"عبدالله ناصری" در گفت‌وگوی اختصاصی با مستقل آنلاین:

می‌توان مردم را به صحنه بازگرداند/عارف از ریاست کناره بگیرد

مستقل آنلاین/گروه سیاسی - هرمز شریفیان - یکی از اعضای حلقه نزدیک مشاوران "سیدمحمد خاتمی" و عضو بنیاد باران است. در دوره اصلاحات مدیرعاملی یکی از کلیدی‌ترین موسسه‌های مورد توجه رئیس جمهور وقت یعنی خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) را بر عهده داشت.


می‌توان مردم را به صحنه بازگرداند/عارف از ریاست کناره بگیرد

صحبت از خبر، مقاله، گزارش، مصاحبه و ...نزد او مانند درس پس دادن نزد آموزگار و استاد است.

به‌شدت رسانه محور است و هرگاه یک روزنامه‌نگار نیاز به نظرات کارشناسی‌اش داشته باشد با مناعت‌طبع و حوصله، در دسترس است.

از انصاف دور نمی‌شود و شاید دلیلش تسلط بر تاریخ باشد که در این حوزه دکتری دارد و سال‌ها در دانشگاه تدریس کرده است.

آنچه در ادامه می‌خوانید، ماحصل گفت‌وگوی اختصاصی دکتر "عبدالله ناصری" با مستقل آنلاین است.

سرمایه‌های اجتماعی اصلاح‌طلبان به‌علت عملکرد ضعیف سه نهاد شورای‌عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان، مجلس و دولت، آسیب‌های جدی دیده است. به‌نظر شما چگونه می‌توان این سرمایه اجتماعی را در انتخابات آتی مجلس به سبد اصلاح‌طلبان بازگرداند؟

اینکه چگونه این سرمایه اجتماعی با توجه به عملکرد ضعیف سه نهادی که گفتید آسیب دیده، به‌جای خود اما علاوه‌بر آنچه به‌درستی اشاره کردید می‌خواهم نهاد چهارمی که عملکرد نسبتا ضعیف آن در مجموع بر سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان تاثیرگذار بوده را هم اضافه کنم و آن عملکرد ریاست جمهوری یعنی شخص آقای روحانی است.

به‌طورحتم عملکرد ضعیف این چهار مجموعه می‌تواند تاثیر بر کاهش سرمایه‌های اجتماعی داشته باشد.

با صراحت می‌گویم که با موضع‌گیری، کنشگری و عملکرد روشن و قابل دفاع، اصلاح‌طلبان می‌توانند در انتخابات ۹۸ این سرمایه‌های اجتماعی را به صحنه و عرصه انتخابات، بازگردانند.

اگر هسته اصلی و رهبری جبهه اصلاحات بتواند در انتخابات اسفند ۹۸ یک کنش و عملکرد قابل دفاع از نظر افکار عمومی برجا بگذارد، حتما باور دارم که این سرمایه اجتماعی باز خواهد گشت.

به عبارت روشن‌تر اگر بناست اصلاح‌طلبان در انتخابات شرکت کنند نخست باید دلیل مشارکت و کارکرد رای هواداران خود را به‌خوبی بیان کنند و بعد هم نهادها یا سازوکارهایی که نهایتا قصد بستن لیست انتخابات را دارند باید به‌گونه‌ای عمل کنند که مشابه عملکردهای قبلی شورای سیاست‌گذاری نباشد.

اصلاح‌طلبان جوان، به‌ویژه تحول‌خواهان از عملکرد شورای‌عالی به‌شدت عصبانی هستند. با چه مکانیزمی می‌توان این کلونی پرقدرت را دلگرم و به پای صندوق‌های رای کشاند؟

با اشاره به همان نکاتی که در پاسخ به پرسش اول عرض کردم، اگر شورای‌عالی سیاست‌گذاری و هسته مرکزی جبهه اصلاحات به رهبری "سیدمحمد خاتمی" بتوانند در انتخابات پیش‌رو عملکرد قابل دفاع مبتنی‌بر دو وجه، یکی: چرایی حضور پای صندوق‌های رای و دیگری: بستن لیست انتخابات از نیروهای کارآمد، شجاع، پاکدست و "غیرکاسب"، داشته باشند، می‌توانند این عصبانیت شکل گرفته به‌خصوص در دوسال اخیر را به نفع سبد رای اصلاح‌طلبان تغییر دهند اگر نه این عصبانیت تبدیل به کاهش بیشتر سرمایه اصلاحات می‌شود.

به یک نکته باید توجه کرد که آقای خاتمی در گفتمان‌سازی و بسیج شبکه‌های اجتماعی تابه‌حال موفق بوده‌اند و باید به این موضوع توجه کنیم که در گفتمان‌سازیِ یک رهبر گفتمان‌ساز، نیاز زیادی به سرمایه عظیم اجتماعی نیست چون گفتمان اگر قابل درک و فهم باشد با توجه به ظرفیتی که در شبکه‌های اجتماعی وجود دارد، جای خود را باز می‌کند.‌ اما الزاما توصیه‌های اجتماعی یک شخصیت کاریزماتیک و گفتمان‌ساز نمی‌تواند در هر شرایطی تحقق یابد بنابراین معتقدم آقای خاتمی با علم به همین موضوع در دیدار با فراکسیون امید نگران این بودند و تاکید داشتند با توجه به کاهش سرمایه‌های اجتماعی در ۲ - ۳ سال اخیر نمی‌توان به این راحتی "تَکرار" را برای بار سوم "تَکرار" کرد.

به باور شما حربه "تکرار" در انتخابات مجلس یازدهم می‌تواند به افزایش مشارکت مردم و سپس به پیروزی اصلاح‌طلبان، کمک کند؟

نه! آقای خاتمی اسفندماه پارسال در دیدار با فراکسیون امید و به‌صورت هوشمندانه تاکید کرد که نمی‌توان امیدوار بود که "تکرار" سوم ایشان الزاما جواب دهد. همچنان که خود ایشان به این موضوع واقف است و در دیدار با این فراکسیون هم اشاره کردند.

البته به‌نظرم روی سخن آقای خاتمی در این دیدار بیش از آنکه جامعه باشد، به‌سوی فراکسیون امید بود و تلویحا به آنان گوشزد کرد که عملکرد غیرقابل دفاع این فراکسیون در مجلس باعث شده که دیگر نتوان به تقاضا و مطالبه‌ی آقای خاتمی امیدوار بود.

"محمدرضا عارف" در حال حاضر تبدیل به "پاشنه آشیل" اصلاحات شده است. آیا اصرار بر حضور او در راس شورای‌عالی سیاست‌گذاری به منزله دهن کجی به اصلاح‌طلبان جامعه مدنی نیست؟

در پاسخ به این پرسش قصد دارم کمی شفاف‌تر از گذشته بگویم. تعبیر شما از آقای عارف به پاشنه آشیل، تعبیر قابل تامل و نسبتا دل‌پسندی است.

به‌رغم احترامی که برای ایشان قائلم و معتقدم دکتر عارف به توصیه‌ی آقای خاتمی، در اقدامی اخلاقی در سال ۱۳۹۲، حق بزرگی بر گردن اصلاح‌طلبان، صاحبان رای و آقای روحانی و حواشی ایشان دارد. اما شخص آقای عارف برای حفظ این حق تاریخی باید اولین کسی می‌شد که رفتار پس از آن فداکاری را به‌صورت حساب شده شکل می‌داد.

آقای عارف به‌ویژه در ۲-۳ سال اخیر به‌عنوان رهبر فراکسیون امید و لیدر اصلاح‌طلبان در مجلس، عملکرد قابل دفاعی نداشته‌اند. هرچه این روند ادامه پیدا کند آن حق تاریخی و فداکاری اخلاقی کمرنگ و از میزان رضایت‌مندی تحول‌خواهان جوان نسبت به ایشان کاسته خواهد شد.

به‌عنوان یک دوست و علاقه‌مند که از دوران دوم خرداد و دولت اصلاحات با آقای عارف آشنایی نزدیک و ارادت بیشتری دارم معتقدم که نوع عملکرد سیاسی، اجتماعی ایشان هزینه بسیار زیادی برای جریان اصلاحات و شخص آقای خاتمی داشته و دارد. با توجه به خصوصیات اخلاقی بسیار والای آقای خاتمی نباید این انتظار را داشت که ایشان همانطور که درباره یک اصلاح‌طلب عادی مثل من می‌توانند تصمیم بگیرند، درباره آقای عارف نمی‌توانند.

بهترین تصمیم را شخص آقای عارف و مشاوران نزدیک ایشان می‌توانند اتخاذ کنند. اگر بنشینند و ارزیابی کنند، خودشان هم به این نتیجه می‌رسند که با توجه به عملکرد ۳ ساله و داشتن شخصیت علمی و فرهنگی و نه سیاسی، نمی‌توانند در جامعه و فراکسیون امید، رهبری یا مدیریت آینده هسته تصمیم‌گیری اصلاح‌طلبان در انتخابات را برعهده داشته باشند.

دوستان و مشاوران، دبیران کل احزاب و شخصیت‌های محوری در جبهه اصلاحات باید آقای عارف را متقاعد کنند که دست‌کم در این دوره از شورای‌عالی سیاست‌گذاری، کناره‌گیری و این مدیریت را برای یک دوره به دیگران واگذارند و یا بر اساس یک مبنا و روش قابل قبول، وضعیت خود را دوباره محک بزنند.

در انتخابات سال ۹۲ بین آقایان عارف و روحانی در ۱۱ استان رای‌گیری و نمونه‌ی آن مبنای کناره‌گیری یکی به نفع دیگری شد. این مکانیرم در حال حاضر نیز شاید به صلاح آقای عارف باشد یعنی با یک نظرسنجی مستند از میان یک جامعه آماری مشخص، این پرسش در میان اصلاح‌طلبان مطرح شود که آیا با ادامه ریاست ایشان بر شورای‌عالی سیاست‌گذاری مخالف یا موافقند؟

نظرسنجی هم تحت نظارت خودشان انجام شود و پس از اعلام نتایج دریابند که ادامه دهند یا ندهند. اگر هم اصرار دارند در صحنه سیاسی جبهه اصلاحات حضور داشته باشند، مدیریت شورای عالی را واگذارند که هم برای خودشان مطلوب‌تر و هم به نفع سبد رای‌شان در انتخابات آتی خواهد شد.

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها