کد خبر : 122310 |

چرا میانجیگری چین مهم است؟

چین یک میانجی امنیتی در منطقه خلیج فارس

داوود حشمتی در امتداد نوشت:



میانجیگری دیپلماتیک چین در مساله اختلاف دامنه‌دار ایران و عربستان سعودی نه فقط از جنگ منطقه‌ای، بلکه به لحاظ موقعیت بین‌المللی چین هم حائز اهمیت است و از نگاه تحلیل‌گران دور نماند است.

چین تا پیش از این سعی می‌کرد با دور نگهداشتن خود از درگیری‌ها و اختلافات، منافعش را حفظ کند. آن‌ها حتی در برجام آنچنان که دیگر کشورها به دنبال نقش‌آفرینی بودند، تلاش نمی‌کردند. تنها برایشان حفظ منافع سرزمین چین اهمیت داشت و از این جنبه در کنار مذاکره حضور داشتند. حتی زمانی که منابع مشترک نفتی میان ایران و عراق در دوره‌های قبل محل اختلافاتی برای منافع چین بود، آن‌ها تنها به جابه جایی شرکت‌هایشان از ایران به عراق بسنده کردند. اما این بار ماجرا گویی متفاوت است.

بعد از سفر شی جی پینگ به ریاض و صدور دو بیانیه ای که حتی تمامیت ارضی ایران را مورد تعرض قرارداده بود، چین تمایل یافت تا نقش میانجی‌گیری میان ایران و عربستان ایفا کند، چرا که به خوبی می‌دانست در گسترش این تخاصم، منافع چین است که آسیب میبیند.

این توافق در حالی انجام شد که عراق از دوران الکاظمی مدت‌ها بود تلاش می‌کرد تا میان ایران و عربستان میانجیگری کند. از سویی شاید بشود گفت شکاف ایران و عربستان به حد نهایت رسیده بود و از این بیشتر نمی‌شد. خصوصا با نقش آفرینی شبکه ایران اینترنشنال که ایران آن را شبکه سعودی معرفی می‌کرد اما در عین حال در مقام عمل علیه منافع عربستان اقدامی صورت نمی‌داد.

همچنین ماکرون مدت‌ها بود تلاش می‌کرد تا از فرانسه و پاریس چنین نقشی را ایفا کند، اما موفق به این کار نشد. در این میان چین توانست اتفاق را در سطحی فراتر از دولت‌ها و در غالب تفاهم‌های امنیتی رقم بزند.

دلیل اصلی موفقیت چین این بود که از یک طرف ۳۰ درصد از تجارت ایران وابسته به چین است. از سوی دیگر عربستان قرار دارد که علاوه بر داشتن روابط تجاری فروش نفت به چین و یکی از مهمترین تامین کنندگان نفت این کشور، به لحاظ دریافت سرمایه‌گذاری هم اخیرا به چین وابستگی بیشتری پیدا کرده است. در چنین وضعیتی چین برای هر دو کشور اهمیت پیدا می‌کند.

اما نکته مهمتر اتصال امنیتی عربستان به حل مشکلات امنیتی بدون نقش آفرینی آمریکا در این فقره بود. تا پیش از این عربستان هموراه تلاش می‌کرد تا نزاع منطقه‌ای و امنیتی خود را با کمک آمریکا مرتفع کند. اما حالا چین این نقش را برای آن‌ها ایفا کرده است.

در صورتی که مسیر الکاظمی و عراق به جهت میانجیگری به منزله ایفای نقش آمریکا و متحدان او به شمار می‌رفت.

سعودی‌ها از طرف دیگر به وال استریت ژورنال خبر دادند که آماده «عادی سازی روابط دیپلماتیک با اسرائیل هستند». به اعتقاد برخی تحلیل‌گران عربستان سعودی همچنان به ایران در مسائل منطقه به چشم رقیب غیرقابل اعتماد نگاه می‌کند. اما خواهان آن هستند که تامین کنندگان امنیتی خود را تنوع ببخشد. از همین روست که این بار بدون نقش آفرینی آمریکا از چین برای این مقوله استفاده کردند.

به یاد داشته باشیم که عربستان در حال انجام سرمایه‌گذاری‌های سنگینی در حوزه تکنولوژی‌های سایبری است تا شهر نئوم را در آینده در راه ابریشم نوین چین پیوند بزند. همچنین در حال فعالیت در کریدورهایی است که چین و آمریکا در آن سرمایه‌گذاری دارند. لذا وجود یک مسیر ارتباطی مستقیم با ایران می‌تواند منافع آن‌ها را بهتر تضمین کند و یا دست‌کم اطمینان خاطر بیشتری را فراهم کند.

از سوی دیگر حالا این چین است که نقش یک میانجی امنیتی را در منطقه خلیج فارس ایفا می‌کند. منطقه‌ای که هم به لحاظ پروژه‌های عظیم راه و جاده، و هم به واسطه تامین منابع انرژی برای چین اهمیتی حیاتی دارد.

در مجموع در صورتی که چین بخواهد به نقش آفرینی بیشتر در امر دیپلماسی در منطقه خاورمیانه فعال باشد، می‌توان گفت که چین وارد فاز جدیدی از فعالیت‌های بین‌المللی خود شده است. نقشی که قطعا منافع و نقش‌آفرینی آمریکا را تهدید می‌کند.