کد خبر : 122926 |

خبری از 8 الی 16 میلیون تومان تغییر حقوق‌ها معلم نیست! - گلایه ها از رتبه بندی

آن‌طورکه معلوم است برای هر رتبه ۶۰۰ هزار تومان به درآمد معلم اضافه می‌شود، یعنی کسی‌که رتبه ۵ گرفته نسبت به‌کسی که رتبه نیاورده سه میلیون تومان افزایش حقوق خواهد داشت و خبری از حرف‌هایی که می‌گفتند ۸ الی ۱۶ میلیون تومان در حقوق‌ها معلم تغییر ایجاد می‌شود نیست.

به گزارش مستقل آنلاین، به نقل از خبرآنلاین، رتبه‌بندی معلم‌ها بعد از سال‌ها انتظار اعلام شد، اما نتایج آن نتوانست انتظار قریب به ده سال را برآمرده کند، شش معلم به کم و کیف قانون رتبه‌بندی و ارزیابی‌های انجام شده پرداختند، آن‌ها معتقدند شیوه و البته کیفیت ارزیابی‌ها مناسب نبوده است.

 رتبه‌بندی معلمان اعلام شد، چیزی‌که بخش بزرگی از جامعه معلم‌ها قریب به ۱۰ سال منتظر آن بودند، از بازخوردها معلوم است این انتظار ۱۰ ساله به کام آن‌ها نشده، طوری‌که حالا تعداد زیادی از معلم‌ها به رتبه‌ای که برای‌ آن‌ها ارزیابی شده اعتراض دارند، اگرچه درِ اعتراض باز و فرصت آن ایجاد شده است اما برخی چندان چشم امیدی به آن ندارند، می‌گویند: «فرصت اعتراض فقط برای بازبینی مجدد مدرک‌های ارسالی است و اجازه تکمیل یا جابه‌جایی مدارک بارگذاری شده وجود ندارد.» آن‌ها به شیوه ارزیابی و البته کیفیت ارزیابی‌ خودشان اعتراض دارند، معتقدند «نمی‌دانستند در طول سال‌های تدریس، شرکت در مسابقات ورزشی، یا کارهای جهادی مانند تدریس خارج از برنامه به دانش‌آموزان روزی قرار است در ارزیابی جایگاه شغلی‌شان موثر باشد.» شاید اگر می‌دانستند برای ورزش کردن‌شان هم مستند جور می‌کردند تا به رتبه ۵ که بالاترین رتبه است نزدیک شوند؛ به‌گفته محمدرضا نیک‌نژاد، یکی از معلم‌هایی که گفت‌وگو کرد: «از ۹۰۰ هزار معلم فقط هزار نفر رتبه پنج شدند.» به تعبیر صفیه بسیم، دیگر معلمی که با  گفت‌وگو کرد: «اگر ما واقعا شایستگی معلم بودن نداشتیم وزارتخانه بیاید پاسخ بدهد ما برچه اساسی سی سال در این آموزش‌وپرورش تدریس داشتیم و فرزندان کشور را آموزش دادیم.»

اعلام رتبه‌بندی معلم‌ها و اعتراض بخش زیادی از این جامعه به نتایج رتبه‌بندی سبب شد با تعدادی از آن‌ها به‌گفت‌وگو بنشینیم، نرگس ملک‌زاده، علی بهشتی‌نیا، نسرین محمدباقری، محمدرضا نیک‌نژاد، صفیه بسیم و حفیظ‌الله مشهور معلم‌هایی بودند که در گفت‌وگویی به بیان دیدگاه‌های خود درباره نتایج و روند رتبه‌بندی معلم‌ها پرداختند.

 

هرکسی امتیاز پایینی آورده می‌گویند مدیر مدرسه امتیاز کمی داده است...

 

ابتدا «نرگس ملک‌زاده» درباره قانون رتبه‌بندی گفت: «دولت‌های مختلف معلم‌ها را بر سر رتبه‌بندی بازی دادند، چیزی‌ هم که در دولت سیزدهم اجرا شد مدنظر معلم‌ها نبود، شیوه‌نامه‌ها و آیین‌نامه‌های بسیار سخت‌گیرانه‌ای طراحی کردند تا همان اندک امیدی که معلم‌ها به رتبه‌بندی داشتند از بین برود. اوایل که بحث رتبه‌بندی معلم‌ها مدنظر بود بیشتر دنبال افزایش کیفیت آموزش بودند تا در کنار افزایش منزلت اجتماعی معلم‌ها مشکلات اقتصادی آن‌ها هم حل شود، تحقق این موارد بسیار سخت است اما ما گمان می‌کردیم که می‌شد توازنی میان این سه ایجاد کرد که انجام نشد.»

او ادامه داد: «اصل رتبه‌بندی مورد قبول است، اما نه‌چیزی که الان دارد اجرا می‌شود، ما معلم‌ها قبول داریم که سنجش شایستگی و صلاحیت حرفه‌ای برای‌مان انجام شود اما این روشی که رتبه‌بندی در ایران انجام شد رتبه‌بندی مدنظر ما نبود. در رتبه‌بندی می‌خواستند معلم‌ها را بسنجند اما هیچ معلمی از قبل به معیارهای سنجش آگاه نبود، منِ معلم اگر بخواهم از دانش‌آموزان امتحان بگیرم از قبل به آن‌ها می‌گویم چه فصل‌هایی موضوع امتحان است اما در بحث سنجش رتبه‌بندی ما از قبل هیچ اطلاعی درباره آیین‌نامه‌ها و شیوه‌نامه‌های سنجش نداشتیم، حتی بعد از بارگذاری مدارک نمره بندها تغییر می‌کرد، طوری‌که مثلاً اگر یک بندی موقع بارگذاری مدرک ۱۰ امتیاز داشت بعداً متوجه شدیم امتیاز آن بند تغییر کرده و مثلاً به شش امتیاز کاهش پیدا کرده است.»

این معلم درباره نحوه ارزیابی‌ها بیان کرد: «یکی از ایرادات این بود که برخی از موارد ارزیابی مصداق دقیق و عینی نداشتند، مثلاً در مورد بخش شایستگی‌های عمومی این‌گونه بود، بندهای این بخش را خود معلم‌ها باید به شیوه خوداظهاری تکمیل می‌کردند اما در نهایت ارزیاب‌ها نمرات این بخش را کاهش دادند. به‌نظرم معلم‌هایی نمره کامل گرفتند که توانستند مدارک خودشان و بخشی که باید آن‌ها را بارگذاری می‌کردند مهندسی کنند، شاید خیلی از معلم‌هایی که الان رتبه پایین دارند، به‌انداره معلمی که رتبه بالا گرفته مدرک و سند داشتند اما به‌خوبی نمی‌دانستند که هر مدارک را باید در کدام بخش‌ بارگذاری کنند، لذا باید آموزش‌های لازم داده می‌شد. از طرفی تکمیل بخش‌هایی از پرونده معلم‌ها باید توسط مدیران مدارس تکمیل می‌شد، الان هم هرکسی امتیاز پایینی آورده و اعتراض دارد به او می‌گویند مدیر مدرسه به شما امتیاز کمی داده است، در واقع معلم را مقابل معلم قرار می‌دهند.»

ملک‌زاده گفت: «در تغییرات اخیر سامانه به‌جای اعتراض به نمره رتبه‌بندی گزینه بازبینی وجود دارد، استنباط ما این است که دیگر امکان بارگذاری مدرک جدید برای همکاران وجود ندارد و درصورت ثبت اعتراض تنها همان مدارک قبلی مجدد بازبینی می‌شود. درحالی‌که باید به معلم‌ها امکان بارگذاری و اصلاح مدارک داده شود.»

 

 

ارزیابی‌ها فله‌ای انجام شده است...

 

 

در ادامه «علی بهشتی‌نیا» به گفت‌وگو اضافه شد، او با بیان این‌که اوا باید حقوق معلم‌ها همسان‌سازی می‌شد و بعد رتبه‌بندی آن‌ها انجام می‌شد به قانون رتبه‌بندی نقد وارد کرد و گفت: «یک سوال کلی همین ابتدا وجود دارد، آن‌هم این‌که رتبه‌بندی معلم‌ها ضرورتی داشت یا نه؟ نزدیک به ۱۰ سال از شروع بحث رتبه‌بندی می‌گذرد، در این طرح افزایش کیفی فرآیند تعلیم و تربیت، حفظ کرامت و منزلت اجتماعی معلم‌ها و معیشت آن‌ها مورد توجه بود. من از ابتدا با اصل قانون رتبه‌بندی مخالفم، چراکه اگر قرار بود با کمک رتبه‌بندی معیشت معلم‌ها هم‌سان‌سازی شود اول باید هم‌سان‌سازی انجام می‌شد و بعد رتبه‌بندی صورت می‌گرفت، یعنی ابتدا حقوق معلم‌ها با سایر کارکنان دولت برابر می‌شد و بعد نظام ارزشیابی برای معلم‌هایی که برای ارتقا کیفیت آموزش وقت می‌گذارند طراحی می‌شد. لذا اصل رتبه‌بندی با وضعیت فعلی اصلاً نباید اجرا می‌شد.»

 

 

وی ادامه داد: «اما با این حال فرض کنیم قانون رتبه‌بندی با همین وضعیت باید اجرا شود، اجرای این قانون ایراداتی دارد، نخست این‌که ما یک بودجه کلانی را از سال ۱۳۹۰ برای به تعویق انداختن طرح از دست دادیم، جدا از بودجه قانون رتبه‌بندی یک کپی از سند تحول بنیادین است، آن‌جا هم یکسری واژه‌ها وجود دارد که هیچ‌کدام متر و اندازه ندارند و قابل اندازه‌گیری نیستند، درهمین قانون هم ما واژگانی داریم که قابل اندازه‌گیری و ارزیابی نیستند، مثلاً در بخش شایستگی‌های عمومی می‌خواهند باورها، نگرش‌ها، اعتقادات، رفتار مبتنی بر نظام ارزشی فرهنگی اخلاقیِ جامعه اسلامی را اندازه‌گیری کنند، من هنوز نمی‌دانم معلم چه‌کاری باید انجام دهد که اعتقادات و رفتارش قابل اندازه‌گیری باشد؟ اصلاً متر و اندازه‌گیری این اعتقادات چیست؟. یا همچنین بخشی دیگری با عنوان فعالیت جهادی معلم‌ها وجود دارد، اگر تعریف جهادی این باشد که معلم‌ها خارج ار وقت خودشان زمانی برای مدرسه و دانش‌آموز اختصاص می‌دهند، معلم‌ها سال‌ها است این کار را انجام می‌دهند اما جایی فعالیت آن‌ها مستندسازی نشده است، وقتی مستندی وجود ندارد چطور یک معلم می‌تواند فعالیت جهادی خود را در سامانه بارگذاری کند، لذا بسیاری از بندها در بخش شایستگی‌های عمومی قابل اندازه‌گیری نیست، در مجموع فقط دو موردِ سنوات و مدرک تحصیلی قابل اندازه‌گیری هستند.»

او بیان کرد: «متاسفانه ارزیابی‌ها فله‌ای انجام شده است، در قانون رتبه‌بندی چهار بخش اصلی وجود دارد که شامل شایستگی‌های عمومی، شایستگی‌های تخصصی، شایستگی‌های حرفه‌ای و تجربه می‌شود، زیرعنوان این چهار بخش ۲۰ عنوان فرعی وجود دارد، برای هر عنوان فرعی حدود سه الی چهار مدرک باید بارگذاری می‌شد، توجه کنید چه حجم عظیمی از مدارک باید توسط معلم‌ها تهیه و بارگذاری می‌شد، آیا در این زمان محدود ارزیابان می‌توانند حجم زیاد مدارک را ارزیابی کنند؟ به نظر من قطعاً خطای زیادی در ارزیابی‌ها وجود داشته و نموهای آن را شاهد هستیم، همکاری داریم که معاون پژوهشی بوده، سند تحول بنیادی را به مدیران تدریس می‌کرده، الان در بخش تسلط به اسناد بالادستی نمره نگرفته است، یعنی کسی‌که به دیگران اسناد را تدریس می‌کرده در این بخش نمره نگرفته است.»

بهشتی‌نیا گفت: «با توجه به فرآیند ارزیابی معلم‌ها، از این به بعد معلمی که باید کار تدریس را انجام می‌داد باید بیفتد دنبال مدرک و تقدیرنامه، مثلاً در بندها آمده که شرکت در مسابقات ورزشی و رویدادها نمره دارد، اساساً کار معلم علمی است و اگر ورزش می‌کند برای خودش ورزش می‌کند، چه لزومی دارد شرکت در مسابقات ورزشی نمره‌ای به نمره رتبه‌بندی معلم‌ها اضافه کند. یک چرخه معیوب در قانون رتبه‌بندی معلم‌ها وجود دارد، مثل بازی مار و پله‌ای است که خانه پایانی ندارد، اگر هدف انگیزه و تشویق است باید رتبه‌های بالاتر از ۵ هم وجود می‌داشت.»

او در پایان بیان کرد: «ارزیاب‌ها در نتیجه ارزیابی تاثیرگذار بودند، ممکن است نتیجه بررسی یک پرونده از یک ارزیاب به ارزیاب دیگر تغییر کند، اگرچه وزارتخانه گفته بود ارزیاب‌های ما دوره دیده‌اند اما مدل‌های ارزیابی طوری بود که کسی نمی‌تواند رفتار حرفه‌ای داشته باشد، وقتی مدل ارزیابی طوری هست که موارد قابل اندازه‌گیری نیست یک ارزیاب چطور می‌تواند ارزیابی درستی داشته باشد، اصلاً یک ارزیاب از کجا می‌داند ویژگی‌های شخصیتی من چگونه است، ضمن این‌که مشخص نکردن ارزیاب‌ها به ابهام ماجرا اضافه می‌کند.»

 

 

خبری از حرف‌هایی که می‌گفتند ۸ الی ۱۶ میلیون تومان در حقوق‌ها معلم تغییر ایجاد می‌شود نیست...

 

 

«نسرین محمدباقری» معلم دیگری است که به این گفت‌وگو اضافه شد، او با بیان این‌که «با این روش هیچ‌کدام از اهداف اولیه قانون رتبه‌بندی مانند ارتقاء کیفیت آموزش، حفظ منزلت معلم و هم‌سان‌سازی درآمدها محقق نمی‌شود» گفت: «آن‌طورکه معلوم است برای هر رتبه ۶۰۰ هزار تومان به درآمد معلم اضافه می‌شود، یعنی کسی‌که رتبه ۵ گرفته نسبت به‌کسی که رتبه نیاورده سه میلیون تومان افزایش حقوق خواهد داشت و خبری از حرف‌هایی که می‌گفتند ۸ الی ۱۶ میلیون تومان در حقوق‌ها معلم تغییر ایجاد می‌شود نیست. اما اصل اعتراض معلم‌ها به شیوه ارزیابی‌ها است، در بسیاری از جاها سابقه یک کارمند برای اریابی اهمیت دارد اما در روش ارزیابی فعلی سابقه به عنوان یک شاخص اصلی درنظر گرفته نشده است. از طرفی مثلاً سقف نمره مدرک تحصیلی را ۸۰ امتیاز در نظر گرفته‌اند که برای مدرک دکتری است اما واقعاً چه لزومی دارد کسی‌که برای مقطع راهنمایی تدریس می‌کند حتما دکتری داشته باشد.»

 

 

او ادامه داد: «شیوه ارزیابی‌شان غلط است، منِ دبیر ریاضی چه لزومی دارد که در مسابقات ورزشی شرکت کرده باشم تا امتیاز آن ملاکی برای ارزیابی من باشد، من اگر معلم خوبی بودم باید سر کلاس درس خوب باشم. مثلاً در ارزیابی آمده است اگر در خیریه‌ها عضو باشیم و کار خیری کرده باشیم امتیاز دارد، درحالی‌که کار خیر برای رضای خدا است، با این وجود از این به بعد معلم‌ها باید برای انجام هرکاری سند و مدرک تهیه کنند، بنابراین اعتراض ما این است که باید در شیوه ارزیابی معلم‌ها تجدید نظر شود. از طرفی سردرگمی در بارگذاری مدارک سبب شده معلم‌ها نتوانند امتیاز کامل از مدارک خود را دریافت کنند. درخصوص این‌که سلیقه ارزیاب‌ها در نتیجه رتبه‌بندی دخالت داشته یا نه باید گفت تکمیل بخش شایستگی‌های عمومی به‌صورت خوداظهاری بوده و اکثراً افراد نمره کامل به خودشان دادند، اما حالا که نمره شایستگی‌های برخی معلم‌ها پایین اعلام شده حتما سلیقه‌ ارزیاب‌ها در آن اعمال شده است.»

 

 

رتبه‌بندی مانند کت‌وشلواری بود که اول دوخته شد و بعد قرار شد معلم‌ها در این رخت جا بشوند...

 

«محمدرضا نیک‌نژاد» در ادامه به گفت‌وگو پیوست و صحبت‌های خود را با یک مثال شروع کرد: «رتبه‌بندی مانند کت‌وشلواری بود که اول دوخته شد و بعد قرار شد معلم‌ها در این رخت جا بشوند. از اردیبهشت خبر داشتیم که رتبه‌های پایین به معلم‌ها می‌دهند تا رتبه‌بندی با اعتراض معلم‌ها وارد یک مسیر زمان‌بر شود، با این کار مطالبات معلم‌ها وارد دیون می‌شود، خود من از بیست سال قبل دیون طلب دارم اما هیچ وقت پرداخت نکردند.»

او درخصوص قانون رتبه‌بندی معلمان گفت: «رتبه‌بندی به‌دنبال پرداخت حقوق براساس عملکرد است، بسیاری از کشورها تجربه انجام این کار را دارند، تقریباً در هیچ‌ کشوری جز سوئد که باید بررسی بیشتری روی آن شود این طرح شکست خورده است، در فنلاند و ژاپن هیچ نظام رتبه‌بندی برای آموزش وجود ندارد اما هر دو کشور، در آموزش کشورهای شاخصی هستند. نمونه رتبه‌بندی معلم‌ها در اساتید دانشگاه انجام شد، کاش بررسی می‌کردند آیا آنجا سبب افزایش کیفیت شده است یا نه، درحالی‌که خود دانشگاهی‌ها معتقدند فایده‌ای نداشته است. رتبه‌بندی پیش از این‌که تشویق باشد تنبیه معلم است، برعکس این‌که گفتند حقوق معلم را به استاد دانشگاه می‌رسانیم با اجرای این قانون حقوق معلم‌ها از سه تا شش میلیون اضافه می‌شود، با اضافه شدن این مبلغ باز هم معلم‌ها با خط فقر فاصله دارند، لذا درحالی رتبه‌بندی می‌تواند فایده داشته باشد که منجر به تشویق شود که الان اینطور نیست. چیزی که اساساً رتبه‌بندی را زیر سوال می‌برد ایجاد رقابت است، رقابت در مباحث انسانی هیچگاه منجر به پیامدهای مثبت نشده است، امروز همه معلم‌هایی که رتبه‌بندی شدند ناراضی هستند، شدت رقابت، دلخوری، مقایسه شدن معلم‌ها با یکدیگر پیامدهای خوبی درپی نخواهد داشت.»

 

 

وی ادامه داد: «در بخش شایستگی‌های عمومی بحث اعتقادات را مطرح کردند با چه متری اعتقاد یک معلم را اندازه‌گیری کردند که از ۱۲۰ نمره به او نمره ۶۰ دادند؟ از طرفی تک تک معلم‌ها در طول عمرشان کارهای با ارزشی انجام دادند که قابل اندازه‌گیری نیست، امروز که بحث رتبه‌بندی مطرح شده چطور می‌توانند برای آن کارها سند و مدرک تهیه کنند. با این روشِ رتبه‌بندی فسادها زیاد می‌شود، طوری‌که مدرک‌سازی از سال بعد افزایش پیدا می‌کند و معلمی تبدیل به عدد ورقم می‌شود درحالی‌که ارزش‌های انسانی فراموش خواهد شد. ضمن این‌که تعداد ارزیاب‌ها به حد نصاب نرسیده، تعدادی از آموزش عالی آوردند که کار ارزیابی را انجام دهند، اما دست آخر منجر به این شد که تعداد کمی ارزیاب بررسی تعداد زیاد پرونده‌ها را انجام دادند، لذا در این وضعیت خطا زیاد شده است.

نیک‌نژاد بیان کرد: «رتبه برخی معلم‌ها زده شد اما در مراجعه بعدی متوجه کاهش رتبه شدند، یعنی حکم‌هایی بوده که مثلاً رتبه معلم سه شده بوده اما در بازبینی مجدد رتبه فرد دو شده است، با این روش می‌خواهند رتبه معلمان را به همان بودجه مدنظر برسانند.»

 

 

کیفیت آموزش معلم در کلاس سنجیده می‌شود نه روی یک برگه...

 

 

صفیه بسیم، معلم ریاضی در ادامه به گفت‌وگو پیوست او در ابتدا با اشاره به نمره رتبه‌بندی خود گفت: «من تنبیه صنفی شدم و اصلاً رتبه‌بندی نشدم، با سه ماه رف و آمد رتبه آموزش‌یار (رتبه یک) را برایم زدند و چیزی به حکم من اضافه شده نشده است. درخصوص رتبه‌بندی باید بگویم آن‌چه مسئله شده نداشتن سنجه مناسب است، واقعیت این‌که کار اموزش کیفی است و اگر قرار است معلمی سنجیده شود باید براساس کار او در خصوص آموزش باشد، کیفیت آموزش معلم هم در کلاس سنجیده می‌شود نه روی یک برگه، البته شاید مواردی مانند سنوات و تقدیرنامه‌ها قابل اندازه‌گیری باشند اما اصل کیفیت کار معلم آموزشی است که به دانش‌آموز می‌دهد. آن‌طورکه مشخص است بخش شایستگی‌های عمومی در رتبه‌بندی معلم‌ها تاثیر زیادی داشته، اگرچه بسیاری از مدیران نمره کامل این بخش را به معلم‌ها دادند اما گویا اداره این نمرات را کم کرده است.»

او گفت: «من سوالم این است وقتی به یک دبیر با سابقه مشخصِ چندین سال تدریس رتبه پایین دادند آموزش و پرورش پاسخ بدهد چطور ما سی سال معلم بودیم، اگر ما واقعا شایستگی معلم بودن نداشتیم وزارتخانه بیاید پاسخ بدهد ما برچه اساسی سی سال در این آموزش‌وپرورش تدریس داشتیم و فرزندان کشور را اموزش دادیم، اگر شایستگی نداشتیم چرا تا حالا تمهیداتی نبوده که از وجود ما در سیستم آموزشی ممانعت به عمل بیاورد.»

 

نرگس ملک‌زاده در این بخش با اشاره به رتبه‌بندی برخی معلمان که به نظر می‌رسد هنوز رتبه‌های آن‌ها اعلام نشده با ورود به گفت‌وگو بیان کرد: «براساس قانون حتی اگر نخواهند همکاران صنفی را رتبه‌بندی کنند حداقل باید رتبه یک را به همه بدهند، این درحالی‌ست که برای برخی از معلم‌ها در استان‌ها رتبه‌بندی انجام نشده است، براساس قانون رتبه‌بندی حتی اگر امتیاز معلمی زیر رتبه یک باشد مزایای رتبه یک را به او می‌دهند در عوض یک سال به او فرصت می‌دهند که مدارک و امتیازات مورد نیاز را تامین کند.»

«حفیظ‌الله مشهور» آخرین معلمی بود که به گفت‌وگو اضافه شد، او بیان کرد: «بسیاری از همکاران می‌گویند امتیازات ما اشتباه محاسبه شده است اما من می‌گویم این کارها خیلی حساب شده انجام شده است. از قبل به همکاران گفتم با این دسته بندی شاخص‌ها قصد دارند محدودیت‌های مدنظر خودشان را اعمال کنند، از همان اول چینش شایستگی‌ها (عمومی، تخصصی، حرفه‌ای، تجربه) را طوری قرار دادند که اگر کسی مثلاً در سه مورد امتیاز بالایی بگیرد حتما در مورد آخر امتیاز او کم شود، شایستگی‌های تخصصی ترمز رتبه‌بندی معلم‌ها بود، مخصوصاً برای همکارانی که مدرک تحصیلی‌ لیسانس داشتند. البته اکثر معلم‌ها لیسانس دارند بنابراین خیلی‌ها نمره کامل در این بخش نگرفتند، از موارد دیگر در این بخش تالیف و پژوهش است، مگر چه تعداد معلم فرصت تالیف و پژوهش دارند؟ لذا بخش شایستگی‌های تخصصی ترمزی بود که اجازه نمی‌داد امتیاز یک معلم از رتبه سه بالاتر برود.»

او بیان کرد: «یک مورد دیگر درباره اقدام هدف‌مند آن‌ها عدم اطلاع رسانی درباره امتیاز هر شاخص بود، این کار هدفمند انجام شد تا همکاران ندانند کدام مدرک خود را بارگذاری کنند. با وجود این برای این‌که تعداد معلم‌ها با رتبه چهار پنج و سه را کاهش دهند بر روی شاخص‌هایی دست گذاشتند که نیاز به مستند ندارد یعنی همان بخش شایستگی‌های عمومی که به صورت خوداظهاری تکمیل شد، مشاهده کردیم همکاری تمام امتیازات مربوط به مستندات را گرفته است اما امتیاز قسمت خوداظهاری را کم کردند، لذا رتبه‌ها را محدود کردند تا بتوانند رتبه‌بندی معلمان را با بودجه‌ای که دارند تطبیق بدهند.»