ایران فرهنگی؛ از واقعیت تا خیال

ایران فرهنگی؛ از واقعیت تا خیال

رضا قاسم‌پور

فعال فرهنگی

 

به باور علمای تاریخ "کشورهای حوزه تمدنی نوروز" با گستره ۴ میلیون کیلومتر مربع را می‌توان از منظری ایران بزرگ فرهنگی نامید.

فلات ایران، شرق عراق و ترکیه، قفقاز جنوبی (مشتمل بر آذربایجان، ارمنستان و گرجستان) و کشورهای ماورءالنهر (شامل ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و قزاقستان) به انضمام افغانستان و پاکستان را می‌توان گستره ایران بزرگ فرهنگی نامید.

 

 

پایه هویتی، حافظه تاریخی مشترک، دین و آئین مشترک، زبان و ... بخشی از میراث معنوی و مشترکات تاریخی ماست.

این کشورها در مقاطعی از تاریخ بین حکومت‌های مختلف دست به دست شده و در برش‌های زمانی خاصی در جغرافیای سیاسی و حوزه نفوذ زمامداران ایران کنونی ما بوده‌اند.

زبان فارسی حداقل در سه کشور فعلی ایران،افغانستان و تاجیکستان به عنوان عنصر مشترک بوده و در صورت تمهید شرایط می‌تواند ملات پیوند و زبان میانجی آن‌ها قرار گیرد. زبان ترکی در شش کشور حوزه تمدنی نوروز (اتحادیه کشورهای ترک) رایج می‌باشد.

 

 تجربه بشری می‌گوید چیزی که در دنیای کنونی می‌تواند بیشتر به عنوان عامل پیوند و ملات همبستگی تلقی گردد صرفا زبان و میراث معنوی و تاریخ مشترک نیست بلکه منافع مشترک اقتصادی، امنیتی و ... حرف اول را می‌زند. به طور مثال جوش اقتصادی، جهش تکنولوژیکی و رفاه عمومی باعث آرام گرفتن ملیت‌های مختلف و قومیت‌های متکثر از پنج قاره جهان در ایالت متحده آمریکا شده است.

ایران فرهنگی قابلیت بازیافت دارد ولی اولویت داشتن مباحث ایدئولوژیکی، کشمکش دائمی ایران با غرب در کنار دخالت و سرمایه گذاری آمریکا، اسرائیل و ... در منطقه عملا باعث تشتت و واگرایی روزافزون در گستره ایران بزرگ فرهنگی است.

 

 

تاجیکستان در مقطعی خط خود را از سیریلیک به عربی تغییر داد بلافاصله از ترس خوانش مکتوبات ایرانی توسط تاجیکان و واهمه صدور انقلاب ایران به کشورش از این تصمیم منصرف شد.

اخیرا مسئول امور دینی آذربایجان طی بیانیه‌ای کشورهای دیگر را از دخالت مذهبی در امورات دینی کشورش برحذر داشت اتهام دخالت در امور دینی به احتمال زیاد ما را نشانه رفته است.

 

سران سنی _سلفی طالبان که آبشخور عربستانی پاکستانی دارند به خاطر اختلاف و رقابت با شیعیان ایران در حال حذف نوروز از تقویم خود بوده و زبان فارسی را به حاشیه برده‌اند.

این در حالیست که کشور ترکیه رقیب تاریخی ایران (به عنوان میراث‌دار و میراث‌خوار امپراتور عثمانی) پس از آنکه در پیوستن به اتحادیه اروپا ناکام ماند دست به تاسیس اتحادیه کشورهای ترک زده و از مزیت نسبی همزبانی برای خود هاله‌ای منسجم ایجاد کرد.

 

 سخن آخر

 

به زعم راقم، احیای ایران فرهنگی (کشورهای حوزه تمدنی نوروز) قبل از هر چیز معطوف به داشتن دستاوردهایی ملموس برای کشورهای هدف می‌باشد. در کنار دستاوردهای اقتصادی، امنیتی و ... الزامات دیگری نیز لازم است که اهم آن عبارتند از:

*آشتی با جهان و به حداقل رساندن تنش‌های منطقه‌ای 

*محور عالم ندانستن خود (بحث محور پیرامون)

*تمکین به پلورالیسم فرهنگی و زبانی

*عبور از ایده ایرانشهری افراطی

*تمکین به شریعت اسلام بدون دامن زدن به بحث شیعه و سنی و...

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها