زیباکلام از تاریخ افول مجلس میگوید
صادق زیبا کلام میگوید مجالس در یک پروسه افول قرار دارند و این افول از مجلس چهارم آغاز شد. مجلس اول، دوم و ششم را مستقل میداند، اما هفت مجلس دیگر زائده حکومتی و بله قربانگو بودند. زیبا کلام میگوید این افول را میتوان روی یک منحنی نشان داد تا مردم هم بدانند مجلس کارکرد خود را از دست داده است.
صادق زیباکلام استاد دانشگاه و فعال اجتماعی است، با او درباره سوابق مجالس پیشین حرف زدیم و نکات مهمی از تاریخ معاصر پس از انقلاب را مرور کردیم. اینکه روند افول مجلس از کجا و چگونه آغاز شد از زبان این استاد تاریخ را بخوانید:
زیباکلام درباره جایگاه نهاد قانونگذاری در چهل سال تاریخ پس از انقلاب اینگونه میگوید:
اگر بخواهم به عنوان استاد یا معلم هر چه که بخواهیم اسمش را بگذاریم در مورد جایگاه مجلس، جایگاه قوه مقننه در جمهوری اسلامی ایران ظرف این چهل سال گذشته نظر بدهم باید بگویم اگر یک منحنی ترسیم کنیم بین مجلس اول تا مجلس دهم، این منحنی مرتب رو به افول بوده! یعنی مجلس اول خیلی مستقلتر، خیلی مردمیتر، خیلی با شهامتتر بوده و انتخاباتش خیلی آزادتر برگزار شده تا مجالس بعدی. با گذر زمان مجالس ما توسری خورتر، بله قربانگوتر، وکیل الدولهتر و نوکر قدرتتر شده و متاسفانه طی چهل سال این روند افول را دیدهایم.
این استاد تاریخ دانشگاه تهران درباره وقایع منتهی به نخست وزیری میرحسین و مجلس دوم چنین میگوید:
مجلس دوم بود اگر اشتباه نکنم که سر مسئله انتخاب نخست وزیر مقام معظم رهبری که در آن موقع رئیس جمهور بودند و با ادامه نخست وزیری جناب آقای مهندس میرحسین موسوی موافق نبودند به هر دلیلی، حق ایشان بود که طبق قانون نخست وزیر را انتخاب کنند، یک عدهای موافق بودند که آقای میرحسین موسوی به عنوان نخست وزیر ادامه کار بدهند، چون موسوی به عنوان راس جناح چپ و خط امامی مطرح بود و مقام معظم رهبری در آن موقع به نوعی نمایندگی جریان راست را بر عهده داشت. اختلاف بین این دو گروه بالا گرفت، چون رئیس جمهور وقت مُصِر بود که اقای موسوی دیگر نباشد اما مرحوم آقای هاشمی و دیگران موافق ادامه نخست وزیری موسوی بودند. گروهی برای حل اختلاف رفتند پیش امام خمینی که آقای موسوی باشند یا نباشند؟ مرحوم امام نظر دادند با توجه به اینکه الان وسط جنگ هستیم، اگر نخست وزیرمان را تغییر بدهیم دنیا میگوید در ایران چه اتفاقی افتاده است یا بین خودشان هم اختلاف است! پس به این دلیل مصلحت است که مهندس موسوی بماند. ضمن اینکه امام خمینی جدا از این ملاحظه ارادت بسیاری نیز به میرحسین موسوی داشتند، به هرحال امام به هر دلیلی گفتند نخست وزیر تغییر نکند. پس از آن در اینباره در مجلس رای گیری کردند و ۹۹ نفر برخلاف خواست امام خمینی رای مخالف دادند به ابقای نخست وزیری میرحسین که در راس مخالفان مرحوم آقای آذری قمی بود.
زیباکلام درباره اینکه اگر امروز چنین اتفاقی در مجلس بیفتد جناح مقابل چه واکنشی نشان خواهد داد، گفت:
اگر چنین اتفاقی امروز بیفتد، تندروها مجلسیهای مخالف را سنگسار میکنند که چرا جلوی نظر رهبری ایستادهاند! در آن موقع هم خیلیها سعی کردند آن ۹۹ نفر را تخریب کنند ولی امام خمینی مخالفت کرد و گفت این نظر آنها بوده. واقعا چنین سعه صدری در مورد رفتار نمایندگان مخالف در مجلس دوم را مگر اینکه ما خوابش را ببینیم که امروز مجددا تکرار شود. یکی از دلایل افول این منحنیِ مجلس نیز مسئله نظارت استصوابی بوده است. چرا من فریاد میزنم اگر مردم خواستند یک دزد را هم انتخاب کنند این حق آنان است؟ برای اینکه وقتی حکومت به وسیله شورای نگهبان انتخاب میکند که چه کسی نامزد شود چه کسی نامزد نشود، محصولش میشود آن منحنی رو به افول! امروز همه ما اذعان داریم که مجلس جای اینکه در راس امور باشد در قعر امور قرار دارد! خب همین نظارت استصوابی مجلس را برده در قعر امور! الان معلوم شده کسانی میتوانند تاییدیه بگیرند از شورای نگهبان که مطیع باشند، بله قربان گو باشند، بفرما و بشین آنها از جاهای دیگر کنترل شود و از خودشان استقلال نداشته باشند. مجلس اول تا حدودی استقلال داشت، مجلس دوم نیز تا حدودی مستقل بود، چراکه ۹۹ نفر علیرغم توصیه امام خمینی رای مخالف دادند به آقای موسوی. مجلس ششم نیز تا حدود زیادی مستقل بود ولی هفت مجلس دیگر از جمله مجلس دهم که من از رای دادن به آن برای بالا آمدن فراکسیون امید حمایت کردم، واقعا خیلی مجلس نبودند بلکه پروسه افول را پیش میبردند! و بیشتر یک زائده حکومتی بله قربان گو بودند که ببینند حکومت چه میگوید!
ارسال نظر