کد خبر : 113469 |

قاسم محبعلی کارشناس بین الملل در گفتگو با مستقل:

نیازمند تغییرات کلی در سیاست‌گذاری کلان هستیم

محبعلی می‌گوید: متاسفانه در ۴۰ سال اخیر سال به‌سال عقب‌تر رفته‌ایم. به‌طوری که این روزها سطوح مختلف جامعه گرفتاری‌های زیادی را متحمل می‌شوند. در نتیجهِ چیزی غیر از این نمی‌توان گفت که احتیاج به تغییر کلی در سیاست‌گذاری کلان داریم.

سرویس سیاسی مستقل: قرارداد همکاری عربستان و چین شوک جدی برای ایران بود. مخصوصا اینکه در بیانیه محمد بن سلمان و شی، آشکارا علیه ایران موضع‌گیری شده بود. این اتفاق در حالی است که اخیرا شائبه‌های مثبتی درباره تعامل جمهوری اسلامی و دولت سعودی نمایان شده بود. اما انگار باید با این مساله کنار آمد که این دو همسایه مهم، قرار نیست به نقطه نظر مشترکی برسند.

ایران و عربستان در حالی با هم فضای تقابلی را تجربه می‌کنند که تعامل مثبت احتمالی بین جمهوری‌ اسلامی و دولت سعودی هم می‌تواند برای دو کشور منفعت‌های زیادی داشته باشد و هم برای منطقه و البته برای جهان اسلام هم آورده‌های بسیاری خواهد داشت. به‌هرحال واقعیت چیزی جز این نیست که هم ایران و هم عربستان مهمترین کشورهای خاورمیانه‌ هستند که در نظام بین‌الملل در منطقه‌ای استراتژیک قرار دارند. 

قاسم‌ محبعلی، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «مستقل» به تحلیل شرایط پرداخته و همچنین به راه‌کارهای گذر از این برهه دشوار اشاره کرده است.

 احتمال «مذاکرات ایران و عربستان» به‌طور پراکنده مطرح بود. اما قرارداد با چین دوباره تنازعات را پررنگ کرد.

این نکته را باید جدی بگیریم،‌ سعودی‌ها ایران را فقط همسایه‌ای می‌دانند که برقراری رابطه همسایگی با آن مهم است. به‌همین دلیل آن‌ها در عین اینکه مذاکرات سطح بالایی با کشورهایی چون اسرائیل و ترکیه را در دستور کار قرار می‌دهند، ‌مذاکرات سطح پایینی را با ایران خواهان هستند. یعنی عربستان شبیه کاری که «امارات، لبنان و بحرین با اسراییل» کردند را مدنظر دارد. حالا هم که بحث قرارداد با چین روی داد تا ظاهرا همه چیز به دوران دوری دو کشور برگردد.

 ایران برای تعامل با جهان چالشی بسیار جدی را پیش روی خود می‌بیند. این حالت چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟

با توجه به سیاست‌گذاری کشور ما طبیعی است که برقراری رابطه با نظام بین‌الملل مشکل باشد. در واقع مهمترین مساله‌های ما در رویارویی با نظام بین‌الملل نگاه‌ و رویکردمان به اسرائیل و همچنین موضوع داغ هسته‌ای است. با این توضیح که اعضای شورای امنیت روی این دو موضوع اجماع دارند. یعنی حتی روسیه و چین هم درباره این دو موضوع رای منفی می‌دهند، در حالیکه در بحث‌های مرتبط با حقوق‌بشر به نفع ایران رای مثبت می‌دهند. پس به رسمیت نشناختن اسرائیل از ایجاد هرگونه رابطه ایران با جامعه‌جهانی ممانعت به عمل می‌آورد. 

 پس اگر نگاهی تیزبینانه داشته باشیم، به‌راحتی متوجه این خواهیم شد که رابطه استراتژیک با نظام‌ بین‌الملل برای ایران دشواری‌های زیادی دارد.

اگر نتوانیم ضدیت با اسرائیل و همچنین مساله‌ای هسته‌ای را به‌گونه‌ای مدیریت کنیم که منافع ما حفظ شود، این انتظار که بتوانیم مناسباتی توأم با تاثیرگذاری مثبت با جهان داشته باشیم، در واقع توقعی بی‌جا است. اما اگر بتوانیم واقع‌بینانه جلو برویم، می‌توانیم به بهبودی شرایط امیدوار شویم. به‌عنوان مثال برخی از کشورهای منطقه اسرائیل را به رسمیت نشناخته‌اند، اما در خط مقدم مبارزه با اسرائیل قرار ندارند. یعنی اگر بتوانیم دنیا را به این اطمینان برسانیم که هسته‌ای‌مان‌ صلح‌آمیز است، خیلی از مشکلات‌مان برطرف خواهد شد. اما اینکه شرایط ایده‌آلی را تجربه کنیم، هدفی است که به سختی محقق خواهد شد.

پس می‌توان گفت، با تغییر «دولت‌» ها تغییری کلی در فضای بین ایران و جهان رخ نخواهد داد.

اگر بخواهم با رعایت ملاحظات پاسخ بدهم، می‌گویم دولت‌ها در ایران تصمیم‌گیر اصلی نیستند. اما می‌توانند تفاوت‌هایی را رقم بزنند. مثل دولت آقای خاتمی که با اتخاد روشی منطقی و واقع‌بینانه شرایط را برای تلطیف فضای بین ایران و دنیا فراهم کرد. حتی در آن دوره از شدت خصومت با اروپا و آمریکایی‌ها هم کاسته شد. بنابراین‌ نمی‌توانیم ترمیم رابطه با نظام بین‌الملل را غیرممکن بدانیم. شرط اصلی برای تحقق این امر چیزی جز این نیست که دولت در انتخاباتی رأی بگیرد که همه سلیقه‌ها بتوانند در آن به کاندیدای موردنظر خود رأی بدهند که الزام این امرِ مهم، انتخاباتی آزاد است. این فضای توام با تهدید و تحدید بین‌المللی در حالی است که ایران در اوایل انقلاب سومین اقتصاد منطقه را از آن خود می‌دید و شرایط اقتصادی به مراتب بهتری نسبت به کشورهای چین،‌ ترکیه و ... داشت. اما متاسفانه در ۴۰ سال اخیر سال به‌سال عقب‌تر رفته‌ایم. به‌طوری که این روزها سطوح مختلف جامعه گرفتاری‌های زیادی را متحمل می‌شوند. در نتیجهِ چیزی غیر از این نمی‌توان گفت که احتیاج به تغییر کلی در سیاست‌گذاری کلان داریم.