حماسهی همبستگی ملی در سایهی تهدیدها
در هشت سال دفاع مقدس، تمام ایران تبدیل به یک سنگر شد. مردم از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب، با وجود تفاوتهای قومی و مذهبی، یکصدا ایستادند.

در ایران، هیچکس تنها نیست:
حماسهی همبستگی ملی در سایهی تهدیدها
ملتی که در بحرانها یکپارچه میشود.
بله،
تاریخ ایران آکنده از لحظاتی است که دشمنان گمان کردند با فشارهای اقتصادی، نظامی و روانی میتوانند این ملت را از پا درآورند. اما هر بار، ایرانیان با اتحادی مثالزدنی ثابت کردهاند که "در ایران، هیچکس تنها نیست." این جمله تنها یک شعار نیست، بلکه واقعیتی ملموس است که در جنگها، تحریمها و بحرانهای طبیعی خود را نشان داده است. این مقاله با نگاهی به نمونههای عینی همبستگی ملی، نقش مردم و ضرورت تقدیر حاکمیت از این وفاداری را بررسی میکند.
جلوههای همبستگی ملی: از جنگ تا صلح
۱. مقاومت در جنگ تحمیلی؛ الگویی جاودان
در هشت سال دفاع مقدس، تمام ایران تبدیل به یک سنگر شد. مردم از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب، با وجود تفاوتهای قومی و مذهبی، یکصدا ایستادند.
- پشت جبههها: زنان و مردانی که شبانهروز برای رزمندگان غذا و لباس میدوختند.
- جبههها:نوجوانانی مثل شهید «حسین فهمیده»که با جانفشانی از خاک کشور دفاع کردند و چه قهرمانان گمنامی که هیچگاه شناخته نشدند و از این بابت طلبکار ملت خود نشدند.
این اتحاد سبب شد ایران نهتنها شکست نخورد، بلکه با عزت از این آزمون سربلند بیرون آید.
۲. سیل و زلزله؛ آزمونی دیگر برای همدلی ملی
وقتی سیل ویرانگر لرستان و خوزستان (۱۳۹۸) آمد، یا وقتی زلزله کرمانشاه هزاران خانه را ویران کرد، باز هم مردم ثابت کردند که "در ایران، هیچکس تنها نیست."این ویژگی ایرانیان منحصر به یک دوران یا یک حکومت خاص نیست،دیری است آموخته ایم:
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
و در عمل ثابت شده است که،
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
- داوطلبان نجات: جوانانی که با قایقهای شخصی به کمک مردم گرفتار آمدند.
- کمکهای مردمی: زنانی که در مساجد و حسینیهها غذا پختند و بستههای معیشتی جمعآوری کردند.
- هنرمندان و ورزشکاران: چهرههای شناختهشدهای که بدون سروصدا به مناطق آسیبدیده رفتند و کمک رساندند.
این صحنهها نشان داد که حتی بدون دستور حکومتی، مردم ایران خودجوش کنار هم میایستند.
۳. تحریمها و اقتصاد مقاومتی؛ آزمایشی سخت اما پیروزمند
تحریمهای ظالمانهی آمریکا علیه ایران، زندگی را سخت کرد، اما ،ملت ایران بار دیگر ثابت کرد که میتواند روی پای خود بایستد.
- کشاورزان و تولیدکنندگان: افزایش تولید داخلی در پاسخ به محدودیتهای وارداتی.
- مردم عادی: حمایت از کالای ایرانی حتی با وجود گرانیها.
- دانشمندان و پژوهشگران: ساخت داروها و فناوریهای حیاتی در داخل کشور.
- با این تفاسیر وظیفه حاکمیت است که مردم را « برای یک زندگی معمولی» پاسخگو باشد و قدر دانی کند.
تذکر به حاکمیت: قدردانی از مردم، شرط حفظ انسجام ملی
اگرچه مردم ایران در سختترین شرایط نیز از کشور دفاع کردهاند، اما «حاکمیت نباید این فداکاریها را بدیهی بگیرد.»
برخی اقدامات ضروری برای حفظ این همبستگی:
شفافیت و پاسخگویی:مردم باید بدانند که فداکاریهایشان دیده و قدرشناسی میشود.
عدالت اجتماعی: کاهش فاصلهی طبقاتی و مبارزه با فساد، اعتماد عمومی را افزایش میدهد.
مشارکت دادن مردم در تصمیمگیریهای کلان: وقتی مردم احساس کنند نقش موثری در سرنوشت کشور دارند، مسئولیتپذیرتر میشوند.
تقدیر رسمی از قهرمانان گمنام:
بسیاری از مردم عادی در بحرانها جانفشانی میکنند؛ قدردانی از آنها انگیزهی دیگران را تقویت میکند.
فراموش نکنیم: ملتی که در سختترین روزها کنار هم میماند، سزاوار بهترین حکمرانی است.
-در نتیجه: ایران قوی، با ملتی متحد
"در ایران، هیچکس تنها نیست" نه یک شعار، «بلکه سرمایهی اجتماعی بیهمتای ایران»است. این همبستگی در جنگها، بحرانها و تحریمها خود را نشان داده و هر بار دشمنان را شگفتزده کرده است. اما حفظ این اتحاد نیازمند مدیریت هوشمندانه، عدالت و قدردانی صادقانه از مردم، است.
ملت ایران ثابت کرده که میتواند قلههای غیرممکن را فتح کند؛ اکنون نوبت حاکمیت است که از این ظرفیت عظیم برای ساختن ایرانی آزاد، آباد و قدرتمند استفاده کند.
به امید ایرانِ همیشهمتحد و پیروز.
ابوالقاسم عابدین پور
ارسال نظر