نقدی بر مردابِ اصلاح طلبان

 مستقل آنلاین، فرانک چالاک/

شکل گیری گفتمان اصلاح‌طلبی غالب از سال ۷۶ و فعالیت احزابی ذیل این گفتمان، بدونِ داشتن استراتژی مشخص و مبتنی بر آزمون‌های سعی و خطا، جامعه را متحمل هزینه‌های فراوان کرده است. طی سال‌های اخیر، این دسته از کنشگران سیاسی خود را در دو غالب "قدرت محور" و "جامعه محور " (که تا کنون رویکرد هر دو یکسان و معطوف به قدرت بوده) در سپهر سیاسی کشور تعریف کرده‌اند. این طیف از سیاسیون در انتخابات آتی بدون در نظر گرفتن شرایط حاکم بر مردم از یک سو و نشنیدن و ندیدن پالس‌های حاکمیت جهت تشکیل یک "مجلس انقلابی" و طی یک حرکت نمایشی، با توجیه بالا بردن هزینه‌ی حاکمیت در رد صلاحیت‌ها، در این انتخابات شبه فرمایشی ثبت نام نمودند. اذعان به خبر نداشتن از قوانینی که در ماه‌های پایانی مجلس نهم جهت بهبود روند رد صلاحیت‌ها! (توسط حاکمیت) به تصویب رسیده، آن هم از جانب قائم مقام دبیرکل یک حزب فراگیر کاملا بهت‌آور بود! این نوع کنش‌های سیاسی موجب گردیده تا حاکمیت با وقوف به نقاط ضعف عمده‌ی آن‌ها، بازی را کامل و به نفع طیف خاصی که عمدتا از جنس آحاد مردم نیستند، به دست گرفته و در جهت نیل به اهداف خود از آنان استفاده نماید. قدر مسلم در این بازی برد_باخت، حاکمیت پس از رسیدن به اهداف مشخص، آنان را به طرفه‌العینی از سپهر سیاسی حذف خواهد نمود. اکنون سوالاتی مطرح است که پاسخ دادن به آن‌ها لازمه‌ی احترام و ارج نهادن به شعور و افکار عمومی مردمی است که قرار! شده این اصلاح‌طلبان طی شیفت پارادایمی تغییری به سمت آنان ایجاد نمایند. (اصلاحات جامعه محور!)

۱-آیا نظام تاکنون بابت رد صلاحیتها، متحمل هزینه‌ای شده یا دوستان در این زمان خاص فقط اعتبار خود را بیش از پیش، نزد افکار عمومی با ولع کسب قدرتی که از خود به نمایش گذاشتند، خدشه‌دار نمودند؟

۲-اصلاحات جامعه‌محور چه ویژگی‌هایی دارد؟ (از جهت نظری و عملی و سویه‌های استراتژیک و اجرایی آن)

۳-از نظر این کنشگران، مردم و جامعه تا کنون چه نقشی برایشان داشتند؟ (نگاه ابزاری برای بالا بردن"عدد" ؟)

۴-پایگاه اجتماعی و مردمی‌شان، به چه میزان وسیع است که اصلاحات جامعه‌محور را محتمل می‌بینند؟

۵-آیا اصلاحات جامعه‌محور به دنبال تشکیل گعده‌های محفلی و یا در حالت غایی، ایجاد شوراهایی است مانند شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان (شعسا گونه‌ها) که مشروعیتی در تشکیل و بروندادی نداشتند؟ اکنون باید دید چشم امیدشان اتکا به کدام طیف از مردم و طبقه‌ی اجتماعی است؟ شهروندانی به ستوه آمده از "خطاهای انسانی پی در پی" یا اکثریتی که از شعارهای تهی، دسته بندی‌ها و جناح بندی‌ها عبور کرده و به دنبال مطالبه‌ی حداقلی‌ترین‌های حقوق انسانی خود هستند.

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها