کوروش زعیم از انتخابات و احزاب ایران میگوید:

مصدق معترض دخالت ارتش و دربار در انتخابات بود

کوروش زعیم میگوید مصدق رای مردم را مقدس میدانست و به دربار و ارتش اجازه جابجا کردن رای مردم را نمیداد. او درباره شورای عالی اصلاح طلبان معتقد است در این انتخابات هم بدون اینکه شورای نگهبان و وزارت کشور را به چالش بکشند و یک گفتمان عمومی ایجاد کنند، سرشان را پایین انداختند و تسلیم شدند.

مصدق معترض دخالت ارتش و دربار در انتخابات بود

 کورش زعیم، عضو با سابقه جبهه ملی ایران و از اعضای شورای مرکزی این تشکل قدیمی است. علاوه بر فعالیت‌های سیاسی، زعیم سابقه‌ای طولانی در تحقیق و پژوهش نیز دارد. از جمله، چندین تالیف در حوزه‌های سیاست و تاریخ و همچنین ترجمه «آزادی و مسئولیت روشنفکران» از کارل پوپر، در کارنامه زعیم به چشم می‌خورند. با او درباره احزاب و انتخابات مجلس و تحولات سیاسی آتی گفتگو داشتیم. دیدگاه‌های ایشان را بخوانید:

 

آیا احزاب اصلاح طلب ایران را دارای استراتژی برای صور مختلف فضای سیاسی می‌دانید؟

من در طی دوران "اصلاح طلبی" که براستی با ریاست جمهوری محمد خاتمی به اوج رسید، هیچ طرح جامعی برای دیوان‌سالاری کشور یا برای تغییرات در ساختار و عملکرد سیاسی و اقتصادی کشور ندیدم. برای مثال، در مجلس ششم که دوران محبوبیت اصلاح‌طلبان بود طرح جامعی در هیچ موردی ارائه نشد. در مجلس سوم یا چهارم پیشنهاد من برای لغو ممنوعیت سرمایه‌گذاری خارجی در صنایع به‌راحتی تصویب شد. ولی در مجلس ششم که اصلاح‌طلبان اکثریت چشمگیری داشتند و رئیس جمهور وقت هم اصلاح‌طلب و پشتیبان آنان بود، حتی نتوانستند در برابر یک حکم حکومتی برای طرح‌های اصلاح قانون مطبوعات و اصلاح قانون کار مقاومت کنند و رئیس جمهور هم کوتاه آمد. در مجلس ششم طرح ادغام سپاه در ارتش شبیه آنچه در ۱۳۷۰ منتشر کرده بودم مطرح شد، که به‌علت استعفای اصلاح‌طلبان و اکثریت شدن اصول‌گرایان از دستور خارج شد. مجلس ششم باید برای جلوگیری از توقیف فله‌ای مطبوعات، لایحه اصلاح قانون مطبوعات را علی‌رغم فشارها تصویب می‌کرد. همچنین باید نظارت استصوابی را با تصویب یک لایحه متوقف می‌کرد. باید قانون ناعادلانه کار را برای کارگاه‌های زیر ۵ نفر تصویب می‌کرد. باید بجای استعفای دسته‌ جمعی و خالی کردن میدان می‌ماند و دیدگاه‌های خود را به مردم عرضه و در مجلس مطرح می‌کرد. رئیس جمهوری اصلاحات هم بجای شکایت از "تدارکاتچی" بودن خود باید مسئولیت‌های قانونی خود را با قدرت مدیریت می‌کرد. ریاست جمهوری اصلاح طلب هم انتظارات مردم را بر نیاورد. من پیروزی چشمگیر ایشان را در ۱۳۷۶، با ذکر درصدهای رای دو ماه پیش از انتخابات برآورد کرده و به رئیس ستاد آقای ناطق نوری داده بودم. مردم امیدوار شده بودند که چرخش بزرگی در سیاسی و مدیریت کشور به وجود خواهد آمد. آقای خاتمی هم با سخنرانی‌های امیدوار کننده خود خیلی خوب آغاز کرد، حتی از جبهه ملی هم که در لیست سیاهِ تندروها بود درخواست کمک نمود و ما این کار را کردیم و طرح‌هایی در رابطه با پبشرفت کشاورزی، صنعت،گردشگری، تکنولوژی و غیره تدوین کردیم. طرح کشاورزی را برایشان فرستادیم که فوری ابلاغ کردند، طرح تکنولوژی را هم به اجرا گذاشتیم و ایشان به ارومیه آمدند و طرح را "افتخار ملی" خواندند و بودجه ۷۰۰ میلیونی برایش منظور کردند، ولی تندروها افراد خودشان را جانشین طرح‌ها کردند و آن‌ها را خواباندند و نفهمیدیم آن بودجه صرف چه کاری شد. من شاهد خنثی کردن چند طرح بزرگ ملی در دوران ایشان توسط تندروها بودم. انتظار می‌رفت که رئیس جمهور اشراف و کنترل بیشتری بر سیاست‌های خود داشته باشد. مجلس هم کمکی نبود. ناتوانیِ پایداری و مبارزه برای انجام مسئولیت‌های قانونی مجلس و ریاست جمهوری کم کم اصلاح‌طلبان را از چشم مردم انداخت تا امروز که آنان را مسئول همه مشکلات سیاسی کشور قلمداد می‌کنند. اگر آنان به مسئولیت‌های خود با قدرت قانونی عمل می‌کردند، اکنون شاید ما گرفتار بسیاری از دشواری‌های کنونی نمی‌بودیم.

آیا احزاب اصلاح‌طلب ایران را برآمده از کف جامعه می‌دانید؟

به هیچوجه. اصلاح‌طلبان قشر روشنفکر جامعه با گرایش یا تظاهر مذهبی بودند که تصور می‌کردند می‌توانند با تظاهرات مذهبی خود، مذهب‌گرایان تندرو را از مانع تراشی و خنثی‌سازی طرح‌هایشان بازدارند. هیچکدام از آنان با کف جامعه در تماس نبودند و همین فاصله‌ای که با کف جامعه داشتند باعث شد وقتی به پشتیبانی جامعه نیاز داشتند نتوانند از آن بهره ببرند. برخی از آنان بجای اینکه خدمت به کف جامعه را ترویج کنند، خود را برگزیده و الیت جامعه تصور می‌کردند. به همین دلیل فرصت‌های بزرگی را سوزاندند.

بیشترین ضربه به جنبش اصلاحات از جانب اصول‌گرایان بوده یا فرصت‌طلبانی در پوشش اصلاح‌طلب؟

من گرایش دارم که فرصت‌طلبان در جامه اصلاح‌طلب را عامل بسیاری از ناکامی‌های امروز بدانم. این طیف با فلسفه‌بافی و خودبزرگ بینی خود را از بطن جامعه جدا کردند، ولی هیچ طرح عملی از خود ارائه ندادند و هنگامی که باید با شهامت از منافع ملی پشتیبانی می‌کردند، نکردند. هنگامی که روز عمل فرا رسید خود را کنار کشیدند و هرگز به‌طور صریح از ناکارآمدی‌ها، از فساد، از قانون شکنی‌ها، از سرکوب‌ها و از نارضایتی‌ها بجز گاهی محتاطانه در محافل خصوصی سخنی با مردم نگفتند.

عملکرد شورای‌عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان را در مواجهه با رد صلاحیت‌های گسترده‌ی این دوره از انتخابات چگونه ارزیابی می‌کنید؟

خیلی ضعیف و تسلیم‌گرایانه. اگر هنگامی که در مجلس بودند و قدرت داشتند و گوش مردم با آنان بود، جلوی این بی قانونی‌ها را می‌گرفتند و تسلیم زور نمی‌شدند، اکنون هیچ حکمرانی نمی‌توانست اینگونه تحقیرآمیز با آنان رفتار کند. این بار هم بدون اینکه شورای نگهبان و وزارت کشور را به چالش بکشند و یک گفتمان عمومی ایجاد کنند، سرشان را پایین انداختند و تسلیم شدند. تنها کاری که می‌توانستند برای حفظ آبرو بکنند، مانند همیشه فهرست انتخاباتی یگانه ندادند و حزب‌های عضو خود را آزاد گذاشتند که هر کدام نامزدهای خود را معرفی کنند.

مجلس شورای اسلامی را در بهترین ترکیب خود و با قوی‌ترین و عمل‌گراترین رئیس تصور کنید. اولین گام و فوری‌ترین اقدامات این مجلس چه خواهد بود؟

مجلس یازدهم برای انجام طرح خاصی یکدست و همراه با مرکز قدرت شده است. من چشم‌انداز خدمات مهمی که برای مردم مثبت باشد نمی‌بینم، ولی تصور دارم که حاکمیت می‌خواهد مذاکره با آمریکا را بدون های و هوی انجام دهد و در مجلس به تصویب برساند. پیش‌بینی شخص من اینست که تا اکتبر ۲۰۲۰، که انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست با احتیاط گام برخواهند داشت تا گرد و خاک تنش با آمریکا بخوابد. سپس مذاکره و تسلیم برخی از خواسته‌های آمریکا خواهند شد تا تحریم‌ها برداشته شود. ولی اگر دموکرات‌ها سر کار بیایند، آن‌ها اعلام کرده‌اند که تحریم‌ها را برخواهند داشت. بنابراین، رئیس مجلس باید شخصی باشد که بتواند برای بقیه نمایندگان تعیین تکلیف کند و بکوید به چه رای بدهند، هرچند که در انتخابات ریاست جمهوری آینده، رئیس از پیش تعیین شده مجلس یازدهم قصد نامزدی دارد.

آیا آن مهمترین و فوری‌ترین اقدام مجلس را به لحاظ ساختاری عملی می‌دانید؟ 

این مجلس برای صبر و انتظار بی‌سر و صدا طراحی شده. خواسته‌های راس قدرت به راحتی تصویب خواهد شد. جلسات غیرعلنی زیاد خواهد بود، ولی من توان طرح‌های مهم راهبردی و درازمدت برای بهبود شرایط مردم کشور را در توان یا در وظایف این مجلس نمی‌بینم.

 آیا مبارزات مدنی، گفتگو و مجموعه‌ی جنبش‌های خشونت پرهیز در ایران شکست خورده است؟

 به هیچوجه، مبارزات مدنی خشونت پرهیز در آستانه تندرو و خشونت‌گرا شدن است. نظام در طی دو سه ماه آینده باید یک تصمیم بسیار مهم و سرنوشت ساز بگیرد، زیرا می‌بینم که فشار درونی جامعه مانند یک دیگ بخار بی‌سوپاپ بسیار بیشتر شده است. من رویدادهایی را در این مدت انتظار می‌بینم که در اعتراضات خیابانی پیش رو زور وارونه خواهد شد.

اپوزیسیون نظام سیاسی ایران را چگونه دسته بندی می‌کنید؟ گرایشات متفاوت اپوزیسیون چه گروه‌ها و طبقاتی از جامعه را نمایندگی می‌کنند؟

 اوپوزیسیون‌های محوری و مهم عبارتند از حزب‌ها و کنشگران ملی جمهوری‌خواه عمدتا درون‌مرزی و حزب‌های مشروطه‌خواه عمدتا برون‌مرزی. البته یک گروه برون‌مرزی پادشاهی‌خواه هم هستند که هوادارانی هم در داخل دارند. اگر گرایش به سوی ملی‌گرایان مانند جبهه ملی ایران افزون شود، احتمال اینکه برخی گروه‌های اصلاح‌طلب به‌طور تاکتیکی به جبهه ملی نزدیک شوند هست. البته گروه‌های فعال چپ که عمدتا در برون مرز هستند را هم باید شمرد. جبهه ملی ششم می‌تواند کنشگران کارگری، فرهنگی، حقوق زنان و دانشجویان را هم در بر بگیرد. 

کدام حزب سیاسی داخل کشور درخواست‌های معترضین را نمایندگی می‌کند؟

این اعتراضات خودجوش هستند و البته برخی از محافل خاص هم ممکن است کمی تحریک کننده باشند، ولی از دیدگاه خواست تغییرات بنیادین مسالمت آمیز که فارغ از حذف هیچ حزب و گروه و جناح سیاسی باشد و عفو عمومی و امنیت همگان و دست اندرکاران نظام کنونی را هم تضمین کند و اجازه مشارکت قانونمند آنان را در نظام آینده هم بدهد، تا کنون تنها جبهه ملی ایران سامان ششم را می‌توان نام برد و گروه‌هایی که با آن هم آوا شده‌اند. 

 

 به نظر شما انتخابات اولین دوره مجلس بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با استانداردهای دموکراتیک به چه میزان سازگاری داشت؟ 

 بی‌قانونی و زیرپا گذاشتن رای مردم از همان مجلس اول که هنوز "شورای ملی" بود آغاز شد. اعلام کرده بودند که مشارکت برای همه حزب‌های سیاسی آزاد است. جبهه ملی هم فهرست داد و گروه مشارکت (دکتر صدیقی) هم فهرست داد، که من در هر دو فهرست بودم. مجاهدین هم اعلام کرده بودند اسلحه را زمین می‌گذارند و در انتخابات شرکت می‌کنند و همینطور همه خرده حزب‌ها. من پیش بینی کرده بودم که آزادی انتخابات تنها یک شعار است و هیچ حزب ملی را اجازه ورود به مجلس نخواهند داد و پیش از رای‌گیری در مصاحبه با روزنامه بامداد گفتم که به همین دلیل من انصراف می‌دهم. .... دو سه تن را هم که به علت محبوبیت زیاد در شهرشان انتخاب شده بودند، وزارت کشور با یک کمیته ساختگی اعتبارنامه از صدور اعتبارنامه‌های آنان خودداری کرد.

 مدل انتخابات و رای مردم در بینش و منش دکتر مصدق را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دکتر مصدق رای مردم را مقدس می‌شمرد و بارها علیه دخالت ارتش و دربار در نامزد کردن‌ها و جابجا کردن‌های رای مردم اقدام کرد. در دوران مصدق مطبوعات کاملا آزاد بودند، آزادی بیان و گردهمایی بود، و دستور داده بود مزاحم هیچکس و هیچ نشریه‌ای که به شخص او و دولتش توهین یا تمسخر کند نشوند.  البته در برابر سفارش‌های برخی آیات عظام مانند کاشانی برای انتخاب کسی در جایی هم به‌شدت مقاومت می‌کرد. به همین دلیل بود که انتخابات مجلس هفدهم را که در آن عوامل ارتش و دربار برای انتخاب هواداران دربار دخالت می‌کردند متوقف نمود. ما از آن زمان تا کنون دیگر هرگز رنگ یک انتخابات آزاد را ندیده‌ایم!

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها