به سیاست ابهام هسته ای نباید پایان داد؟
درحال حاضر آمریکا و اسرائیل خواهان آن هستند که آژانس تاسیسات هسته ای بمباران شده را بازرسی کند تا از دفن شدن آنها مطمئن شود. ایران نیز تاکنون براساس سیاست «ابهام هسته ای» چنین اجازه ای به آژانس نداده است. اما به نظر میرسد ادامه سیاست ابهام هسته ای ایران را در معرض خطر بیشتری قرار میدهد.
اگر ۴۴۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد نزد ایران باشد، آیا قابل معامله نیست؟
داوود حشمتی در امتداد نوشت:
نشست شورای امنیت درباره برنامه هسته ای ایران روز سه شنبه 2 دی ماه 1404 برگزار شد و مهمترین بخش آن فشار برای تعیین تکلیف 440 کیلو اورانیوم 60 درصد بود.
ایران بعد از جنگ از سیاست «ابهام» در سرنوشت این اورانیوم ها استفاده کرد تا مقصر بودن آمریکا در حمله به تاسیسات هسته ای ایران را بیشتر نمایان کند. در ابتدای حمله آمریکا تیمی نزدیک به رئیس مجلس در خطایی استراتژیک اعلام کردند اورانیوم ها از فردو منتقل شده، است.
خطایی که بعدا با تلاش وزارت خارجه اصلاح شد و سیاست ابهام هسته ای و مشخص نبودن سرنوشت اورانیوم ها به عنوان سیاست اصلی تعیین شد. اما این سیاست رفته رفته ممکن است تبدیل به نقطه ضعف شود.
اما در نشست شورای امنیت درباره قطعنامه ۲۲۳۱؛ انگلیس اعلام کرد که مکانیسم ماشه در اکتبر ۲۰۲۵ کاملا فعال شده، پس قطعنامه ۲۲۳۱ هنوز لازمالاجراست و تاکید کرد: «آژانس نمیتواند محل بیش از ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده ۶۰ درصد ایران را پیدا کند» نماینده فرانسه نیز معتقد بود: ایران توانایی تولید ۱۰ بمب اتم را دارد»
پیشتر آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز همین مسیر را طی کرده بود. رافائل گروسی در آخرین گزارش فصلی خود از برنامه هسته ای ایران را به آژانس بین المللی انرژی هسته ای به همین موضوع اشاره کرده بود. گزارشی محرمانه که را خبرنگار وال استریت بخشی از آن منتشر کرد. بخش هایی که نشان میدهد روح کلی حاکم بر گزارش چیست.
از نگاه گزارش «وضعیت این مواد «نیازمند رسیدگی فوری» است.» و این نکته بسیار مهمی بود. گزارش تاکید داشت که «ایران همچنان ۴۴۰.۹ کیلوگرم اورانیوم با غنای تا ۶۰ درصد در اختیار دارد.» آنها در گزارش تاکید کردند که «مقدار اورانیوم با غنای بالا که توسط ایران، بهعنوان تنها کشور غیرهستهای عضو انپیتی تولید و انباشته شده و در ایران باقی مانده در حالی که آژانس قادر به راستیآزمایی آن نیست، موضوعی است که موجب نگرانی جدی است و مسئلهای است که اجرای آن تحت هیچ شرایطی نمیتواند تعلیق شود.»
همچنین گزارش نشان میدهد ایران در 21 تیرماه (یکماه بعد از حمله اسرائیل و آمریکا به ایران) آژانس را از وجود یک تأسیسات غنیسازی جدید (تأسیسات غنیسازی سوخت اصفهان – IFEP) مطلع کرد که آژانس خواستار دسترسی فوری برای بررسی و راستیآزمایی اطلاعات طراحی آن شد و ایران با این درخواست موافقت کرد.» گزارش آژانس تاکید کرده بود «با این حال آژانس به دلیل آغاز حملات نظامی، این فعالیتهای راستیآزمایی برنامهریزیشده را لغو کرد. از آنجا که هیچ فعالیت راستیآزمایی در این تأسیسات انجام نشده، آژانس از محل دقیق IFEP، وضعیت آن از نظر پادمانها ــ از جمله اینکه آیا در آن مواد هستهای وجود دارد یا خیر، یا اینکه آیا این تأسیسات تحت تأثیر حملات نظامی قرار گرفته یا نه ــ اطلاعی ندارد.»
مجموعه روایت هایی که گزارش آژانس منتشر شد زمینه ساز اقدامات بعدی کشورهای مخالف ایران در نهادهای بین المللی شده است. حالا مجموعه کشورهای غربی به علاوه اسرائیل و آزانس خواهان این هستند که تکلیف 440 کیلوگرم اورانیوم 60 درصد روشن شود. اگر این اورانیوم نزد ایران باشد آیا قابل معامله نیست؟ اگر نزد ایران نباشد (به این معنا که در زیر خاک تاسیسات فردو یا نطنز دفن شده باشد) آیا نیازمند سیاستی جدید در قبال آن نیستیم؟ درحال حاضر آمریکا و اسرائیل خواهان آن هستند که آژانس تاسیسات هسته ای بمباران شده را بازرسی کند تا از دفن شدن آنها مطمئن شود. ایران نیز تاکنون براساس سیاست «ابهام هسته ای» چنین اجازه ای به آژانس نداده است. اما به نظر میرسد ادامه سیاست ابهام هسته ای ایران را در معرض خطر بیشتری قرار میدهد.