فریدون مجلسی دیپلمات پیشین در گفتگو با مستقل‌آنلاین:

چین در قضیه کرونا پنهانکاری کرد

چین نخستین قربانی ویروس بود. با اینکه نخست غافلگیر شد و مدتی هم پنهان‌کاری کرد، نهایتا با بررسی‌های کارشناسانه قرنطینه و تعطیل عمومی را راه حل اصلی برای جلوگیری از سرایت گسترده بیماری یافت. مشکل اصلی امروز، رکود ناشی از قرنطینه است که سیاست های لیبرالی هم برای این رکود راه حلی نیافته است.

چین در قضیه کرونا پنهانکاری کرد

"فریدون مجلسی" دیپلمات پیش از انقلاب است که در دهه‌ی ۴۰ با مدرک فوق لیسانس از دانشگاه ملی به وزارت امور خارجه رفت و بعدها به عنوان کنسول سفارت ایران در واشنگتن مشغول به کار شد. همزمان در دانشگاه جرج تاون ادامه تحصیل داد و پس از بازگشت به ایران کارمند اداره سوم سیاسی وزارت خارجه و مسئول کشورهای اسکاندیناوی و بازار مشترک شد.

او پس از انقلاب و در دوران وزارت قطب‌زاده در حالی بازخرید شد که دیپلمات ثابت در مذاکرات گروگان‌ها بود. سال‌هاست که فریدون مجلسی در حوزه سیاست خارجی قلم می‌زند و تجربیات خود را در اختیار نشریات و روزنامه‌ها می‌گذارد.

با او در مورد روابط خارجی ایران و تفاوت چین و آمریکا گفتگو کردیم.

 

نشریه آمریکایی فوربس معتقداست کرونا نه تنها برای اقتصاد آمریکا مخرب بوده است بلکه یک ضررهنگفت یک میلیارد دلاری به شخص ترامپ زده است، نظر شما چیست؟

 

چینی ها که ویروس جهش یافته کرونا از کشورشان آغاز شد نخستین قربانیان آن بودند. با اینکه نخست غافلگیر شدند و مدتی هم پنهان‌کاری کردند، نهایتا با بررسی‌های کارشناسانه قرنطینه و تعطیل عمومی را راه حل اصلی برای جلوگیری از سرایت گسترده بیماری  یافتند. زمانی که این بیماری به ایران و اروپا و آمریکا رسید نیز، اغلب این کشورها ضمن در پیش گرفتن فاصله فیزیکی یا به اصطلاح اجتماعی افراد و گذاشتن ماسک راه قطعی را در قرنطینه کامل یا نسبی یافتند. آمریکا که برابر آمارهای کنونی بیشتر از همه کشورهای دیگر درگیر این بیماری است در بخش‌های مهم اقتصادی کشور خصوصا در نیویورک و شهر واشنگتن و کالیفرنیا ناچار به قرنطینه تقریبا کامل شده است. هم‌اکنون آمار بیکارشدگان در نتیجه قرنطینه و تعطیلی به بیش از ۱۰ میلیون نفر رسیده و در ادامه بیشتر هم خواهد شد.

مشکل ترامپ این است که با برنامه بیمه اوباما مخالفت کرد. در واقع وضعیت تأمین اجتماعی در آمریکا از اروپا بسیار عقب‌تر و کارگران در مقابل این گونه بحران‌ها از همه جا بی‌پناه‌تر هستند، زیرا کارفرما بدون هیچ تعهدی هر زمان که لازم بداند به کارمند یا کارگر اعلام می‌کند که کار شما پایان یافته است! دولت آمریکا در حال حاضر مشغول تخصیص صدها میلیارد دلار اعتبار است که به بیکارشدگان در اثر کرونا غرامت بپردازد.

در این که آیا به شخص ترامپ به عنوان یک میلیارد بزرگ نیز خسارات بسیار وارد شده است، یا نه تردیدی نیست. با توجه به اشتغال اولیه ترامپ در صنعت ساختمان و هتلداری در شرایطی که مسافرت‌ها راکد و هتل‌ها بی‌مسافر مانده‌اند، شاید خسارت بسیار خورده است.

اما میزان آن را لابد مجله فوربس که با استفاده از منابع گوناگون حساب اموال ثروتمندان را در اختیار دارد بهتر می‌داند!

 

وال استریت ژورنال معتقداست در سقوط بی‌سابقه قیمت نفت، چین به‌عنوان بزرگترین مصرف کننده چندین تریلیارد دلار سود کرده است، این نشریه به نوعی چین را مقصر این وضعیت می داند. به نظر شما تاثیر آمریکا در سقوط قیمت جهانی نفت به چه میزان است؟

 

چین بزرگترین وارد کننده و مصرف کننده نفت خام در جهان است و عمده نفت ایران نیز به چین صادر می‌شد. احتمالا با وجود تحریم آمریکا اکنون هم تحت شرایطی صادر می‌شود، زیرا از محل همان اعتبارات است که چین هنوز در جایگاه بزرگترین طرف بازرگانی ایران بسیاری از نیازهای مصرفی و صنعتی ایران را تأمین می‌کند. اما برآورد درآمد صادرات نفت ایران در شرایط متعارف با نفت بشکه‌ای ۵۰ تا ۶۰ دلاری احتمالا به حدود ۳۰ میلیارد دلار می‌رسید. می‌توانست تا سه یا چهار برابر این مبلغ را نیز از رقبای ایران خریداری کند. بنا بر این رقم استفاده چند تریلیارد دلاری یا اشتباه در ترجمه است و یا مبالغه شده است. اکنون اگر بهای نفت به یک سوم هم کاهش یافته باشد، واردات ۱۲۰ میلیارد دلاری چین به ۴۰ میلیارد دلار کاهش می‌یابد و از کاهش بها ۸۰ میلیارد دلار سود می‌برد. اما برای کشور بزرگی مانند چین که به نوبه خود گرفتار رکود داخلی ناشی از قرنطینه و کرونا بوده، از طرفی نیاز به مصرف انرژی نیز کاهش یافته، و اکنون که قرنطینه برطرف شده، رکود جهانی در راه است که صنایع اکثرا صادراتی چین را متضرر می‌کند و نوعی رکود وارداتی نیز به آن منتقل خواهد کرد. پس، از میزان سود حاصل از کاهش بهای نفت خواهد کاست.

حتی اگر تدریجا تحرک بیشتری در اقتصاد آن کشور حاصل شود، نزدیک شدن به فصل گرما نیز از نیاز به مصرف نفت آن کشور عجالتا می‌کاهد.

اما در مقابل چین و مصرف‌کنندگان بزرگ دیگری مانند هند و نیز کشورهای بزرگ تولید کننده نفت شیل مانند آمریکا و برزیل، با تعطیل کردن تولید نفت شیل که اکنون با ارزانتر شدن تولید هزینه آن به حدود بشکه‌ای ۴۰ دلار برآورد می‌شود، به وارد کردن نفت ارزان حاصل از رکود جهانی (و نیز رقابت تنبیهی سعودی با روسیه)، بیش از نیاز مصرفی خواهند پرداخت و تا جایی که امکان و مخزن وجود داشته باشد ذخیره خواهند کرد. زیرا ارزان شدن نیز حدی دارد و کمتر از هزینه تولید نخواهد شد!

 از طرفی واردات برای ذخیره‌سازی نیز موجب تعدیل و افزایش بها  می‌شود و بازار به تعادل خواهد رسید.  

 

 نشریه یو اس تو دی چاپ آمریکا معتقد است آسیبی که ترامپ این روزهای کرونایی دیده است دقیقا اهداف انتخاباتی ترامپ را برای دوره آینده مخدوش کرده است. به گونه‌ای که سقوط اقتصاد آمریکا دقیقا مانند سال‌های پس از جنگ جهانی دوم است، آیا شما با تحلیل این نشریه در خصوص آشفتگی کم‌نظیر اقتصاد آمریکا در ۶ دهه گذشته موافقید؟

 

بنده با این نظر یو اس ای تودی موافقم. آقای ترامپ با شعارهای خود و برقراری تعرفه‌های  حمایتی توانست تولید داخلی و سطح اشتغال را افزایش دهد. او با وجود مخالفت با سیاست‌های اجتماعی و بیمه‌ای اوباما  توانست آرای بسیاری از کارگران را جلب کند در حالی که اکنون در مدت کمی آن سیاست روبنایی و سرهم بندی شده به سرعت تأثیر خود را از دست داده و پرداخت غرامت از عهده رفع نیاز امواج فزاینده بیکاران برنمی‌آید.

 بلکه با افزایش تورم آن را خنثی می‌کند. در حالی که در جبهه دموکرات‌ها خصوصا پس از درخشش و محبوبیت آقای ساندرز با افکار اجتماعی مقبول نسل جوان و اقلیت‌ها و کارگران در مبارزات مقدماتی حزب دموکرات و حمایت او (پس از کنار کشیدن) از سیاست‌مداری مردمی مانند جو بایدن که نسبت به ساندرز و عقاید او ابراز احترام کرده است، به احتمال بسیار بیشتر از چند ماه قبل از اقبال ترامپ کاسته است. اما در اینکه اقتصاد آمریکا با سقوطی مانند سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم مواجه شده باشد موافق نیستم، زیرا آمریکا پس از جنگ دوم به صورت ابرقدرتی بی‌رقیب درآمد که شکوفایی اقتصادی اروپای غربی نیز با کمک آمریکا و برنامه مارشال میسر شد. تصور می‌کنم اشتباهی در انتقال مطلب شده و موضوع مربوط به سقوط اقتصادی آمریکا بعد از جنگ جهانی اول و فقر و بیکاری و رکود گسترده پس از سقوط نیویورک در بحران سال‌های ۱۹۲۹ و ۱۹۳۰ باشد که پس از قانون منع مشروبات الکلی که منجر به اقتدار مافیا و باندهای تبهکار شد، دولت را ناچار به مداخله فراتر از سیاست‌های سنتی لیبرال کرد. در آن دوران دولت آمریکا با در پیش گرفتن نوعی اقتصاد ارشادی و دخالت در برنامه‌های بزرگ مانند برنامه سدسازی و آبیاری و توسعه کشاورزی در دره تنسی و میسی سی پی توانست با ایجاد اشتغال بزرگ و عمران تحول اقتصادی بزرگی پدید آورد. اکنون در صورت روی کار آمدن حزب دموکرات با تجربیاتی که از سیاست‌های کنونی آموخته است ناچار است سیاست‌هایی برای تقابل اتخاذ کند. اما شرایط و هزینه‌های نظامی آمریکا امروزه طوری است که با کاستن از آن هزینه‌ها و عدم دخالت روزمره در نقاط مختلف جهان آسانتر از گذشته می‌تواند آسیب‌های کرونایی را جبران کند.

با آشفتگی کم‌نظیر اقتصادی آمریکا در ۶ دهه گذشته موافق نیستم، زیرا در این شش دهه اقتصاد آمریکا به طور فزاینده مقتدرترین اقتصاد جهان بوده است. اما شرایط کنونی را می‌توان بدترین شرایط اقتصادی آمریکا در شش دهه گذشته دانست.

 

 روزنامه شیکاگو تریبیون بیکارشدن ۲۱ میلیون نفر آمریکایی را برای ترامپ یک ابر چالش حل نشدنی می‌داند، نظر جنابعالی درباره این پدیده و بیکاری ۲۱ میلیون نفر چیست؟

به نظر بنده بعید نیست نظر شیکاگو تریبیون درست باشد، زیرا هم‌اکنون که آغاز کار است ۱۰ میلیون نفر بیکار شده‌اند! سیاست‌های اقتصادی لیبرال بدون برنامه مالیاتی مؤثر و تأمین اجتماعی بیشتر امکان‌پذیر نیست و چنان برنامه‌هایی هم از عهده محافظه‌کاران جمهوری‌خواه خصوصا باند ترامپ بر نمی‌آید.

 

 یکی از یاداشت‌نویسان اقتصادی روزنامه نیویورک تایمز معتقد است زمانی که ترامپ با افزایش تعرفه‌های کالاهای چینی سعی کرد اقتصاد چین را دچار پس‌لرزه کند با غرش اژدهای زرد در ماجرای کروناگیت مواجه شد و طی یکماه گذشته سهام صنعتی آمریکا در بازار بورس سقوط وحشتناکی را تجربه کرد.

شما دلیل مواجهه این ۲ غول اقتصاد دنیا را چه می دانید؟

 

مقابله آمریکا و چین را بیشتر می‌توان حاصل ابتکارات شخصی ترامپ دانست. ترامپ کوشید با مقابله با سرمایه‌گذاری آمریکا در خارج؛ خصوصا در چین، به تولید و اشتغال داخلی کمک کند، اما این کار به سود شرکت‌های آمریکایی در خارج  آسیب می‌رساند.

 با این حال مشکل کنونی فراتر از مقابله با چین است، که قدری رنگ برخورردهای فردی و مبتذل پیدا کرده است. مشکل کنونی بیشتر حاصل رکود ناشی از قرنطینه و آثار روانی آن است. در واقع سیاست ‌های لیبرال و شخصی ترامپ هم پاسخ مناسب نداده است.

 

 جیروم پاول معتقداست بحران بیکاری آمریکا ادامه خواهد یافت و می‌تواند تا پایان سال ۲۰۲۰ ضربه بزرگی به اقتصاد آمریکا بزند.

در این‌باره شما فکر نمی‌کنید این بیکاری در انتخابات نوامبر ضربه جدی به آرای ترامپ وارد کرده؟

 

این پیش‌بینی کارشناسان اقتصادی است که از بحث اقتصادی درباره آن معذورم، اما حل اینگونه بحران‌ها در مدت چند ماهه امکان پذیر نیست. اتفاقا سال گذشته آقای اوباما گفته بود رونق اقتصادی که آقای ترامپ به آن می‌بالد مدیون سیاست‌های گذشته است که تدریجا به بار می‌نشیند. ادامه رکود تا زمان انتخابات تأثیر منفی قطعی در نتیجه انتخابات برای ترامپ خواهد داشت. سندرز و بایدن در اعلامیه‌های همکاری خودشان اعلام کردند که هدف بزرگ آنان برکنار کردن آقای ترامپ از ریاست جمهور آمریکاست که او را بدترین رئیس جمهور آمریکا دانستند.

 

 نظر شما درباره اتهاماتی که از سوی ترامپ و برخی دیگر رواج یافته مبنی بر توطئه استراتژیک چین در شیوع بیماری کرونا یا نشت ویروس از مراکز جنگ‌های بیولوژیک با هدف خرید ارزان سهام شرکت‌های غربی و  آسیب زدن به اقتصاد آمریکا، چیست؟

 به نظر من توطئه و برنامه‌ریزی برای بهره‌برداری از موقعیت پدید آمده برای کشورها در هر زمان امری تاکتیکی یا راهکاری است نه استراتژیک یا راهبردی. اعتقاد به کاربردی بودن توطئه همان توهم توطئه یا تئوری توطئه است که از دید کارشناسی از حیطه فرضیات ما خارج است. ظاهرا کرونا از چین آغاز شد. خواه از خوردن سگ و گربه و خواه از خفاش و پنگولین (مورچه خوار) بوده باشد، برخلاف برخورد سیاسی ترامپ که آن را ویروس چینی اعلام کرد، اما واقعیت این است که چین هم غافلگیر شد و هم پنهانکاری کرد. اینکه تعطیلی صنایع متعلق به آمریکا و غرب در چین و  روحیه رکود ناشی از آن موجب فروش ارزان سهام شرکت‌های غربی شده باشد کاملا امکان پذیر است، اما به نظر من به هیچ وجه ناشی از برنامه‌ریزی با این هدف نبوده است. اما با رکودی که پیش آمد و زمینه فراهم شد احتمالا چین را که نقدینه کلان در اختیار دارد به فکر خرید می‌اندازد. ضمنا نباید فراموش کرد که‌یک دلیل موفقیت اقتصادی چین، برندهای غربی همراه با مالکیت آنان بوده است و تا زمانی که چینی‌ها برندهای قابل رقابتی پیدا نکرده‌اند، کنار گذاشتن کامل مالکیت‌های غربی ممکن است به سود چین نباشد. مثلا چین با برند «هووآوی» حتی با اپل رقابت می‌کند و سایت تجاری «علی بابا» با آمازون آمریکا رقابت می‌کند اما بسیاری از برندهای غربی برای چین علاوه بر حقوق ‌و هزینه‌های محلی سود تجاری و ساخت و تدارک مواد و قطعات هم دارد. آمریکا هم از آغاز می‌دانست که ادعای جنگ بیولوژیک افسانه و تبلیغات علیه چین رقیب بزرگ تجاریشان است.

 

 

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها