کد خبر : 165859 |

از مشروعیت تا فروپاشی؛ راه‌های همراهی مردم با حاکمیت و پیامدهای آن

هیچ حکومتی بدون پشتیبانی و همراهی مردم پایدار نمی‌ماند. مشروعیت و ثبات سیاسی نه تنها بر قدرت نظامی یا منابع مالی استوار نیست، بلکه بیش از هر چیز به میزان اعتماد و رضایت عمومی وابسته است.

ابوالقاسم عابدین‌پور

تاریخ نشان داده است که حکومت‌هایی که میان خود و جامعه پل اعتماد ساخته‌اند، توانسته‌اند بحران‌ها را پشت سر بگذارند و به توسعه و اقتدار برسند. در مقابل، نظام‌هایی که از مردم فاصله گرفته‌اند، حتی با وجود امکانات گسترده، در برابر فشارهای داخلی و خارجی فروپاشیده‌اند. از این رو، بررسی شیوه‌های همراه ساختن مردم و تحلیل پیامدهای مثبت یا منفی آن، ضرورتی جدی برای فهم سیاست و حکمرانی امروز محسوب می‌شود.

 

۱. راه‌های همراهی مردم با حاکمیت

۱-۱. عدالت و انصاف

عدالت، ستون اصلی هر حکومت پایدار است. زمانی که قوانین برای همه یکسان اجرا شوند و تبعیض و فساد به حداقل برسد، مردم خود را بخشی از حاکمیت می‌دانند. به عنوان نمونه، در دوران عمر بن عبدالعزیز از خلفای اموی، اجرای عدالت موجب شد محبوبیت حکومت افزایش یابد. برعکس، ظلم و فساد در دوران‌های دیگر زمینه‌ساز شورش و سقوط حکومت شد.

۱-۲. شفافیت و پاسخگویی

اعتماد مردم زمانی جلب می‌شود که تصمیمات سیاسی و اقتصادی در فضایی شفاف اتخاذ شود. در کشورهای اسکاندیناوی مانند نروژ و سوئد، سطح بالای شفافیت اداری و پاسخگویی مسئولان باعث شده مردم اعتماد زیادی به دولت داشته باشند و مشارکت اجتماعی بالایی نشان دهند.

۱-۳. مشارکت مردم در تصمیم‌گیری

هیچ ملتی دوست ندارد صرفاً تماشاگر تصمیمات حاکمان باشد. تجربه‌ی انقلاب مشروطه در ایران (۱۲۸۵) نشان داد که فقدان مشارکت سیاسی چگونه نارضایتی عمومی را به انقلاب تبدیل می‌کند. در مقابل، نظام‌هایی که انتخابات سالم و نهادهای مشارکتی فعال دارند، همراهی بیشتری از سوی جامعه دریافت می‌کنند.

۱-۴. تأمین معیشت و رفاه عمومی

رفاه اقتصادی یکی از مهم‌ترین عوامل همراهی مردم است. آلمان پس از جنگ جهانی دوم با اجرای برنامه‌ی بازسازی توانست اعتماد عمومی را بازگرداند و مسیر توسعه را طی کند. در نقطه‌ی مقابل، مشکلات معیشتی در اتحاد جماهیر شوروی دهه‌ی ۱۹۸۰ موجب فاصله گرفتن مردم از حاکمیت و در نهایت فروپاشی نظام شد.

۱-۵. احترام به کرامت انسانی

کرامت انسانی و آزادی‌های مشروع از بنیادی‌ترین مطالبات مردم است. وقتی جامعه احساس کند که آزادی بیان، اندیشه و انتخاب در اختیارش قرار دارد، پیوند میان حاکمیت و ملت تقویت می‌شود. هند پس از استقلال نمونه‌ای روشن است که با تکیه بر دموکراسی و احترام به حقوق مردم توانست وحدت و ثبات سیاسی خود را حفظ کند.

 

۲. فواید همراهی مردم با حاکمیت

افزایش مشروعیت: در ابتدای انقلاب اسلامی ایران، همراهی گسترده‌ی مردم موجب شد نظام نوپا در برابر فشارهای داخلی و خارجی تثبیت شود.

اقتدار ملی در برابر دشمنان: تجربه‌ی جنگ ایران و عراق نشان داد حضور گسترده‌ی مردم در جبهه‌ها عامل اصلی مقاومت و پیروزی کشور بود.

توسعه پایدار: کشورهایی مانند ژاپن پس از جنگ جهانی دوم، با همراهی مردم توانستند به سرعت مسیر صنعتی شدن و پیشرفت را طی کنند.

کاهش هزینه‌های امنیتی: اعتماد و همراهی مردم باعث می‌شود حکومت‌ها نیازی به کنترل سختگیرانه و پرهزینه نداشته باشند؛ همانند کشور سوئیس که سطح بالای مشارکت اجتماعی موجب آرامش و ثبات شده است.

تقویت روحیه‌ی امید و نشاط اجتماعی: همراهی مردم سبب می‌شود جامعه به آینده خوش‌بین باشد و سرمایه اجتماعی افزایش یابد.

 

۳. مضرات دوری مردم از حاکمیت

کاهش مشروعیت و بی‌اعتمادی عمومی: نمونه‌ی سقوط حکومت پهلوی در ایران نشان داد که وقتی مردم از حکومت فاصله بگیرند، حتی قدرت نظامی نیز قادر به حفظ نظام نیست.

افزایش نارضایتی و شورش اجتماعی: انقلاب فرانسه در قرن هجدهم نتیجه‌ی فاصله‌ی عمیق مردم و حکومت سلطنتی بود.

فرار نخبگان و سرمایه‌ها: در بسیاری از کشورهای خاورمیانه به دلیل فساد و محدودیت آزادی‌ها، بخش زیادی از نخبگان مهاجرت کردند و رکود اقتصادی شدت یافت.

تضعیف اقتدار ملی: اختلاف داخلی و بی‌اعتمادی مردم موجب می‌شود دشمنان خارجی از این ضعف بهره‌برداری کنند.

فروپاشی کامل: فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ۱۹۹۱ نمونه‌ای روشن است که نشان می‌دهد فاصله‌ی مردم از حکومت می‌تواند حتی یک ابرقدرت را از هم بپاشد.

همراهی مردم با حاکمیت بزرگترین سرمایه ی هر نظام سیاسی است.برای پایداری و موفقیت هر نظام،توجه به عدالت، سفافبت، رفاه عمومی، کرامت انسانی و مشارکت واقعی مردم، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.