آیا «تجاوز» روسیه به اوکراین اجتناب‌ناپذیر بود؟

آیا «تجاوز» روسیه به اوکراین اجتناب‌ناپذیر بود؟

آیا «تجاوز» روسیه به اوکراین اجتناب‌ناپذیر بود؟

 

 اسلاوی ژیژک 

 

ترجمه:‌ امیررضا گلابی

فراسوی سیاست نوشت؛

اوایل این ماه ولادیمیر پوتین در کنفرانسی خبری یادآور شد دولت اوکراین علاقه‌ای به توافق مینسک ندارد و اضافه کرد: «زیبای من، چاره‌ای نداری. خوشت بیاید یا نیاید.»

اسلاوی ژیژک

این حرف حاوی دلالت‌های ضمنی مشهوری است: ظاهراً پوتین از گروه پانک راک دوران شوروی به نام رد مولد نقل قول می‌کند: «زیبای خفته در تابوت است، یواشکی رفتم سراغش و به او تجاوز کردم. آرام بخواب ای زیبا، خوشت بیاید یا نیاید.»

 

هرچند سخنگوی مطبوعاتی کرملین مدعی شد اشاره پوتین به حکایت عامیانه‌ای قدیمی بوده، ارجاع به اوکراین به عنوان موضوع تجاوز و تجاوز به مرده خیلی روشن است.

سال 2002، پوتین به پرسش روزنامه‌نگاری غربی اینگونه پاسخ داد: «اگر می‌خواهی کاملاً یک اسلام‌گرای رادیکال شوی و حاضری ختنه شوی، آنوقت دعوتت می‌کنم به مسکو بیایی. ما کشوری چند بعدی هستیم. متخصصانی در این زمینه داریم [ختنه کردن]. بهشان توصیه می‌کنم طوری عمل کنند که بعدش، هیچ چیز دیگری در نیاید»- حرفی که تلویحاً تهدید به اخته کردن است.

 

تعجبی ندارد که پوتین و ترامپ در وقاحت تنه به تنه هم می‌زنند. استدلالی که اغلب در مقابل این حرف می‌شنوی این است که سیاست‌مدارانی مثل پوتین و ترامپ حرف دلشان را می‌زنند و از دورویی پرهیز می‌کنند. اما اینجا، من کاملاً مدافع دورویی هستم: شکل (دورویی) صرفاً یک شکل نیست، بخشی از محتوا است، بنابراین وقتی بی‌خیال شکل می‌شویم، خود محتواست که وحشی می‌شود.

 

سخن وقیحانه پوتین را باید از این زاویه دید که بحران اوکراین در رسانه‌های ما به عنوان «تجاوز به کشوری نیک‌نام» تصویر شده است. این بحران فارغ از جنبه‌های طنزآمیز هم نیست- گواهی در دنیای وارونه امروز ماکه حکایت از جدی بودن بحران دارد. تحلیل‌گر سیاسی اسلوونیایی، بوریس کیبج به این ویژگی طنزآمیز در تنش‌های حول اوکراین در اوایل سال 2022 اشاره کرده است: «کسانی که توقع می‌رفت حمله کنند/ یعنی روسیه/ مدعی شدند چنین نیتی ندارند، و کسانی که طوری رفتار می‌کردند گویی می‌خواهند وضعیت آرام شود تاکید می‌کردند گریزی از جنگ نیست.»

 

اینجا می‌توانیم ادامه بدهیم و بگوییم: در هفته‌های گذشته، ایالات متحده، مدافع اوکراین، اخطار می‌داد که جنگ هر لحظه ممکن است رخ بدهد در حالیکه رییس جمهور اوکراین، که قربانی حمله روسیه به حساب می‌آمد، خطر جنون جنگ را گوش‌زد می‌شد و خواستار آرامش بود.

 

به راحتی می‌توان این وضعیت را به تجاوز تشبیه کرد. روسیه، که آماده تجاوز به اوکراین است، مدعی است قصدش این نیست- اما تلویحاً منظورش این است که اگر اوکراین با رضایت خود تن به این‌کار ندهد، آماده به تجاوز است (سخن وقیحانه پوتین را به یاد بیاورید). از طرف دیگر روسیه اوکراین را متهم می‌کند که محرک تجاوز خودش است.

 

ایالات متحده، که می‌خواهد از اوکراین در برابر تجاوز دفاع کند، زنگ خطر تجاوز را به صدا در می‌آورد تا بتواند خودش را به عنوان مدافع دولت‌های [جدا شده] شوروی سابق جا بزند.

این دفاع‌کردن آدم را یاد آن گردن‌کلفتی می‌اندازد که به مغازه‌ها و رستوران‌ها در محله‌اش وعده «دفاع» در برابر دزدی می‌دهد، در حالی‌که تهدید مستتر در وعده‌اش این است که اگر دفاعش را قبول نکنند ممکن است بلایی سرشان بیاید...

 

اوکراین، که هدف تهدید تجاوز است، سعی می‌کند آرامشش را حفظ کند، ضمن اینکه از زنگ خطری که ایالات متحده به صدا در آورده مضطرب است، و می‌داند که سر و صدای زیاد درباره تجاوز می‌تواند روسیه را به سمت این سوق بدهد که واقعاً دست به تجاوز بزند.

 

در نتیجه پشت این درگیری با همه خطرات غیرقابل پیش‌بینی‌اش چه چیزی نهفته است؟ شاید خطر درگیری به خاطر قدرت رو به افزایش دو ابرقدرت سابق نباشد و بر عکس گواهی باشد بر اینکه نمی‌خواهند قبول کنند دیگر ابرقدرت نیستند.

 

در اوج جنگ سرد، مائو تستونگ گفت ایالات متحده با همه تسلیحاتش یک ببر کاغذی است، اما یادش رفت بگوید که ببر کاغذی ممکن است بسیار خطرناک‌تر از یک ببر واقعی اما با اعتماد به نفس باشد.

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها