معرفی کتاب

تعلیم و تربیت کودکان سوگوار/ چگونه می‌شود برای کودکان از مرگ و بی‌مرگی گفت

در کتاب «تعلیم و تربیت کودکان سوگوار» نوشته دکتر زهرا قنبرپور و دکتر لیلا بیگی، به زبان ساده و روان مسئله سوگ و انواع آن بررسی شده و شیوه کنار آمدن با این مسئله نیز بیان می‌شود.

تعلیم و تربیت کودکان سوگوار/ چگونه می‌شود برای کودکان از مرگ و بی‌مرگی گفت

سرویس فرهنگی مستقل آنلاین: حقیقت این است که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، بهاری دیگر از راه می‌رسد. بهاری که نویدبخش یک زندگی دوباره است، و ما را به شادابی و شکفتگی فرا می‌خواند. او با هر زبان و بیان فریاد می‌زند که مرگ پایان زندگی نیست.

آدمها بعضی وقتها خیلی زودتر از وقتی که دفن میشوند، میمیرند. «رومن گاری»

صحبت از مرگ ـ عامل پایان بخش تمام توهم‌های کودکانه وجنون‌آور ـ همیشه و همه‌جا دردآور است. مرگ که از میان تمام حقایق زندگی بدیهی‌ترین و انکارناپذیرترین است، مفهومی است که خواسته یا ناخواسته و به‌ شیوه‌های مختلف از صحبت پیرامون آن طفره می‌رویم. با اینکه از سنین کم یاد می‌گیریم که مرگ روزی فرا می‌رسد و گریزی از آن نیست و با افزایش سن قطعیت آن را باور می‌کنیم، اما باز هم از فکر اینکه روزی به‌ناچار باید زندگی را ترک کنیم، به‌گونه‌ای هوشیار و ناهوشیار دوری می‌کنیم.

 یکی از دلایل اصلی چسبیدن به گهواره زندگی، گهوارهای که بیشتر بخشنده رنج است تا آرامش، و فرار از مرگ، ترس ریشه‌ای انسان نسبت به نیستی است یکی از واقعیتهای تلخ زندگی، پایان و مرگ همه چیز است. گلها پژمرده می‌شوند و برگ درخت‌ها میریزد. کودکان مرگ پدربزرگ و مادربزرگ خود را تجربه می‌کنند. گاه پدر، مادر، برادر، خواهر و دوستان یا بستگان خود را در اثر تصادف و سوانح از دست می‌دهند و گاهی نیز خودشان به علت حوادث یا بیماری با مرگ روبه‌رو می‌شوند.

کودک، نخستین خشت بنای جامعه انسانی است که سلامت و استحکام بنا در گرو سلامت و استواری پایه‌ها و زیر بنای آن خواهد بود. عنایت به تربیت و پرورش کودک و صیانت او از انحرافها و کجی‌ها و حفظ حقوق و شئون او، به‌گونه‌ای عنایت به خود جامعه است. از این جهت کودک از حقوق خاصی برخوردار است که افراد دیگر جامعه از آن برخوردار نیستند.

سوگ به احساس ذهنی ناشی از مرگ عزیزان گفته می‌شود. حال آنکه سوگواری به مفهوم دقیق‌تر، به فرایند انحلال سوگ اطلاق می‌شود (کاپلان و سادوک ، 2000). دوام و تظاهر داغ‌دیدگی به ناچار در میان گروه‌های مختلف فرهنگی، به میزان قابل ملاحظه‌ای متفاوت است. سوگ به‌طور سنتی حدود شش ماه تا یکسال طول میکشد. برخی علائم و نشانه‌ها ممکن است یک تا دو سال طول بکشد. اما سوگ طبیعی بالاخره حل میشود و شخص به زندگی عادی بازمیگردد (انجمن روانپزشکی امریکا ، 2000).مسئله سوگ در افراد از پدیده‌های اجتماعی محسوب می‌شود که از گذشته در جوامع انسانی مطرح بوده است، جوامع نیز به تناسب با چنین قشری برخوردی متفاوت داشته‌اند، برخی از دیده ترحم و عطوفت افراد دچار سوگ را گرامی داشته و بعضی هم بر مشکلات آن‌ها افزوده‌اند. وجود کودکان سوگوار که پدر یا والدین خود را در طفولیت از دست داده‌اند در هر جامعهای اجتناب‌ناپذیر است. این کودکان در همه ادیان الهی مورد توجه بوده و بر ضرورت تعهد نسبت به آنان و امنیت از تجاوز به حقوقشان و ترغیب در جلب دوستی و اظهار لطف به آن‌ها تأکید بسیار شده است. کودک سوگوار مستعد آسیب پذیری‌های فراوانی است. از طرفی باید با مرگ والد خود مواجه شود و از سوی دیگر حمایت و عشق و عاطفه وی را ازدست داده است. آن هم زمانی که یک کودک برای انسان سالم شدن و رشد صحیح از سویی و برای رشد روانی عاطفی از سوی دیگر نیاز به والد خود دارد.

اگر این کودکان بی‌گناه، فردا در گرداب گناه افتند، اگر سینة پاکشان پر از سوز، کینه و تندخویی شود، اگر این انسانهای بی‌گناه تحقیر و ضایع شوند، اگر این امانت‌های زیبا و ظریف الهی صحیح نگهداری نشوند یا به جرم بی‌پدری از محبت محروم و به بیماری روانی مبتلا شوند یا طغیانگر شده، دچار بحرانهای روحی و عصبی شوند، اگر این اطفال مظلوم، پیش از بلوغ و نبوغ، مانند میوه نارس از شاخسار زندگی ساقط شوند و شرف و ناموس جامعه بر باد رود، تمامی کسانی که کوتاهی کرده‌اند، مسئول خواهند بود.

یکی از مهم‌ترین مسائل درباره کودکان سوگوار، بحث تعلیم و تربیت و هدایت آن‌ها به‌سویی است که بتوانند در آینده، انسانهای صالح و ثمربخشی باشند. به تجربه ثابت شده است که هرگاه خداوند متعال، نعمتی را از انسان بگیرد، در مقابل، ظرفیت‌های بالایی به او می‌دهد؛ برای مثال بیشتر افراد نابینا یا ناشنوا از حافظه و استعداد بالاتری در مقایسه با دیگر افراد جامعه برخوردارند. برخی کودکان نیز در مقابل از دست دادن والد خود، استعداد فوق‌العاده‌ای دارند که هدایت این استعدادها، آینده جامعه را تضمین می‌کند، اما اگر یتیم را به حال خویش واگذارند و به جای آنکه بر اثر دلسوزی، مهربانی، مراقبت و تربیت، دلش را سرشار از فضایل و عشق به جامعه کنند و به ابزار خدمت به اجتماع مسلح سازند، به او بی‌توجهی و از جامعه طرد کنند، ناخواسته او را به ابزار خصومت به اجتماع مسلح کرده‌اند؛ در نتیجه فرد خالی از فضایل و پر از کینه به اجتماع خواهد شد. چنین فردی در نخستین فرصت، ضربه‌های جبران‌ناپذیر به پیکر اجتماع وارد می‌کند و انتقام خود را از جامعه می‌گیرد. همان جامعه‌ای که در دوران کودکی یتیم، فرزندان خود را در برابر چشم او می‌بوسید و با بهترین لباس و کیف، آنان را به مدرسه میفرستاد؛ ولی به وی به جرم اینکه فاقد والد بود، توهین می‌شد.

از جمله مسائلی که درخصوص کودکان آسیب‌دیده و سوگوار مطرح می‌شود، مسئله سرپرستی آنها، نیکی و اکرام به آنها، آموزش و پرورش آنها، حفظ حقوق مادی و معنویشان و امور دیگری است. اهمیت توجه به این قشر جامعه آن‌قدر زیاد است که هرچه در این زمینه گفته شود باز هم از ابعاد مختلف درخور بررسی خواهد بود.

شاید موضوعی که کمتر به آن توجه شده است، بحث کنار آمدن کودکان آسیب‌دیده با مرگ والد خود است؛ پدیدهای که در روان‌شناسی از آن به‌عنوان سوگ یا داغ‌دیدگی یاد می‌شود. مشکلی که اگر برطرف نشود، کودک را مستعد ابتلا به اختلال استرس پس از آسیب می‌کند و آن هم درپی خود سایر اختلالات روانی را به‌ همراه می‌آورد. به همین علت سعی کردیم، در این کتاب به زبانی ساده و روان مسئله سوگ را بررسی کرده و شیوه کنار آمدن با آن را بیان می کنیم.

تعلیم و تربیت کودکان آسیب دیده توسط دکتر زهرا قنبرپور و کتر لیلا بیگی نوشته شده است.کتاب حاضر توسط انتشارات دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز در سال 1397 به چاپ رسیده است و در رشته های علوم تربیتی و روانشناسی به عنوان کتاب مکمل دانشگاهی تدریس می شود. این کتاب مورد شامل دو فصل در 172 صفحه است.

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها