کد خبر : 112747 |

در جلسات انجمن اولیا و مربیان مدارس چه می‌گذرد؟

رضا قاسم‌ پور

فعال فرهنگی

 

عملا نقش دولت‌ها در اداره مدارس به پرداخت حقوق ناکافی معلمان معترض تنزل یافته است.

وقتی سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور از ۲۵ درصد دهه هفتاد به زیر ۹ درصد فعلی می‌رسد یعنی دو سوم بار آموزش و پرورش یواشکی و تدریجی به دوش مردم حواله شده است.

 

مدیران مدارس با سرانه دانش‌آموزی صفر به عنوان خط مقدم آموزش و پرورش در کشمکشی بی‌امان با اولیا برای اداره نیم‌بند مدارس‌ هستند، بگذریم از سایه روشن‌های مبهمی که در دریافت کمک‌های مردمی بر برخی از مدارس سایه افکنده است.

 

 

واقعیت این است که انتظارات ذی‌نفعان از آموزش و پرورش تخیلی و ماورایی نیست، بلکه مبتنی بر اصول مصرح قانون اساسی همانند اصول معطل ۱۹، ۱۵، ۳۰ و ... می‌باشد. 

به عبارتی انتظارات ذی‌نفعان دستگاه تعلیم و تربیت منبعث از وظایف ذاتی دولت‌ها بوده و اغلب دلالت‌های قانونی دارند.

 

 

هر ساله وزرا و مسئولین وزارت آموزش و پرورش و همچنین سخنگوی دولت با آب و تاب تمام خبر از افرایش چند درصدی بودجه آموزش و پرورش می‌دهند. در صحنه عمل نه معلمین خیری از این افزایش بودجه می‌بینند و نه مدارس دولتی کم‌‌برخوردار.

 

در حالی که طبق نص قانون اساسی، آموزش و پرورش تا اخذ دیپلم رایگان است؛ در عوض هر سال به بهانه‌های مختلف دولت برخی از مسئولیت‌های ذاتی خود را از طریق مدیران مدارس بر دوش مردم بار می‌کند و در عمل دست مدیران و معاونین (سفیران فرهنگی) خود را برای گذران امورات مدرسه به طرف جیب اولیا نشانه می‌روند.

 

یک علامت سوال درشت بر زمین می‌ماند:

 

آیا اخبار مربوط به افزایش فلان درصدی بودجه آموزش و پرورش نادرست است یا جیب وزارتخانه سوراخ بوده و این افزایش بودجه در جای دیگر برای از ما بهتران صرف می‌شود؟

 

پس از آزمون و خطا و پشت سر گذاشتن معلم‌محوری و دانش‌آموز‌محوری بالاخره به مدرسه‌محوری رسیده‌ایم.

 

خلاصه مدرسه‌ محوری می‌گوید که هر مدرسه حداقل باید دخل و خرجش بالانس باشد و مدارس همه‌جانبه به مرحله خودکفایی رسیده و دست به جیب دولت دراز نکنند.

 

واقعیت آنست که با توجه به شرایط پیش رو و در اولویت نبودن آموزش و پرورش در تمامی دولت‌ها، برای بهبود اوضاع مدارس و دانش‌آموزان‌مان مشارکت دلسوزانه و مساعدت متعهدانه اولیا، خیرین، کسبه محله مورد انتظار است.