران مسائل سیاسی کشور، همه آنچه در دولت روحانی حرام اعلام شده بود، حلال شد.

به عنوان مثال مجتبی ذوالنوری، شش ماه پس از روی کارآمدن دولت رئیسی به یکباره حامی برجام شد و به رسانه‌ها گفت: «اراده جمهوری اسلامی ایران این است که مذاکرات احیای برجام به نفع مردم شکل گرفته و برجام احیاء شود زیرا هدف نقد کردن چک جمهوری اسلامی در برجام است.»

 

او چندماه بعد همزمان با مذاکرات تیم هسته‌ای دولت به ریاست علی باقری‌کنی در وین گفت که: «بنده به جد موافق مذاکره هستم چون ما هزینه برجام را داده‌ایم و حالا باید برای یک توافق قیمتی به مذاکرات خود ادامه دهیم.» اظهارنظری جنجالی از سوی نماینده‌ی طیفی که اعتقاد داشتند: «دهان کسانی که پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی حرف از مذاکره بزنند را خُرد می‌کنیم.»

مجتبی ذوالنوری دی‌ماه سال 98 هم مدعی شده بود که: «برجام مُرده‌ای است که بوی تعفنش بلند شده و پشت سر مُرده هم نباید حرف زد.» 

حال این سوال مطرح می‌شود که مشکل این افراد با برجام چه بود؟ مجتبی ذوالنور یکماه پس از پیروزی ابراهیم رئیسی در یک انتخابات بی رقیب در پاسخ به این سوال گفت: «دولت آینده (رئیسی) اهلیت بیشتری برای مذاکرات دارد و سنجیده‌تر عمل خواهد کرد.»

همان نکته‌ای که پیشتر علیرضا زاکانی، شهردار کنونی تهران و ضربه‌گیر انتخاباتی ابراهیم رئیسی در مناظره‌های انتخاباتی سال 1400 به آن اشاره کرده بود و گفته بود:

«ما اساساً با مذاکره مشکلی نداریم، مشکل ما با روحانی و ظریف است، یعنی ما اعتقاد داریم که شخصیتی مانند سردار سلیمانی باید با طرف آمریکایی مذاکره کند نه محمدجواد ظریف.»

 

یعنی اینکه این افراد حاضرند برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود، معیشت مردم و اقتصاد کشور را به گروگان بگیرند تا تحت هر شرایطی که شده به منافع خودشان دست پیدا کنند. مطلبی که طی دو سال گذشته و با روی کارآمدن رئیسی و نفرات جبهه پایداری در دولت سیزدهم «اکثریت مردم» به وضوح آنرا درک کردند.

مجتبی ذوالنوری می‌گوید مدرک کارشناسی زبان انگلیسی دارد. از دانشگاه امام حسین وابسته به سپاه پاسداران، هم مدرک کارشناسی ارشد علوم دفاعی دارد. سه سال قائم مقام نماینده رهبری در سپاه بود و سال‌ها پیش از آن نیز ریاست و قائم مقامی ستاد نمایندگی ولی فقیه را در این نهاد به عهده داشت. برخی منابع هم مدعی شده‌اند که این نماینده مجلس تکواندوکار است و دوره دافوس ارتش جمهوری اسلامی را هم که ویژه فرماندهان ارشد نظامی است، گذرانده. سال ۱۳۹۰ ذوالنور به گفته خودش پس از ۳۰ سال خدمت از سپاه بازنشسته شد و در انتخابات مجلس شرکت کرد. 

این نماینده نزدیک به جریان پایداری در مجلس طی یک دهه اخیر اظهارات و اقدامات حاشیه ساز و جنجالی مانند آتش زدن برجام، کم نداشته است.

 

به عنوان مثال خردادماه سال ۱۳۹۷ مجتبی ذوالنوری در مصاحبه با روزنامه اعتماد مدعی شد: «وقتی باراک اوباما در جریان بحث برجام تصمیم گرفت به آقایان حال بدهد، به ۲۵۰۰ نفر از ایرانیان تابعیت اعطا کرد و برخی آقایان و مسئولان با یکدیگر مسابقه گذاشتند که فرزندانشان جزو این ۲۵۰۰ نفر باشند.» ادعایی که بلافاصله وزارت‌خارجه دولت حسن روحانی آنرا صراحتاً تکذیب کرد اما با انتشار این گزارش در شبکه آمریکایی فاکس‌نیوز، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا به ادعای نماینده مجلس دهم استناد کرد و به انتقاد از دولت اوباما پرداخت. بعدتر وقتی رسانه‌ها از ذوالنوری درباره مستندات ادعایش سوال کردند، او پاسخ داد: «هر وقت یقه‌مان را گرفتند مستندات را هم ارائه می‌کنیم.»

نماینده مردم قم در مجلس البته این را هم گفته است که برای بیان بعضی از اظهاراتش احساس تکلیف می‌کند و برای تعیین «مصلحت جامعه» به تشخیص خودش عمل می‌کند. همانند آنچه که در بالا به آن اشاره شد. یعنی آقای ذوالنور که در دولت حسن روحانی از تدارک دیدن برای برگزاری مراسم دفن برجام سخن گفته بود، حالا داعیه احیای برجام را دارد و می‌گوید: از برجام کوتاه نمی‌آییم.

اخیرا او در اظهاراتش دلیل آتش زدن برجام در صحن مجلس را روایت کرده و به خبرنگاران می گوید؛ برخی می گویند چرا فردی مانند ذوالنوری که در گذشته با برجام مخالف بود و حتی آن را آتش زد، امروز می‌گوید خط مذاکرات برجامی را باید ادامه دهیم؟ اولاً مبنای کار بنده برای آتش زدن برجام این بود که ترامپ در زمان تبلیغات ریاست جمهوری می‌گفت ما برجام را پاره می‌کنیم که در همان زمان مقام معظم رهبری فرمودند که اگر آن‌ها برجام را پاره کنند، ما آن را آتش می زنیم و از آنان جلوتریم و سخت‌تر از آنان اقدام می‌کنیم.

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها