نسل Z در ایران؛ نسلی نوظهور با خواستههایی نوین
پیام سید محمد خاتمی به جبهه ی اصلاحات:«نباید در امر مهم تربیت نسل های بعدی و میدان دادن به آنها کوتاهی و غفلت شود.»

در سالهای اخیر، نسل تازهای در ایران قد برافراشته که نگاه و سبک زندگی متفاوتی با نسلهای پیش از خود دارد(همان فرزندانی که قد کشیدنشان را انتظار کشیده ایم). این نسل که اغلب متولدین سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۰ را شامل میشود، به نام نسل Z شناخته میشود. آنان در دورهای رشد کردهاند که
اینترنت،
شبکههای اجتماعی،
گوشیهای هوشمند
و جهان دیجیتال بخشی از زیست روزمره است.
درک این نسل(کودکان چند سال پیش و جوانان امروز)، برای شناخت تحولات اجتماعی آینده ایران اهمیت حیاتی دارد.
نسل Z در ایران، نه صرفاً یک رده سنی، بلکه بازتاب نسلی است که با چالشهایی نوین، توقعاتی متفاوت و زبان خاص خود وارد جامعه شده است. این نسل بهدنبال شنیدهشدن، دیدهشدن و مشارکت در ساختن آینده است.( همان نسلی که در دوران تحصیل با مراجعه به مشاورین مدارس،از عدم درک آنان و فهم خواسته هایشان سخن می گفتیم.)
از ویژگیهای برجسته این نسل میتوان به :
استقلالطلبی،
آگاهی اجتماعی،
برخورداری از مهارتهای دیجیتال
و علاقه به مشارکتهای فرهنگی و اجتماعی اشاره کرد.
برای نمونه، در ماجرای اعتراض به قطع اینترنت در سال ۱۳۹۸، کاربران جوان شبکههای اجتماعی از جمله اینستاگرام و توییتر با خلاقیت بالا، کمپینهایی برای آگاهیبخشی ایجاد کردند. یا در حوزه محیطزیست، بسیاری از کنشگران جوان، با راهاندازی صفحات اطلاعرسانی و کمپینهایی چون "نه به پلاستیک" یا "نجات زاگرس" توانستند توجه عمومی را جلب کنند.
خواستههای نسل Z محدود به مسائل فرهنگی و فضای مجازی نیست. آنان خواستار« عدالت اجتماعی»،« فرصتهای شغلی برابر»، «آزادیهای فردی»، «شفافیت حکمرانی» و« کاهش تبعیض» هستند.
دختران جوانی که با وجود محدودیتها، وارد رشتههای فنی شده و استارتاپ تأسیس کردهاند، یا پسرانی که با آموزش آنلاین وارد بازار ارز دیجیتال شدهاند، نمونههایی روشن از نگاه نوگرایانه این نسلاند.
با این حال، جایگاه نسل Z در ساختار رسمی جامعه هنوز تعریف نشده است.(شاید به این دلیل که فرزندانمان را برای همیشه وابسته و مطیع می پنداریم), بسیاری از آنها از مشارکت در نهادهای سنتی ناامید شدهاند و به فضای مجازی و فعالیتهای خودجوش پناه بردهاند. عدم حضور جدی آنان در فرآیندهای تصمیمگیری، به افزایش گسست نسلی و بیاعتمادی به ساختارهای رسمی منجر شده است.
از یک سو، این نسل فرصت مهمی برای نوسازی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور به شمار میرود. بسیاری از ایدههای موفق در حوزه فناوری، تولید محتوا و کسبوکارهای اینترنتی از دل ذهنهای خلاق این نسل بیرون آمدهاند. از سوی دیگر، در صورت بیتوجهی به مطالبات آنان، با تهدیدهایی چون مهاجرت گسترده، فرار مغزها، بیاعتمادی سیاسی، و رشد افسردگی و انزوا در جامعه مواجه خواهیم شد.
برای نمونه، مهاجرت بالای رتبههای برتر کنکور، یا رشد روزافزون آموزش زبان با هدف مهاجرت، نشاندهنده ناامیدی بخشی از این نسل از آیندهای روشن در داخل کشور است. همچنین، افزایش فعالیت در پلتفرمهای خارجی مانند یوتیوب و تیکتاک، بهجای حضور در فضاهای داخلی، نشانهای از فاصلهگرفتن این نسل از نهادهای رسمی فرهنگی است.
نادیدهگرفتن نسل Z یعنی نادیدهگرفتن آینده ایران. امروز بیش از هر زمان دیگر، نیاز است تا نسل Z شنیده شود، در تصمیمگیریها سهیم گردد، و زمینهای برای بروز خلاقیت و تواناییهایش فراهم آید. توجه به این نسل، سرمایهگذاری بر آیندهای باثباتتر، هوشمندتر و خلاقتر است.(یادمان باشد گاهی خیلی زود ،دیر می شود.)
ابوالقاسم عابدین پور
ارسال نظر