گفتگو با بغزیان اقتصاددان درباره گرانی ناشی از حذف ارز ترجیحی:

نرخ ارز دولتی باید افزایش پیدا کند نه اینکه حذف شود

بغزیان می‌گوید: نرخ ارز دولتی باید افزایش پیدا کند نه اینکه حذف شود. بالاخره باید حمایت ارزی دولت را کاهش دهیم تا قطع شود اما الان زمان این کار نیست چون اقتصاد ما تثبیت نشده است و در هیجانِ بودن یا نبودن برجام است و جنگ با اوکراین باعث گرانتر شدن واردات شده است.

نرخ ارز دولتی باید افزایش پیدا کند نه اینکه حذف شود

نرخ ارز دولتی باید افزایش پیدا کند نه اینکه حذف شود

 

امیرحسین جعفری

 

حذف ارز ترجیحی و آزادسازی قیمت‌ها دولت رئیسی را هر چه بیشتر از شعارهای انتخاباتی‌اش دور کرد. او که در شعار از این سیاست‌ها ابراز انزجار می‌کرد و تلاش داشت که خود را حامی مستضعفین بماند اما در عمل، سیاست‌های دولت انقلابی رئیسی بیش از همه بر اقشار تهیدست فشار می‌آورد.

به جهت بررسی آزادسازی قیمت‌ها و تاثیرات حذف ارز ۴۲۰۰ گفتگو کردیم با آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه که مشروح آن را می‌خوانیم:

 

 آزادسازی قیمت‌ها و حذف ارز ۴۲۰۰ تا چه حد یک تصمیم کارشناسی اقتصادی و تا چه حد تامین کننده منافع گروهی خاص است؟

 

این تصمیمات ناشی از منافع شخصی نیست اما می‌توانم به جرئت بگویم برقراری این چیزها منافع شخصی بدنبال دارد.

مثلا برقراری ارز ۴۲۰۰ آزادسازی واردات و ... منافعی را بدنبال دارد که برای اجرای آن اقدام می‌شود. اما برعکس برای ممنوع کردن یک چنین کارهایی مثل ارز چقدر حرف موافق و مخالفت بدنبال خواهد داشت. عده زیادی نیز در این زمینه مقاومت می‌کنند.

بنظر من اشتباه بودن ایجاد ارز ۴۲۰۰ محرز است اما حذف آن نیز در شرایط فعلی اشتباه است.

دولت نیز می‌گوید برای جبران کسری بودجه این کار را می‌کند و یا می‌گوید برای حذف سودجویی این کار را می‌کند در حالیکه باید نظارت خود را زیاد کند. وقتی دولت ارز ارزان داده است اما طرف کالا وارد کرده و به قیمت آزاد فروخته مشخص است که دولت نیز در این زمینه مقصر است. اما بالاخره باید حمایت ارزی دولت را کاهش دهیم تا قطع شود اما الان زمان این کار نیست چون اقتصاد ما تثبیت نشده است و در هیجانِ بودن یا نبودن برجام است و جنگ با اوکراین باعث گرانتر شدن واردات شده است.

نرخ ارز دولتی باید افزایش پیدا کند نه اینکه حذف شود.

البته باید ببینیم سیاست‌های حمایتی چه خواهد شد که آیا به موقع یا به فرد درست اختصاص داده می‌شود؟

نشان داده‌اند که تاکنون عرضه این کار را نداشته‌اند و حالا چگونه می‌توانند چنین مشکلی که تورم را به دنبال داشته مدیریت کنیم؟

الان این کار غلط است اما حذف ارز ترجیحی اجتناب‌ناپذیر است.

 

برخی بر این باورند که سیاست‌های دولت و افزایش فشار اقتصادی منجر به افزایش بزهکاری و نوعی طغیان اجتماعی خواهد شد، نظر شما در این‌باره چیست؟

 

مسلما اینگونه خواهد شد. البته طغیان یک بحث است اما بنظر من ناآرامی اجتماعی آن را مسئولین نظامی و امنیتی کشور می‌دانند ولی از نظر اقتصادی وقتی توان خرید کم شود و طرف نتواند کالای اساسی خود را تامین کند مسلما ایمان از دل مردم بیرون می‌رود و نباید انتظار داشته باشیم فرد سالم بماند. درصد بالایی در محیط‌های مختلف سعی می‌کنند که منافع غیرمستقیم کسب کنند و از کم‌فروشی تا کارهای دیگر را انجام می‌دهند و اخلاقیات از بین می‌رود، درواقع با فقر ایمان بیرون می‌رود. دولت نیز در این شرایط باید هزینه کند برای کاهش بزهکاری و تامین امنیت! که دوباره منجر به کسری بودجه می‌شود و هزینه‌های بسیاری برای دولت ایجاد می‌شود.

 

 نتیجه مطلوب برای دولت در این راستا چیست؟ دولت دقیقا به دنبال چه می‌گردد؟

 

باید ببینیم نتیجه مطلوب دولت چیست، اگر نتیجه این است که ارز حذف شود که شد. اگر حذف سوءاستفاده مطرح است که آن هم حذف شد، اما آنچه ادامه‌دار خواهد شد افزایش افسارگسیخته قیمت‌ها خواهد بود و هیچ تضمینی نیست که فردا با وجود افزایش قیمت‌ها دوباره شاید تورم نباشیم و همه چیز بهانه برای افزایش قیمت پیدا خواهد کرد، دولت دائما دستخوش ناآرامی بازار خواهد شد.

دولت باید اول ثبات اقتصادی ایجاد کند تا سقف نریزد در اقتصاد اگر می‌خواهید چیزی را بردارید خیلی از موارد روی سقف سوارند و برای برداشتن ستون باید خیلی آگاهانه عمل کرد و آدم‌های سالم باید در این زمینه مسئول باشند که چنین طرحی منحرف نشود و من فعلا این توانایی را در ایران نمی‌بینم که معضلات ناشی حذف یارانه را مدیریت کنند.

 

 اخیرا همتی معضل افزایش چاپ پول را مطرح کرد؛ این ادعا بنظر شما تا چه حد درست است؟ آیا دولت رئیسی مشغول چاپ پول بی‌پشتوانه شده است؟

 

حتما همتی به عنوان مدیر بانک مرکزی اطلاعاتی دارد که آنجا چه خبر است. هم از زمان خودش خبردار است که چه افتضاحی به بار آمده و چه خدماتی انجام شده است، کسی که درگیر بوده حقیقت را می‌داند من نمی‌دانم و باید حدس بزنم.

الان که بحث کسری بودجه مطرح می‌شود دولت می‌گوید من یک ریال هم چاپ نکردم بعد نقدینگی ۳۵ درصد بالا می‌رود بالاخره ما دم خروس را باور کنیم یا حرف دولت و وزرا؟

این ضد و نقیض‌ها مشخص نمی‌کند چه اتفاقی افتاده است. عده‌ای مطرح می‌کنند که کسری بودجه باعث چاپ پول شده است، من نمی‌توانم این را تائید کنم اما اثرات چاپ پول را مشاهده می‌کنیم که تورم ایجاد شده و قیمت‌ها بشدت افزایش یافته است. البته من معتقدم هر افزایشی بد نیست و همه کشورها رشد نقدینگی را دارند اما نقدینگی به سمت تولید نه واسطه‌گری و دلالی!

 

 دولت رئیسی در یک حالت مطلوب از نگاه شما به عنوان یک اقتصاددان چه اهدافی را باید دنبال کند؟

 

من از نظر اقتصادی صحبت می‌کنم؛

انتظار من این بود که دولت دو ویژگی داشته باشد و امیدوارم احیا شود:

اول هماهنگی اقتصادی در واقع ستاد هماهنگی اقتصادی دولت باید متولی تحولات اقتصادی باشد که نیست یعنی صاحب ندارد. صاحب نظران صحبت‌هایشان جمع‌آوری نمی‌شود.

 

دوم استقلال نسبت به مسائل سیاسی است. الان مسائل سیاسی ما نیز درگیر است که بر اقتصاد اثر می‌گذارد. به هر حال وقتی تصمیم اقتصادی می‌گیریم سیاسی‌ها یا کاسبان تحریم و یارانه و نرخ ارز وارد می‌شوند، آن‌ها که حذف نشدند و نفهمیدیم اختلاس‌های بانکی چه شد؟

وقتی سرانجام مشخصی پیدا نمی‌شود اعتماد مردم به دولت از دست می‌رود. نمونه آن نان باگت و ماکارونی است و خنده‌دار است که رئیس مجلس مشغول چنین مسئله‌ای می‌شود.

 

 نکته آخر

 

امیدوارم دفعه بعد که صحبت می‌کنیم بگوییم با پول‌های انباشت شده چه کاری انجام دهیم وگرنه اینگونه باید اشتباهات دولت‌ها را مطرح کنیم.

حالا با حذف شدن ارز شاهد غیب شدن کالاهای اساسی خواهیم بود.

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها