راه بازگشت به میز مذاکره به‌هیچ‌وجه هموار نیست / آیا ترامپ اعتقادش به مذاکره را از دست داده؟

ایران و آمریکا هر دو شروطی برای مذاکره تعیین کرده‌اند که غیرواقعی و غیرعملی به نظر می‌رسند. علت اصلی این وضعیت نیز فقدان انگیزه کافی در هر دو طرف برای ازسرگیری مذاکرات است. از یک‌سو، ایران با توجه به اینکه بخش زیادی از اهرم‌های مذاکراتی خود را از دست داده، احساس می‌کند اگر وارد گفت‌وگوها شود، آمریکا نه‌تنها زیاده‌خواهی خواهد کرد، بلکه امتیاز قابل‌توجهی نیز به ایران نخواهد داد. به همین دلیل است که برای مثال، آقای لاریجانی چندین‌بار موضوع موشکی را مطرح کرده‌اند

راه بازگشت به میز مذاکره به‌هیچ‌وجه هموار نیست / آیا ترامپ اعتقادش به مذاکره را از دست داده؟

در حال حاضر، ترامپ انگیزه چندانی برای بازگشت به مذاکرات ندارد، زیرا در ذهن ترامپ، مسئله هسته‌ای ایران تا حد زیادی حل‌وفصل شده است

 

مستقل آنلاین/ روند مذاکره ایران با کشورهای غربی متوقف شده و مشخص نیست وضعیت تحریم ها به چه شکل خواهد بود. صبح روز یکشنبه 22 آذرماه سخنگوی وزارت خارجه در پاسخ به سؤالی درباره دورنمای از سرگیری مذاکرات ایران و آژانس بیان کرد: نمی‌توانم الان بگویم میانجیگری به معنای متعارفش وجود دارد. هر وقت لازم باشد با آژانس در ارتباط هستیم. نمایندگی ما در وین با مدیران آژانس هر وقت لازم باشد گفت‌وگو می‌کنند و در سطوح دیگر هم همینطور.

 وی گفت: تماس‌ها بین ایران و آژانس برقرار است و ما عضو آژانس هستیم و از این حیث فکر نمی‌کنم مشکلی وجود داشته باشد. در خصوص شکل‌گیری به شیوه‌نامه جدید برای همکاری موضوعی است که نیازمند بحث و تبادل نظر است.

 سخنگوی دستگاه دیپلماسی بیان کرد: در حال حاضر مبنای کار ایران در تعامل با آژانس قانون مصوب مجلس است که خیلی روشن تصمیم گرفته به چه نحو تعاملات ایران با آژانس انجام شود.

علی واعظ، تحلیلگر ارشد امور ایران در گروه بین‌المللی بحران در تجارت فردا نوشت ؛ راه بازگشت به میز مذاکره به‌هیچ‌وجه هموار نیست، زیرا ایران و آمریکا هر دو شروطی برای مذاکره تعیین کرده‌اند که غیرواقعی و غیرعملی به نظر می‌رسند. علت اصلی این وضعیت نیز فقدان انگیزه کافی در هر دو طرف برای ازسرگیری مذاکرات است. از یک‌سو، ایران با توجه به اینکه بخش زیادی از اهرم‌های مذاکراتی خود را از دست داده، احساس می‌کند اگر وارد گفت‌وگوها شود، آمریکا نه‌تنها زیاده‌خواهی خواهد کرد، بلکه امتیاز قابل‌توجهی نیز به ایران نخواهد داد. به همین دلیل است که برای مثال، آقای لاریجانی چندین‌بار موضوع موشکی را مطرح کرده‌اند؛ حتی در شرایطی که مقام‌های آمریکایی کمتر به این مسئله پرداخته‌اند. به‌نظر من، علت اصلی عدم تمایل ایران به بازگشت به مذاکرات، احساس ضعف در موضع گفت‌وگوست. به این معنا که ایران نه آنقدر تضعیف شده که ناچار به تسلیم باشد و نه آنقدر قدرتمند است که بتواند با اعتمادبه‌نفس از موضعی برتر وارد مذاکره شود. به همین دلیل، ایران تمایل چندانی به بازگشت به میز مذاکره ندارد؛ مگر آنکه آمریکا رویکردش را تغییر دهد و آمادگی‌اش را برای ارائه امتیاز به ایران اعلام کند. اما در شرایط فعلی به ‌نظر می‌رسد راهبرد اصلی ایران، انتظار برای تغییر در شرایط منطقه‌ای یا بین‌المللی است؛ تغییری که بتواند محاسبات راهبردی آمریکا را دگرگون کرده و واشنگتن را به ارائه امتیازهای بیشتر به ایران ترغیب کند.

