کد خبر : 117969 |

حشدالشعبی و پان‌عربیسم؟

اسفندیار عبداللهی

روزنامه‌نگار 

صدام حسین برای حمله به ایران بر شعار قدیمی اعراب، مبنی بر بنده بودن یا موالی بودن ایرانیان در صدر اسلام، سوار شد.

موالی بودن؛ نگاه و خوانشی که همواره و در طول تاریخ برای اعراب جذاب و برای ایرانیان آزار دهنده بود. او حتی خود را سردار قادسیه نامید و بر محور پان عربسیم (ملی‌گرایی عرب) موفق به جذب و حمایت اعراب دیگر کشورها در حمله به ایران شد. در این مقال و مقول کوتاه واقعا وقت پرداختن به فراز و نشیب‌های تاریخی ایران بعد از اسلام نیست و بسیار گفته شده است.

اما باید رو راست باشیم، آنگاه که بحث ایرانی بودن و عرب بودن پیش کشیده شود بسیاری از مفاهیم، تعارفات، دوستی‌ها و اتحادهای ایدئولوژیک رنگ می‌بازد. در طول تاریخ بسیار با آن مواجه بودیم و نمونه زنده و قابل رجوع آن تحریف خلیج فارس و تکرار عامدانه کلمه جعلی "خلیج عربی" توسط اعراب جهان (کل منهم) و در این اواخر توسط عراقی‌ها از دولت تا حشدالشعبی است.  

«گروه حشدالشعبی در مراسم استقبال از تیم کشورشان از واژه خلیج عربی استفاده کرده و در جشنی که حشدالشعبی برای تیم عراق در سالن اجتماعات خود برگزار کرد، دبیرکل حشدالشعبی سخنرانی کرد و در پشت او بنری با عنوان خلیج عربی نقش بسته بود.»

به بهانه تحریف خلیج فارس توسط برادران عراقی ضروری است اجمالا اظهارات متحدان عرب‌مان از لبنان تا بغداد را مرور کنیم:

۱. برای همه ما روشن است و نیازی به آدرس و اثبات نیست که جهاد اسلامی فلسطین که همواره مورد حمایت جمهوری اسلامی بوده است، در طول جنگ بین ایران و عراق دل در گروی برادر قهرمان خود، سردار قادسیه! یعنی صدام حسین داشته است و این گروه و اهالی فلسطین - چه در کرانه باختری و چه در باریکه غزه- بعد از اعدام صدام، برای او عزاداری کردند. 

۲. سید حسن نصرالله که البته هنوز از اصلی‌ترین حامیان ما در میان اعراب است، اما نگاه تحقیرآمیزی نسبت به ایرانیان و تمدن و افتخارات تاریخی ایران دارد. او در یک سخنرانی می‌گوید: «تاریخ پارسی توهم است و هر آنچه در ایران است، عربی است و تمدن عربی- اسلامی است.»

روشن است که عرب بودن برای او هم مهم‌تر از مسلمان بودن است. او می‌گوید: «در ایران امروز چیزی به نام پارسی‌سازی یا تمدن پارسی پیدا نمی‌شود. آنچه در ایران هست تمدن اسلامی است. آنچه در ایران هست دین محمد عرب هاشمی مکی قریشی تهامی مضری [اشاره به نسب عربی و اجداد پیامبر اسلام] است و بنیانگذار جمهوری اسلامی پدر در پدر عرب بوده و فرزند پیامبر خدا محمد (ص) است.» (آفتاب)

۳. رئیس جمهوری چین کمونیست که خود را دوست و حامی جمهوری اسلامی معرفی می‌کند به عربستان سفر کرد و در دیدار با سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، در کشور سعودی در مورد جزایر سه‌گانه ایرانی سخنانی بر زبان راند که شرح آن در رسانه‌ها وجود دارد. اما مهم‌تر از سخنان چینی‌ها، اتحاد کشورهای عربی در این مورد است که سال‌ها در حال تلاش برای خدشه‌دار کردن مالکیت ایران بر این جزایر هستند.

۴. برای اینکه اطاله کلام نشود به بسیاری جزئیات تاریخی نمی‌پردازم و یکراست آخرین پرده را می‌خوانیم و آن رفتارهای دولت و گروه‌های شبه نظامی عراقی مورد حمایت ایران در مورد تحریف نام خلیج فارس است. رئیس جمهور، نخست وزیر، مقتدی صدر و حشدالشعبی، همه و همه، خیلی محکم و آشکار از واژه جعلی خلیج عربی استفاده کردند. 

تمام موارد ذکر شده و کتاب‌ها و فکتِ ذکر نشده به ما می‌گویند، در مقابل ایران، ایرانی، پارس، یا فارس یا هر مفهومی که به این واژه‌ها مرتبط باشد، ما با کشورهای متعصب عرب مشکل داریم و باید مراقب باشیم، زیرا به آسانی می‌توان فهمید هرگاه مباحثی ولو نامربوط به پیشینه‌ی نژادی و فرهنگی در میان اعراب و ایران مطرح شود؛ برای همسایگان جنوبی و غربی، "عربیت  مقدم و اولی‌ از تشیع" است.

از طرفی آدم به یاد آن ضرب المثل قدیمی می‌افتد که «بدهکار را که رها کنید، صاحب طلب می‌شود» و اگر بحث ادعای مالکیت سرزمینی باشد، ایران در جای جای جزایر و سرزمین اطراف مدعی است و گرچه شخصا طرفدار از بین رفتن مرزهای کنونی بین کشورها نیستم، اما هرگاه بدهکار صاحب طلب می‌شود باید محکم گفت، ما صاحب و مالک میان رودان، مدائن و ایوانش هستیم و هنوز طاق کسری سر پا و استوار است، تا زین پس  کسی جرات نکند، نام خلیج فارس را جعل کند. 

اما مسئولان ما هم نباید سر بر زیر برف ببرند و به اتحادهای موقتی و ایدئولوژیک دلخوش باشد. پیشنهاد می‌کنم اندکی تاریخ بخوانند و تامل کنند. حشدالشعبی و امثالهم تا زمانی با ما هستند که برایشان سود داشته باشیم، اما برخی مفاهیم به حدی برای آن‌ها حیاتی و هویتی است که قید هر سودی را می‌زنند و برایش جان می‌دهند، مانند بحث هویت عربی. از ما گفتن!