از سوی دیگر، دونالد ترامپ دیگر مانند گذشته تمایلی به مذاکره با ایران ندارد. اگر به خاطر داشته باشید ترامپ از همان دور نخست ریاست‌جمهوری تمایل داشت به توافقی جدید با ایران دست پیدا کند. انگیزه اصلی ترامپ نیز بیشتر شخصی بود. او می‌خواست ثابت کند که به‌عنوان یک مذاکره‌کننده قهار، می‌تواند به توافقی بهتر از آنچه آقای اوباما در سال ۲۰۱۵ با ایران به‌ دست آورده بود، برسد و نشان دهد که در واقع «بهترین مذاکره‌کننده جهان» است. او پیشتر نیز گفته بود که ایرانیان را مذاکره‌کنندگان بسیار ماهری می‌داند و اگر بتواند در میز مذاکره بر آنها غلبه کند، آن را برای خود یک پیروزی بزرگ تلقی خواهد کرد. به گمان من، این انگیزه را در دور دوم ریاست‌جمهوری خود نیز همچنان داشت.

اما اسرائیل عملاً روند مذاکرات را به بن‌بست کشاند. این رژیم با بهره‌گیری از روند کند مذاکرات و همچنین موضع انعطاف‌ناپذیر ایران در مسئله غنی‌سازی، توانست هم ایده حمله به ایران و هم ایده بازگشت تحریم‌ها را (چه در قالب نسخه دوم سیاست فشار حداکثری و چه از طریق فعال‌سازی مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل) به ترامپ تحمیل کند. هدف ترامپ از دنبال کردن این سیاست‌ها این بود که باور داشت اعمال فشار می‌تواند ایران را در بازگشت به میز مذاکره و نشان دادن بیشترین میزان انعطاف، نرم‌تر کند. ازاین‌رو، تمامی این سیاست‌های تهاجمی و فشار حداکثری که علیه ایران اعمال شد، درنهایت معطوف به تمایل او برای دستیابی به یک توافق بود.

اما در حال حاضر، ترامپ انگیزه چندانی برای بازگشت به مذاکرات ندارد، زیرا در ذهن آقای ترامپ، مسئله هسته‌ای ایران تا حد زیادی حل‌وفصل شده است.

علی بیگدلی، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی، درباره این موضوع به «نامه‌نیوز» گفت: «ما دچار نوعی انجماد دیپلماتیک شده‌ایم و طرف‌های غربی نیز در ارتباط با ما در وضعیتی مشابه قرار گرفته‌اند و اکنون نوعی بی‌اعتمادی و سکوت دوطرفه شکل گرفته است. اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها زندگی عادی خود را ادامه می‌دهند، اما این ما هستیم که در بلاتکلیفی قرار گرفته‌ایم. دولتمردان باید توجه داشته باشند که شرایط کنونی ما حتی با یک سال پیش نیز متفاوت است. در خاورمیانه تغییرات ژئوپلیتیکی تازه‌ای رخ داده و موازنه قدرت به زیان ایران تغییر کرده است. بنابراین لازم است برای این وضعیت چاره‌ای اندیشیده شود. به نظر می‌رسد همه پذیرفته‌اند که این انجماد دیپلماتیک و حتی اقتصادی وجود دارد».

او ادامه داد: «ما سال‌ها با میانجی‌گری مواجه بوده‌ایم اما به نتیجه مشخصی نرسیده‌ایم، از آن سو آمریکا مطرح کرده است می‌خواهد مذاکرات مستقیم باشد. مسئله دیگر این است که پیش از آغاز هرگونه گفت‌وگو با غرب، باید تکلیف خود را با آژانس مشخص کنیم. در ماه مارس، رافائل گروسی موظف است اطلاعات دقیقی از برخی سایت‌ها ارائه کند. امروز شنیدم که آقای عراقچی اعلام کرده است در حال مذاکره با گروسی هستیم تا روابط با آژانس به حالت عادی بازگردد. بنابراین نخستین گام برای ایجاد گشایش دیپلماتیک، برقراری ارتباط و همکاری با آژانس است؛ و اگر این مرحله انجام شود، سپس می‌توان وارد مذاکره با طرف‌های غربی شد».

این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی همچنین بیان کرد: « خاورمیانه به تنش‌زدایی نیاز دارد و به همین دلیل هم بن‌سلمان پذیرفته است نقش میانجی میان ایران و آمریکا را ایفا کند؛ زیرا ادامه تنش در منطقه، سرمایه‌گذاری‌ها را با مشکل مواجه می‌کند».

بیگدلی در پایان گفت: «باید اقداماتی انجام دهیم تا از شکل‌گیری هرگونه تنش جدید جلوگیری کنیم».

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها